یادداشت

به سیاست‌گذاران جمهوری اسلامی؛ این شما و این پروژه یکسان‌سازی اندیشه و پوشش

بر اساس پژوهش‌های متعدد و تجربه زیسته مشترک همه ما، نظام آموزشی در دین‌دار‌کردن نسل جوان، شکست بزرگی خورده اما شما باز هم بدون توجه به نتایج پژوهش‌ها، بدون بازنگری دقیق در روش و محتوا و بدون توجه به ذی‌نفعان

آیا جنبشِ «ژینا» اسلام‌ستیز است؟

ظریفی در یکی از شبکه‌های اجتماعی نوشته بود «نه تنها بیزارم از این اسلامتون، بلکه بیزارم از اون یکی اسلامتون که می‌گید این اون نیست». نویسنده‌ی پیام به ظرافت تمام تفکیک میان «این» اسلام و «آن یکی» اسلام را، اگرچه نا-هم‌دلانه، یادآوری کرده است؛ بخشی از پروژه‌ی نواندیشان دینی را!

جنبش زن، زندگی، آزادی؛ رادیکال، خشونت‌پرهیز، زن‌محور، حق‌محور و بدون رهبر

جنبش زن، زندگی، آزادی رادیکال‌ترین جنبش تاریخ ایران است. رادیکالیسم هم به معنای این است که این جنبش برای رسیدن به اهداف بنیادینش نیاز به تغییرات و تحولات ریشه‌ای در ساختارها و نهادهای چند هزار ساله‌ی ایرانی – شرقی دارد. نهادهای تاریخی ایرانی عموماً ضد زن و زندگی و آزادی هستند…

دست گدایی حکومت به سوی اصلاح‌طلبان و یک هشدار 

امروز که خیزش سراسری علیه حجاب اجباری و ظلم حکومت رخ داده، رهبران اصلاح‌طلب بهتر است سرمایه‌ی اجتماعی بسیار کمرنگ‌شده خویش را بیش از این بر باد ندهند و آنرا اینبار هم مفت و رایگان در دامن دیکتاتوری ولی فقیه و سرکوبگرانی که دستشان آغشته به خون ژینا و حدیث و دهها جوان ایرانی از اقوام مختلف است، نریزند…

مرگ «مهسا»؛ در حسرت سرمایه‌های از دست رفته 

در این یادداشت کوتاه رخدادهای روزهای اخیر کشور بر اساس تنها یک مفهوم، یعنی «سرمایه» توضیح داده می شود. مدعای اصلی نیز آن است که به جهت آسیب به سرمایه‌های این مملکت طی چند دهه از سوی مقامات، اتفاقاتی از این دست نه تنها رخ می‌دهد …

چرا حکومت بر پوشش اجباری اصرار دارد؟

پوشش زنان و حجاب آنان بیش از یک سده است که به موضوعی چالش‌برانگیزی در جامعه ایرانی تبدیل شده است، چه آن زمان که در دوران پهلوی اول با زور چادر را از سر زنان برداشتند و چه بعد از

آیا انتظار حمایت مراجع دینی از جنبش اعتراضی مردم واقع‌بینانه است؟ 

علمای مذهبی همواره در کنار شاهان و امیران و وزیران بوده و به طور کلی خود ستونی استوار و اثرگذار از بنای هیئت حاکمه بوده‌اند. برای آنان دفاع و حمایت از تنها کشور شیعی و تنها سلطان جعفری مذهب یک ضرورت مهم شرعی و اخلاقی بوده است…

آیا در آستانه یک انقلابیم؟

این یادداشت می‌کوشد پاسخ دهد که در ایران چه خبر است؟ اعتراض‌های اخیر چه تفاوتی با اعتراض‌های پیشین دارد؟ آیا در آستانه یک انقلاب قرار گرفته‌ایم یا با یک انقلاب روبروییم؟ پیش از آن‌که به پاسخِ ‌ این پرسش‌ها ورود

رهبر نظام و تبعیت از دیکتاتوری سرکوب 

هر تحولی در آینده ایران ناظر به برخورد با دستگاه سرکوب است و نه شخص رهبر دوم که ویترین و نماد مشروعیت‌بخش بدان است. شعارهای هوشمندانه مردم در نفی دیکتاتوری که در شعار «مرگ بر دیکتاتور» تبلور یافته است، دقیقاً ناظر به همین ساختار سرکوب است و نه شخص

هم‌دردی با پیامبری که پیامش تحریف شد 

آری ای پیامبر بزرگ! آن‌چه عرض شد گوشه ناچیزی از تحریف دینی است که قرار بود پیام رستگاری و شکوفایی باشد اما به دلیل برداشت‌های کج شخصی به قفسی مبدل شده که دست کم در ایران ۸۰ میلیون انسان در آن اسیرند. حال شما بفرمایید ، آیا ما باید در سوگ غمناک رحلت شما ناله سر دهیم ؟ یا شما باید به زندگی دردآوری که ما بدان مبتلا شده ایم اشک بریزید؟…

تفنگ‌های خود را زمین بگذارید 

به سرکوب‌گران مستبد امروز ایران می‌گویم تیر اندازی به سوی مردم معترض جنایت است. تفنگ‌های خود را زمین بگذارید به مردم بپیوندید. اگر چنین جرأت و جسارتی در خود نمی‌بینید لا‌اقل از فرمان مافوق خود تمرد و از دستور آنان سرپیچی کنیم. بدانید در مقابل مردم که صاحبان این کشورند، ایستادن و به گلوله‌بستن آنان عاقبت سوء و بسیار نکبت‌باری برایتان خواهد داشت. این نظام اصلاح‌ناپذیر دیر یا زود سقوط می‌کند…

نامه‌ای مشفقانه به اصلاح‌طلبان واقعی 

ایران وارد دوران جدیدی شده است. خون ژینا معنای حیات و نیز حیات سیاسی را برای مردم شریف مظلوم ایران عوض کرد. هر کنشگر حزبی و سیاسی اگر سکوت کند برای همیشه مقهور، مطرود و مغبون خواهد بود. نوشتن از «حجیت شرعی» در برابر «خون مظلوم» که زیره به کرمان بردن است، اما انفعال یا سکوت در برابر این رخداد بزرگ تاریخ، پایان عمر سیاسی هر اصلاح‌طلب واقعی خواهد بود…

شجاعت‌ها و «بی‌شرف‌ها»

پیرمرد لاغر و خمیده بود، یک پایش لنگ می‌زد، پیراهن چروک و پیژامه‌ای به تن داشت، با کلید به شیشه داروخانه شبانه‌روزی می‌کوبید و فریاد می‌زد: «زنم داره خفه می‌شه، گاز اشک‌آور از پنجره انداختند داخل، چی کارش کنم؟ یه

حضور بی‌محل در صدا و سیما؛ خلیفه‌بخشی از کیسه‌ی اصلاح‌طلبی

اعتبار بخشی به صدا و سیمایی که هر لحظه از آن امکان پخش اعترافات فردی بی‌گناه وجود دارد چه سنخیتی با دفاع از مظلوم دارد؟ شکستن این خط قرمز اخلاقی و زیر پا گذاشتن این پرنسیب سیاسی چه آورده مهم‌تری می‌تواند برای اردوگاه اصلاح‌طلبی یا مردم بیاورد؟ استفاده از تریبونی که حالا دیگر بی‌رقیب نیست، برای رساندن صدایی سانسور شده که اورجینال و اصل آن را می‌توان در شبکه‌های فراگیر اجتماعی و حتی رسانه‌های دیگر شنید و یا به‌راحتی به گوش مردم رساند چه خاصیتی دارد؟ …

راهی به رهایی ایران؛ تحلیلی سیاسی از اوضاع کنونی ایران

مقدمه: چهل و پنچ سال از حکومتی برآمده از انقلابی با ماهیتی اسلام‌گرایانه در ایران می‌گذرد. در این مدت، این حکومت در نزاعی پُر دامنه در ساختار درونی، تمام نگرش‌های شریک در فرآیند انقلاب را از قدرت پیدا کرده و

خداحافظ فرمانده! 

خواستم مودبانه چیزی بنویسم، اما خشمی انبوه که در دل من و میلیون‌ها نفر از مردم این سرزمین است، جایی برای ملاحظه نمی‌گذارد. و اصولا ملاحظه برای چه؟ برای کسی که بر سریر قدرت اصول اولیه انسانی را زیر پا

مهسا امینی؛ شجاعت مدنی و قدم زدن در میدان مین

نه کشتار ۹۸ و نه حادثه شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی هم نتوانسته بود چنین زمینه‌ و انگیزه‌ای برای ظهور و تقویت «شجاعت مدنی» در نزد خاص و عام مردم بسازد و لکنت از زبان‌ها بردارد. شمار اعتراض‌های صریح و بی‌پرده مخصوصا از جانب شهروندان عادی چشم‌گیر است. تعداد فعالان مدنی که با زبان صریح و بی‌لکنت،‌ خواهان برچیده‌شدن نظام‌ها، از گشت ارشاد تا اصل حکومت، هستند افزونی گرفته. بماند که هنوز آغاز این راه است و …

برگردید! اینک همین ایران کربُ‌بلاست

راهی کجایید؟ حزن و اندوهِ چه را در سر می‌پرورید؟ کفش از پا سترده‌اید که بگویید حسینی‌ام؟ پیاده عزم زمینی به نام کربلا کرده‌اید … برگردید که خود می‌دانید که در دل ایرانیان همه غوغا و فریاد است؛ از دست ظالمی که رسم و رسومی جز ویرانی ایران نمی‌شناسد: ویرانی آب و خاک و دین و مرام و هرچه مسلک این سرزمین

مشکل غامض نواندیشی و بحران اصلاح دینی 

اصلاح دینی نمی‌تواند با احکام کلی -که دین اصلی نداریم یا دین اصلی واقعی به دست نمی‌آید- به حل مشکل نائل آید. روش این نوع نگاه‌ها پاک کردن صورت مسئله است آن هم صورت مسئله‌ای که پاک‌نشدنی است. تجربه اروپا و غرب را در این مسیر دوره کنیم، تا متوجه شویم.

می‌شود به کدیور بر روی واژگان و دسته‌بندی غیرضروری خرده گرفت اما تلاش او را در نواندیشی برای فقه نمی‌تواند نادیده گرفت و با چند اصل کلی و مبهم وی را به سمت مقابل هول داد…

ملکه مردمی وکودتاهای ضد مردمی 

مرگ ملکه الیزابت دوم پس از هفتاد سال حکمرانی، در روزهای اخیر به مباحث متنوعی چون سلطنت مشروطه، سوابق استعماری بریتانیا ونقش انگلستان در براندازی برخی رژیم های مردمی درجهان دامن زد. در این راستا شاهد قضاوت های توأم با

آزمونی برای نوۀ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی

از این که حسن خمینی تصمیم دارد اسناد محرمانه را منتشر کند، استقبال می‌کنیم و امیدواریم که در این وعده‌اش که آنها را گزینشی منتشر نمی‌کند، صادق باشد؛ اگرچه روحیه و سوابق حسن خمینی و دفاع متعصبانه و قبیله‌گرایانه او از پدربزرگش* مانع از این است که بتوان این وعده را چندان جدی گرفت…

آزادی قلم و اخلاق رسانه‌ای 

«قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هر کسی را توتمی است و قلم توتم من است، قلم توتم ماست». دکتر علی شریعتی وقتی اولین کلمه نازل شده در قرآن «اقرء» (بخوان)، و اولین صفت ذکر شده

مسئله جانشینی در خیال‌اندیشی ایرانی؛  تحلیلی بر جانشینی در ولایت فقیه

  مقدمه: ذهنیت انسان ایرانی در طول تاریخ در چارچوب مفاهیم دینی و اسطوره‌ای برساخته شده است؛ بدین معنا که پاسخ به بسیاری از نادانسته‌ها را از زاویه امری دینی یا مؤلفه‌های اسطوره‌ای عرضه می‌داشت. این چارچوب ذهنی در مناسبات

بهای دُر نشود گم، اگرچه در خاک است 

امروز سیزده روز است که سایه در میان ما نیست. سایه با ترکیب تن و روان در میان ما نیست. روانش روانه در جان هستی‌ است و تن‌اش جایی در خاک آلمان سرگردان. هیچ فکر نمی‌کردم روزی برسد که با

سلمان رشدی؛ قهرمان آزادی بیان یا قربانی استهزاء اعتقادات دیگران ؟ 

بدون تردید حکم قتل سلمان رشدی که در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ از سوی آیت الله خمینی صادرشد، با مبانی کتاب مقدس مسلمانان مطابقتی ندارد زیرا اساسأ در قرآن نه برای مرتد حکمی وجود دارد و نه تکفیرگو. بدیهی است که

عدالت‌خواهانِ هم‌سرنوشت: مصدق، میرحسین و رهنورد 

به بهانه‌ی ۲۸مرداد و زادروز دکتر زهرا رهنورد دکتر محمد مصدق در نطق روز بیستم تیر ۱۳۳۰ خود در مجلس شورای ملی پیش‌بینی کرده بود: «چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم، و بلکه یقین دارم، که این آتش خاموش