نقدی بر رویکردهای دوگانه‌ی به دفاع ملی و مطالبات ملی؛ مورد بیژن عبدالکریمی و حمله موشکی به اسرائیل

هادی حکیم شفایی

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و هم‌فهمی ایجاد کند تا به باور خویش، میانه‌روی را تقویت و به تعبیر خویش، از ابتذال و انحطاط روشنفکرانه‌ی روشنفکران، جلوگیری نماید. یکی از ارزشمندترین و بنیادی‌ترین اصولی که جناب عبدالکریمی بر خلاف بسیاری، به درستی به پای‌بند است اصل سیاق و زمینه و زمانه است. تحلیل و داوری در کنش و کلام، خارج از سیاق و زمینه، غلتیدن در خطای زمان‌پریشی و هرمنوتیک خواهد بود منتها به نظر می‌رسد که عبدالکریمی توجه نمی‌کند که تفکر و کنش بینامرزی، زمانی رهگشا و مفید است که واقعیات بنیادین تحریف نگردد و نادیده گرفته نشود. اما تلاش جهت ارایه گفتمان بینامرزی در حالی که بنیادی ترین واقعیت‌ها تحریف و نادیده گرفته می‌شود فاقد ارزش است.

جناب عبدالکریمی، در نوشتارهای خویش در کانال تلگرامی به تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به مناسبت حملات پهبادی جمهوری اسلامی به سوی اسرائیل، چنین می‌نویسد:

“اینجانب، بیژن عبدالکریمی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از جامعۀ فلسفی و دانشگاهی کشور، از حملۀ اخلاقی، عادلانه بسیار سنجدیده و عاقلانۀ نیروهای دفاعی کشور عزیزمان، ایران، با تمام وجود و به نحو تمام قد دفاع کرده، از خداوند بزرگ سلامت، عزت و مؤفقیت همۀ نیروهای نظامی و دفاعی کشورم را آرزومندم و هر گونه سخن یا حرکتی در جهت تضعیف آنان یا تعمیق شکاف های اجتماعی در شرایط تاریخی کنونی، از هر دو قطب اجتماعی، را خیانت به این سرزمین و مردم مظلوم و رنج کشیدۀ آن می دانم”.

در نوشتار دیگری خطاب به رحیم قمیشی می‌نویسد:

“اما بسیار ناجوانمردانه است که بعد از چهل سال تحریم و فشار به زندگی مردم، حملات سایبری مکرر، ترور شخصیت های متعدد و حملات به سربازان ما و کشتن آنها و نهایتاً نیز حمله به کنسولگری ما، که بر اساس قوانین جهانی بخشی از خاک کشور ماست، بر «دفاع مشروع، قانونی و اخلاقی» نیروهای نظامی کشورمان از این سرزمین و این ملت نام «جنگ» بنهیم و از مضرات جنگ سخن بگوییم”.

او دیدگاه‌های خود در خصوص حمله نظامی جمهوری اسلامی را دارای ویژگی‌های زیر توصیف می‌کند:

۱. این حمله، اخلاقی است
۲. این حمله، عادلانه است
۳. این حمله، سنجیده است
۴. این حمله، عاقلانه است
۵. هر گونه سخن یا حرکتی در جهت تضعیف نظامیان یا تعمیق شکاف‌های اجتماعی در شرایط کنونی، خیانت به سرزمین و مردم مظلوم و رنج‌کشیده است
۶. استکبار جهانی، چهل سال تحریم و فشار به زندگی مردم، حملات سایبری مکرر، ترور سربازان ما و حمله به کنسولگری ما را بر ما تحمیل کرده‌اند.

اما در این توصیفات و رویکرد بینامرزی ایشان چند واقعیت بنیادین، نادیده گرفته شده است:

۱. کسانی که عبدالکریمی از آنها اینچنین ستایش و تمجید می‌کند و کار آنها را دفاع ملی می‌داند همان کسانی هستند که تمام قد و تا بن دندان مسلح، در برابر مطالبات ملی همین مردم مظلوم و رنج‌کشیده ایستاده‌اند و اعتراضات مسالمت‌آمیز را سرکوب می‌کنند. این تعارض بزرگ را چگونه می‌توان برطرف ساخت؟ آیا اخلاقاً می‌توان از کسانی که در سرکوب مطالبات، خود، کار غیراخلاقی مرتکب می‌شوند ستایش و تحسین کرد و آنها را تقویت نمود؟

۲. مشروعیت نهادهای نظامی موجود، دست کم در میان منتقدان و مخالفان سیاست‌های کنونی، چقدر است؟ به نظر می‌رسد نهادهای متولی حملات نظامی، از مشروعیت عمومی برخوردار نباشند چرا که جای دیگری، در برابر مطالبات مشروع مردم، تمام قد ایستاده‌اند. آیا به لحاظ منطقی می‌توان از مردم خواست که به تقویت نهادهای نظامی‌ای بپردازند که از آنها زخم خورده‌اند و آنها را از خود نمی‌دانند؟!

۳. نتیجه‌‌ی این حملاتِ به اصطلاح، اخلاقی، چه بوده است؟! چند صد پهباد پرتاب شده و تاکنون هیچ خسارت و تلفاتی از منابع معتبر گذارش نشده، پس آیا اتلاف پول از جیب ملت و بهانه‌ی بیشتر دادن به ابرقدرت‌ها و به خطرانداختن زندگی مردم رنج کشیده برای صرف قدرت‌نمایی و تبلیغات داخلی، تنها پیامدهای این حملات نبوده است؟

۴. آیا نمیتوان در مورد بحران‌ها و مشکلاتی همچون تحریم و فشار معیشتی، زنجیره‌‌ی علیت را عقب‌تر برد و عملکرد، ایدئولوژی و سیاست‌های ضد منافع ملی خود را علت اصلی واکنش ابرقدرت‌ها دانست؟ ما با انقلاب خود، چه پیام صلح آمیزی برای جهان داشتیم که انتظار داشتیم ما را به حال خویش راحت بگذارند و رابطه‌ای نرمال با ما برقرار کنند؟ آیا ما با مردم خویش، منتقدین خویش و مخالفین مسالمت‌جوی خویش گفتگو کردیم که بتوانیم در برابر جهان، قدرت و اقتدار گفتگو بیابیم؟!

۵. دستاورد دیگرِ به اصطلاح، سنجیده و عقلانی این حملات، افزایش ناگهانی دلار بود که تبعات اقتصادی آن، گریبانگیر همان مردم مظلوم و رنج‌‌‌کشیده خواهد شد.

۶. آیا جناب عبدالکریمی، پیشاپیش، همه کسانی را که خلاف نظر او، مخالفِ اخلاقی بودن، عقلانی بودن و سنجیده بودن این حملات هستند به خیانت به سرزمین و مردم مظلوم متهم می‌سازند؟!

۷. و پرسش دیگری که می‌توان پرسید این است که نظامیان، در کنسولگری ایران دقیقاً چه می‌کردند؟!

به نظر می‌رسد پای‌بندیِ به‌حقِ جناب عبدالکریمی به اصل زمانه و زمینه و سیاق و کنشگری مرزی، آنجا که واقعیاتِ بنیادین نادیده گرفته می‌شوند نمی‌تواند سازشی میان گفتمان‌های متعارض صورت دهد و برای ملت ما رهگشا باشد و بیش از آنکه به مردم ستمدیده و مظلوم کمک کند به تقویت جریان اقتدارگرا کمک می‌کند و لذا اصل دفاع ملی با اصل مطالبات ملی و دموکراسی به تعارض می‌رسند

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

«اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباش پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» و: «سر بالین فقیهی نومید کوزه‌ای دیدم لبریز سوال/… من قطاری دیدم فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت» به یادگار

ادامه »

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز

ادامه »