بیمناکی آقای خامنه‌ای از «تردیدافکنی»

رضا علیجانی

یکی از نکات مهم سخنرانی آقای خامنه‌ای در جلسه به‌اصطلاح گفت‌و‌شنود با دانشجویان، به‌کارگیری چندباره کلمه «تردید» بود. گویی رهبر جمهوری اسلامی از نکته‌ای بیمناک است و آن ایجاد تردید در حقانیت گفتمان ضدغربی او و نیز نحوه مدیریتش بر کشور در میان بخشی از بدنه نیروهای طرفدار حکومت است.

در سالیان گذشته در دیدارهای مستقیم رهبر جمهوری اسلامی با دانشجویان رگه‌هایی از نقد و اعتراض و تردید، از منظر عدالتخواهی و ضدیت با فساد در گفتار بعضی از دانشجویان نمود روشنی داشت. بعضی از دانشجویان عدالت‌خواه نیز در تهران و شیراز از رهبر نظام دعوت کردند تا با حضور مستقیم در مجامع دانشجویی پاسخ سوالات و نقدها در مورد نهادهای زیر نظررهبری را بدهد.(شرح بیشتر در اینجا)

بعد از سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ نیز رگه‌هایی از اعتراض از سوی برخی نیروهای خیابانی پیرو ولایت به گوش رسید و یک بار نیز مقاله ای منتشر شد که به رودرو قرار دادن این نیروها با مردم اعتراض کرده بود. تغییر معنای «مستضعف» از سوی رهبر جمهوری اسلامی نوعی توجیه و تحریف و تحمیق برای مقابله با همین نوع پچ‌پچ‌ها و اعتراضات آشکار و نهان بود.(شرح بیشتر در اینجا)

اینک در آخرین سخنرانی رهبر نیز رگه دیگری از این امر با توجه به آسیب‌شناسی او در رابطه با رسوخ تردید در میان نیروهای طرفدار نظام(یعنی شخص رهبر) خودنمایی میکند. تردیدی که از ابزارهای مهم دشمن معرفی می‌شود.

آقای خامنه‌ای در جایی از این سخنرانی بر«ارتقای توانایی‌های فکری، تصمیم‌گیری و عملیاتی در جوانان» و «عبورِ سالم از لغزشگاه‌ها» تاکید کرده و این لغزشگاه‌ها را «ترس، تردید، احساس ضعف و انگیزه‌های ناسالم» معرفی می‌کند. در اینجا نیز «تردید» یکی از لغزش‌گاه‌های جوانان معرفی می‌شود.

وی در جای دیگری از همین سخنرانی بر «مرزبندیِ صریح و با قدرت و بدون مماشات در مقابل تردیدافکنان در مبانی انقلاب که نشانه‌های پیشرفت کشور را انکار و با تزئین دشمن، راههای غلط را به‌عنوان راه حل مسائل کشور بیان می‌کنند» تاکید می‌کند و می افزاید «تردیدافکنی ستون فقرات کار فرهنگی دشمن و اساس کار نرم علیه انقلاب است».

در این قسمت نگرانی و بیمناکی رهبر نظام در باره رسوخ تردید تا اعماق بدنه حامی حکومت بیش از پیش بیرون می‌زند. تعبیر «ستون فقرات کار فرهنگی دشمن» تعبیر بسیار مهم و قابل تاملی است.

وی که احتمالا از رسوخ برخی تردیدها در ذهن جوانان و دانشجویان مطلع است، می‌گوید «با وجود برخی منفی‌بافانی که منزوی و در اقلیت هستند و ضعف‌های خود را به جامعه و نظام اسلامی نسبت می‌دهند، در کشور یک احساس عمومی و عمیقِ عزت و قدرت وجود دارد».

رهبر جمهوری اسلامی «عدالت‌خواهی، رفع فساد و در نهایت ایجاد تمدن اسلامی» را از مظاهر آرمان‌خواهی دانسته و می‌افزاید: «مطالبه‌گری طبعاً نوعی اعتراض و تأکید بر رفع مشکلات و نقایص موجود است اما باید جداً مراقب و هوشیار بود که نحوه بیان و ارائه مطالبات به‌گونه‌ای نباشد که اعتراض به نظام تلقی شود و یا دشمن بتواند آن را اعتراض به نظام القا کند.»

این بخش صریح‌ترین بخش توصیه و تاکید رهبر است. همگان می‌دانند که «نظام» در ادبیات آقای خامنه‌ای به معنای شخص رهبر و سخنان و سیاست‌ها و تصمیمات اوست. او از اعتراض به دولت حسن روحانی و مثلا سیاست خارجی وی که از نظر بخشی از طرفداران ولائی نظام سازشکارانه و غیرانقلابی است آگاه است و هیچ مشکلی با آن ندارد بلکه گاه از پشت صحنه مشوق و محرک آنها نیز هست. در این رابطه وی مطمئن است که این اعتراضات کاملا و دقیقا متوجه دولت است و نشانه‌ای به سمت رهبر نخواهد داشت. اما او به خوبی این را هم میداند که بخشی از این دانشجویان به فسادی که به صورت سیستماتیک تا أعماق نظام رسوخ کرده و نیز سرکوب خیابانی کارگران و معترضیین مستضعف جنوب شهری توسط حکومت معترض‌اند. این بخش از ناراحتی و تردید و اعتراض بیشتر از آنکه دولت را نشانه بگیرد کل نظام و از جمله و در بعضی مواقع به صورت مستقیم و غیرمستقیم رهبر را مسئول  می‌داند و هدف قرار می‌دهد. در این رابطه است که رهبر نظام صریحا می‌گوید که «نباید نحوه مطالبات و اعتراضات متوجه نظام شود و یا دشمنان بتوانند چنین چیزی را القاء کنند!»

پیام رهبر در این جا کاملا روشن است مراقب باشید که از بعضی حدود و خط‌ قرمز‌ها عبور نکنید و جلوتر نیایید.

رهبر از قبل ده توصیه برای ارائه به جوانان و دانشجویانی که به صورت گزینش شده با او در ارتباط مجازی قرار گرفته بودند یادداشت کرده بود و یک‌به‌یک را از روی کاغذ برای آنها تشریح می‌کرد. یکی از این ده توصیه  «مرزبندی با تردیدافکنان در مبانی انقلاب» بود. اما کلمه تردید تنها در این‌جا نبود که در سخنان رهبر به‌کار رفت. کاربرد آن در بخش‌های دیگر نشان می‌داد که رهبر نیز به خوبی می‌داند که هر قدر بر ظلم و ستم و فساد و تبعیض حکومت افزوده می‌شود و هر قدر آثار سیاست‌های ضد ملی و ویرانگر خارجی  و داخلی او بیشتر هویدا میگردد و دهک‌های بیشتری از مردمان این سرزمین را به زیر فقر می‌کشد، تردید و نارضایتی و اعتراض حتی در میان بدنه طرفدار حکومت افزوده می‌شود. فراموش نکرده‌ایم که هم در دی ماه ۹۶ و هم آبان ماه ۹۸ آتش اعتراضات بیشتر در شهرها و شهرستان‌ها و اقشار کم درآمد شعله‌ور شد. قسمت اعظمی از این جوانان نیز از همین اقشار و خانواده‌ها هستند.

مغزشویی و تحریک احساسات مذهبی با نوحه و روضه و شور و احساسات و یا ارائه تحلیل‌های دشمن‌محور تا جایی و تا حدی می‌تواند جلوی چشمان این پایگاه حامی حکومت پرده بکشد. اما آثار فروریزی این پرده بیش از پیش هویدا شده است. به‌کارگیری با حساسیت و تاکید کلمه «تردید» در سخنان آقای خامنه‌ای و تاکید بر مقابله با تردیدافکنان و معرفی تردیدافکنی به عنوان ستون فقرات کار دشمن خود نشانگر نوک کوه یخی بود که اصلش در اعماق جامعه در جریان است. این تردید پایه‌های بدنه حامی حکومت را هم نمناک کرده است.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. با سلام. چرا آقای خامنه‌ای باید بیمناک باشد؟ سپاه و قدرت را که دارد، ثروت هنگفتی که دارد، اکثریت ملت ما خرافاتی و دنباله رو ایشان هستند. اصلاح طلبان حکومتی که هم از دست ایشان میخورند. وقتی خیلی دلخور میشوند، آنگاه، یک نامه حضور ایشان میدهند. ایرانیان چپ گرا هم ایشان را بخاطر مخالفت با امپریالزیم پرستش میکنند.
    حکومت رایش نازی هزار ساله نشد، ولی با این تفاصیل، هیچ بعید نیست که نظام مقدس اسلامی هزار ساله شود.

  2. انبیاء بودند لو برتر
    گرفته تردید گه در بر
    پس نباشد شگفتی
    اندر تردید بیفتی
    الله می داد جوابی
    تا دست آید صواب
    نظام اگر ربوبیست
    مگو سوال دروغیست
    از حق مگر برتری
    ز خلق خواهی کهتری ؟
    صادق تری از جعفر ؟
    تنقید دیده خود بهتر

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

گسترش درگیری‌های نظامی میان نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی با اسرائیل پس از حملات هفتم اکتبر حماس، خاورمیانه را در وضعیتی خطیر قرار داده است. با کشته شدن حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان و پیش

ادامه »

یکی از شبه‌استدلالهایی که طرفداران جمهوری اسلامی (مانند رضا نصری) مدعی استاندارد دوگانه غرب درباره به فروش تسلیحات جنگی به کشورهای دیگر صورت بندی

ادامه »

سخنان اخیر رضا پهلوی در محفل « شورای آمریکایی- اسرائیلی» در شهر واشنگتن حقیقتا تاسف بار و شرم آور بود.

ادامه »