‏روایت ارس حاجی زاده از قتل کارون

با کارون بازی می‌کردیم. بچه بود دیگر. آدم دلش می‌خواهد ببوسدش، بغلش کند. یک جایی که می‌بوسیدم، سینه‌اش بود. همان‌جا چاقو خورده بود. ۷/۷/۷۷ یک برنامه بود به اسم فف. من و کارون می‌خواستیم در این برنامه شرکت کنیم، ولی همان روز شد هفتم کارون.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. تو را به همه مقدسات انتزاعی قسم می دهم که دیگر داستان کارون و پدرش را که چگونه بقتل رسیدند تعریف نکنید ! من هر وقت یاد کارون و پدرش می افتم که با چه وضعیت فجیعی جنازه هایشان پیدا شد وجودم پر از اندوه می شود ! دلم می خواهد بدانم چه کسی یا چه حیوانی کارون کوچولو رو انطور از هم دریده ؟! می دانم که سربازان امام زمان بوده اند ، ولی می خواهم حداقل عکس او را ببینم ، چه شکلی است این موجود ، آیا شاخ و دم هم دارد ؟ اینطور که گزارش کرده اند عامل قتل بدرستی معلوم نشده که حیوان بوده یا انسان !

  2. تو را به همه مقدسات انتزاعی قسم می دهم که دیگر داستان کارون و پسرش را چگونه بقال رسیدند تعریف نکنید ! من هر وقت یاد کارون و پدرش می افتند که با چه وضعیت فجیعی جنازه هایشان پیدا شد وجودم پر از اندوه می شود ! دلم می خواهد بدانم چه کسی یا چه حیوانی کارون کوچولو رو انطور از هم دریده ؟! می دانم که سربازان امام زمان بوده اند ، ولی می خواهم حداقل عکس او را ببینم ، چه شکلی است این موجود ، آیا شاخ و دم هم دارد ؟ اینطور که گزارش کرده اند عامل قتل بدرستی معلوم نشده که حیوان بوده یا انسان !

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری خوابیده است. دخترِ هشت ماهه‌ی لچک به سر،…چشمانِ موربِ زیبایی دارد؛ موهایی لخت و پوستی

ادامه »

در طول دورانی که خامنه‌ای رهبری جمهوری اسلامی را در دست گرفته است ایران رو به ویرانی رفته و جمهوری اسلامی بیش از هر

ادامه »

تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتش‌بس فوری در غزه، اسماعیل هنیه،

ادامه »