
گوادلوپ ۲ یا جام زهر
تهاجم نظامی اسرائیل به ایران وارد هفتمین روز خود شده و تحولات بهسرعتی پیش میروند که تصورش دشوار بود. در واکنش به تهدید دونالد ترامپ برای ترور، علی خامنهای با نمایش ذوالفقار خود در شبکه اجتماعی «ایکس» ایلان ماسک، به
تهاجم نظامی اسرائیل به ایران وارد هفتمین روز خود شده و تحولات بهسرعتی پیش میروند که تصورش دشوار بود. در واکنش به تهدید دونالد ترامپ برای ترور، علی خامنهای با نمایش ذوالفقار خود در شبکه اجتماعی «ایکس» ایلان ماسک، به
آفتابی، اختری، ماهی نمیپرسد نشانم.» «کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟» این سطور را با اندوه و نگرانی بسیار در حالی مینویسم که دور سوم حملۀ موشکی ایران در پاسخ به تجاوز غیرقانونی اسرائیل به خاک کشور
بیتردید، نتانیاهو کذّاب و فریبکار و دغلکاری توانا و بزرگ است، اما باید انصاف داد که او به همان اندازه هم «زرنگ» است و موقعیتشناس؛ زرنگ، به همان معنایی که ما ایرانیها در محاورات عمومی مراد میکنیم. میتوان از اصطلاح
جنگ بین حکومت اشغالگر و آپارتاید اسرائیل و حکومت مستبد و فاسد ولایی، که هر ایرانی صلحطلب و میهندوست سالها نگران وقوع آن بوده، اینک متأسفانه به واقعیت بدل گردیده است. یک واقعیت تلخ و دردناک که پیامدهای زیانبار و
هوسبازی و هوسرانی در ایران بعد از انقلابی که خود را «امالقرای جهان اسلام» خواندهبود، به شکل افراطی گسترش یافته و این را میتوان از شکایات زنان مخفی دوم یا سوم برخی چهرههای مشهور در سیاست، یا ورزش به دلیل
ماجرای بازداشت چند ورزشکار ایرانی در کرهی جنوبی به اتهام تجاوز جنسی، بار دیگر بحرانی را برجسته کرد که ریشههایی فراتر از یک خطای فردی دارد. این رخداد، نشانهی تقابل میان دستگاه فکری-حقوقی جمهوری اسلامی با استانداردهای جهانی اخلاق جنسی
۱- در مطلبی با عنوان «مهدی نصیری؛ نقد ولایت و دفاع از سلطنت» کوشیدم نشان دهم مهدی نصیری در نقدش به ولایت مطلقه فقیه و همزمان دفاعش از سلطنت پهلوی و پروژه بازگشت آن، دچار یک تناقض آشکار است که
«هدیهای بینظیر برای دشمنان آمریکا.» این تعبیری است که در توصیف انحلال «آژانس رسانههای جهانی آمریکا» (USAGM) توسط دولت ترامپ به کار رفته است؛ سازمانی که در اصل برای کشورهایی تأسیس شده بود که از آزادی رسانهایِ محدودی برخوردار هستند.
مصطفی مهرآیین، استاد جامعهشناسی، نامههایی به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نوشته و پیشنهاداتی برای اصلاح امور به ایشان داده است. موضوع این نقد ربطی به محتوای نامههای ایشان ندارد. اینکه ایشان، یا هرکس دیگری، به خامنهای نامه بنویسد و
دور نخست مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط پایتخت عمان از سوی هر دو طرف مثبت و سازنده توصیف شده و طرفین قرار گذاشتهاند تا مذاکرات را ادامه دهند. اوضاع و احوال ظاهرا به گونهای است که این مذاکرات دو
«یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است؟ ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری» نیک میدانم کثیری از هموطنان عزیز، نظیر من، این روزها دلمشغول و دلنگران وضعیت مملکت اند و اخبار سیاسی را به دقت رصد می کنند.
«احتیال» در منطق عبارت است از به کار بردن پنهانی و مستتر مکر و حیله در مقدمات یک گزاره، با هدف برتری جدلی در برابر طرف مقابل. تفاوت احتیال با مغالطه، در نیت گوینده و آگاهانه بودن آن است. یعنی،
امروز بیانیه مهمی از سوی گروه وسیعی از نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور ما در واکنش به تهدیدهای نظامی امریکا و اسرائیل علیه ایران انتشار یافت که در آن تاکید می شود: «ما امضا کنندگان این بیانیه، برای دفاع
نزاع فکری میان مخالفان جمهوری اسلامی درباره جمهوریخواهی و مشروطهخواهی، یکی از رایجترین چالشهای نظری است که طی سالهای گذشته در جریان بوده است که تحقق آن، ارتباط چندانی به امروز ندارد. گذشته از کمفایدگی این بحث برای دوران گذار،
۱– تفاوت نظر سیاسی افراد در یک تقسیمبندی کلان، یا در سطح راهبردها، بنیانها و مبانی است یا در سطح رویکردها، روبناها و راهکارها. به بیان دیگر، در عالم واقع، دو نفر یا در مبانی با یکدیگر تفاوت دارند یا
از منظر اکادمیک هیچ «فاکت ناب» یا «واقعیت بیواسطه» در تحلیل، فهم و تاویل رخدادها و انقلابها وجود ندارد. بلکه پیشفهمها (Pre-understanding یا Presumption) و افقهای انتظاری بازیگران و ناظران نقش تعیینکننده در فهم و تاویل وقایع دارند. بنابراین هیچ
پانزده سال حصر ذره ای در اراده و استقامت محصوران خللی پدید نیاورد اما آنچه را لازم است مجدداً گوشزد شود مطالبه عمومی بر رفع حصر و نیز نقض قانون، شریعت و حقوق انسانی است. حصر هیچ توجیهی ندارد الا
پس از انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در پنجم نوامبر ۲۰۲۴، نوشتهای با عنوان «ترامپِ جنگافروز» در وبسایت زیتون منتشر کردم. در آن نوشته، از اینکه ترامپ (به هر دلیل) دنبال جنگ در جهان نیست، استقبال شده و این
اعتصاب غذای خشک مهدی محمودیان، فعال و زندانی سیاسی ، که در اعتراض به احکام ظالمانه و ناعادلانه قضایی و سرکوب جمهوری اسلامی، در زندان اوین آغاز شده، نقطهای حساس و بحرانی در روند مبارزات ضد دیکتاتوری در ایران است.
«در جنگل حوزههای درسی آنها، در انتهای هر چشمانداز، چیزی جز چوبههای دار نمیبینید» (ادموند برک، تأملاتی در مورد انقلاب فرانسه) آندو که به تیر آبدارچی، گرفتار شده بودند؛ هدف کدامین بغض و خشم قرار گرفته بودند؟ تفاوت بین دنیای
«طرح ژنریک و کمخطر عبدالکریم سروش. فیلسوف، جامعهشناس، اسلامشناس، هنرشناس، رواندرمانگر که برخلاف آن یکی سروش، به جای استفاده دائمی از مولوی، گاهی هم از حافظ استفاده میکند. وی پس از دریافت دکترای داروسازی، به تحصیل در ادبیات و فلسفه
ایران، این دیار پُر رمز و راز، چه جای عجیبی است که بسیاری از ساکنانش در آرزوی ترک آن و بسیاری از دورافتادگانش در حسرت بازگشت به آن میسوزند. چگونه میتوان سرزمینی را وصف کرد که عشق به آن، دوستدارانش
«ما در قبرستانی بیش زندگی نمیکنیم… همه چیز بوی استخوان و کفن گرفته است، همه چیز خیالِ شکست و مرگ را به یاد میآورد.» – از نامهی نیما یوشیج به احسان طبری. جامعه تازه فهمیده بود که میتواند از روزوروزگار
شواهد گوناگون حاکی از آن است که جامعه ایران، خواهان گذار از وضعیت موجود است و این خواسته را آنجا که توانسته محقق ساخته و آنجا که نتوانسته، به شیوههای مختلف، آن را ابراز نموده است. این خواست و تحقق
در اولین ساعات روز شنبه هفتم دسامبر زنگ پایان برای بشار اسد به صدا در آمد. آنقدر راحت رفت که گویی اصلا پیش از آن هم وجود نداشته. فقط سقوط دمشق موجب شد تا یازده روز تحلیل های مضحک و
آقای «سید محمود نوریزاده» نماینده مردم مشگینشهر در دوره پنجم، وقتی ریاست سنی مجلس را ترک کردند، سخنی گفتند که آن سخن برا همیشه یک سخن ماندنی شد. نوریزاده فرمود: «در هر حال آن ریاست سنی هم برای یک روز
دولت پزشکیان و گروهی از اصلاحطلبان حکومتی با اجرای لایحه حجاب و عفاف مخالفت کردهاند. معاونان رئیسجمهور از تلاش دولت برای تعویق اجرای قانون یا تغییر برخی از موارد آن سخن گفتهاند. شخص رئیسجمهور نیز از مبهم بودن لایحه یا
رسانههای گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده میکنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوامفریبی رسانهای کاربرد داشته باشد و حتی برای
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان قدیمی که سابقه جنگ و خدمت در رده بالای سپاه را داشت، درگرفت. او طرفدار سرسخت
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401