علوم اجتماعی در مسلخِ «استادان دانشگاه»

خالد توکلی


۱-«هویت ملی و هویت قومی در شهر معاصر ایرانی؛ مطالعه‌ی موردی نقده» عنوان پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد رشته انسان‌شناسی «لیلا حسین‌زاده» است. ایشان این پایان‌نامه را به «مردم نقده و خواستشان برای زندگی به یاد سید جعفر پیشه‌وری و قاضی محمد» تقدیم کرده است.
در فیلمی که از جلسه‌ی دفاعیه‌ی «لیلا» منتشر شده است، در حالی که روسری یا مقنعه بر سر ندارد با تأکید بر سخنان فوق، دفاع از پایان‌نامه‌اش را آغاز می‌کند. انتشار این ویدیو، بازتاب فراوانی می‌یابد و نهادهای رسمی، انجمن‌های فعال در دانشگاه و تعدادی از استادان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در محکومیت و مذمت نحوه‌ی دفاع لیلا موضع می‌گیرند و بیانیه صادر می‌کنند.

۲- دانشگاه و انجمن‌های فعال در آن «گروه اجتماعی» به‌شمار می‌آیند و بر اساس «هویت» خاصی که دارند، فعالیت می‌کنند، در نتیجه، صدور بیانیه له یا علیه موضوع خاصی، کار عجیب و نامتعارفی نیست. اما آیا استادان دانشگاه یک گروه اجتماعی هستند و باید به‌مثابه یک گروه اجتماعی در چارچوب هویت خاصی عمل کنند یا آنها نماینده‌ی رویه‌ی «حقیقت» دانشگاه هستند و به‌عنوان یک «گروه فرهنگی» با دیگران تعامل می‌کنند؟
در دانشگاه، سازمان اداری و انجمن‌های مختلفی که مجال فعالیت دارند، معمولاً رویه‌ی هویتی آنجا را نمایندگی می‌کنند اما رشته‌های علمی، دانشجویان و از همه مهم‌تر استادان دانشگاه، نماینده‌ی رویه‌ی حقیقتی دانشگاه هستند. ناگفته پیداست، آنچه ذات و اساس دانشگاه را شکل می‌دهد، حقیقت و گروه‌های فرهنگی است و شکل‌گیری هویت‌ها امری عرضی و فرعی محسوب می‌شود. هویت‌ها، معمولاً موجب برخورد و تخاصم می‌شوند و حقیقت‌ها موجب تعامل و پردازش نظریه‌ها و افکار نو می‌گردند.

۳- آنچه از استادان دانشگاه – به‌ویژه در رشته علوم اجتماعی – انتظار می‌رود این است که با پایان‌نامه برخورد فرهنگی داشته باشند و به جای صدور بیانیه، ادعاها و نتایج آن را مورد نقد علمی قرار دهند و بدین‌ترتیب، به تولید علم و فرهنگ در دانشگاه که وظیفه‌ی اصلی آن است، مدد رسانند.
در پایان‌نامه‌ای که «لیلا حسین‌زاده» به رشته‌ی نگارش درآورده است – مانند تمامی پایان‌نامه‌های دیگر – احتمالاً ادعاها و یافته‌های مناقشه‌آمیز، درست و غلط وجود دارد. استادان دانشگاهی که در محکومیت!!!؟ این پایان‌نامه بیانیه صادر می‌کنند یا از اعتماد به نفس کافی برای رویارویی فکری و علمی برخوردار نیستند یا نمی‌دانند که شأن اصلی و ذاتی دانشگاه همانا فراهم آوردن زمینه‌های تعامل فکری و فرهنگی با اندیشه‌های مختلف و متفاوت است. آنچه باید یک‌صدا محکوم شود، ایجاد محدودیت برای آزادی اندیشه و بیان و ساکت کردن صداهای متفاوت در دانشگاه است که متأسفانه تعدادی از استادان دانشگاه تهران برخلاف آن عمل کرده‌اند.

این نکته در جامعه‌شناسی علم، بدیهی است که علوم اجتماعی در فضایی مجال رشد و نمو پیدا می‌کنند که آزادی بیان و اندیشه وجود داشته باشد. آن‌گاه که آزادی بیان و اختلاف نظر وجود نداشته باشد، چگونه می‌توان تشخیص داد که کدام ادعا درست یا نادرست است؟ استادان دانشگاه در این بیانیه به جای آنکه با یافته‌ها و ادعاهای آن پایان‌نامه برخورد علمی و انتقادی داشته باشند، در جلسات و نشست‌های علمی آن را مورد بررسی قرار دهند، پیش و بیش از هر چیز، آزادی اندیشه و بیان را محکوم کرده‌اند و با این کار، بریدن شاخه‌ای را آغاز کرده‌اند که خود بر آن نشسته‌اند. کوبیدن بر طبل ناسیونالیسم افراطی و تهاجمی، برجسته و گسترده کردن رویه‌ی هویتی دانشگاه و برخورد با پایان‌نامه و نویسنده‌اش از این منظر، اشتباهی بزرگ است که بخشی از استادان دانشکده علوم اجتماعی مرتکب شده‌اند، زمینه را برای برخورد بیشتر با استادان و دانشجویان دگراندیش و گسترش سانسور مهیا می‌کند و بدین‌وسیله علوم اجتماعی را به مسلخ می‌برند. علاوه بر این، علوم اجتماعی وارد دوران تازه‌ای از حیات خود می‌شود؛ مقابله با موضوع یک پایا‌ن‌نامه با استفاده از پیشداوری، برچسپ‌های سیاسی و ایدئولوژیک، نوعی تفتیش عقیده است؛ از این پس، تفتیش عقاید و «خالص‌سازی» به موضوع پایان‌نامه‌ها هم تسری پیدا می‌کند، تصویب موضوع پایان‌نامه‌ها بسیار دشوار خواهد شد، علوم اجتماعی با رکودی تاریخی و بی‌سابقه مواجه می‌شود، تولید فکر، تفکر انتقادی، نگرش جامعه‌شناختی و نظریه‌پردازی به حداقل خود می‌رسد. در واقع، این امضاها بزرگترین جفایی است که یک استاد دانشگاه می‌توانست در حق علوم اجتماعی انجام دهد و از این طریق، دانشگاه را به «دانش‌کاه» تبدیل نماید.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بن‌بست راهبرد “نه جنگ، نه مذاکره” رهبر حاکمیت ولایی را برجسته‌تر خواهد کرد. بنا به گفته دستیاران ترامپ، رئیس‌جمهور چهل‌وهفتم آمریکا، سیاست‌های سختگیرانه‌ای برای فشار اقتصادی و انزوای رژیم ولایی

ادامه »

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که در بقای آن نقش دارند، بسیار چالش‌برانگیز است. آیا

ادامه »

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است که انسان‌هایی عاشق، اندیشمند و

ادامه »