مارتین لوتر کینگ و «رویای» جوانان ایران 

عبدالعلی بازرگان​​

دیروز سالروز تولد مارتین لوترکینگ بود؛ شهروند آفریقایی‌تباری در جنوب آمریکا که رهبری مبارزات مدنی برای رفع تبعیضات نژادی را از ۲۶ سالگی تا ۳۹ سالگی به عهده داشت و ۵۵ سال پیش (۴ آپریل سال ۱۹۶۸) ، در آستانه برنامه‌ریزی تظاهرات گسترده‌ای در پایتخت آمریکا، در شهر ممفیس ایالت تنسی ترور شد.

«مارتین لوتر کینگ» کشیشی عدالت‌خواه، دارای دکترای الهیات از دانشگاه بزرگ بوستن و مطلع از مقتضیات زمانه خود بود. مارتین که پدر و پدربزرگش هر دو کشیش بودند، با چنین سرمایه‌ای و با الهام از تعالیم مهرآمیز عیسی مسیح و نیز تاثیر شگرفی که از فلسفه خشونت‌پرهیز گاندی گرفته بود، توانست در طول ۱۳ سال مبارزه پیگیر با بی‌عدالتی‌ها افکار عمومی مردم آمریکا و جهان را از طریق رسانه‌های عمومی به اهداف خود و یارانش جلب کند و نقش بسیار مهمی در مسیر آزادی و عدالت اجتماعی ایفا نماید؛ او نه تنها در رفع تبعیضات نژادی، بلکه در مبارزه با فقر و نیز در مخالفت با دخالت آمریکا در جنگ ویتنام پیشگام بود.

اگر «‌باراک اوباما» توانست به مدت ۸ سال بر کاخ سفید ریاست‌جمهوری آمریکا برآید، این مسیر را رهبرانی از جنبش مبارزات مدنی این کشور برای رفع تبعیضات نژادی هموار کردند که مارتین لوتر کینگ موثرترین آنان بود، او گرچه ۲۹ بار به زندان افتاد و رنج‌های فراوانی دید و سرانجام جانش را در جوانی فدا کرد، اما در دل ملت خود و همه آزادیخواهان زنده ماند و در بنای عدالت‌طلبی نقش مهمی ایفا کرد.

عملکرد او در نافرمانی مدنی خشونت‌پرهیز و نیز مبارزاتش برای حمایت از حقوق فقیران، زاغه‌نشینان شیکاگو، کارگران، اقلیت‌ها و نیز مبارزات پیگیر در مخالفت با جنگ ویتنام می‌تواند برای خیزش‌های آزادی‌خواهانه و عدالت‌طلبانه ملت‌های تحت ستم تجربه‌ای الهام‌بخش باشد و متناسب با زمان و مکان و شرایط ویژه خود از آن بهره بگیرند.

مارتین از همان نوجوانی با آزادفکری برخی باورهای کهنه مسیحیت را زیر سئوال برد و سعی کرد تاریخ بخواند و با نوگرایی درک تازه ای از آنها پیدا کند. اصلا پدرش به‌خاطر شیفتگی به «مارتین لوتر»، رهبر روشنفکر اصلاحات پروتستان اوایل قرن ۱۶ در آلمان، نام او را بر خود و پسرش نهاده بود و بی‌جهت نبود که آن دعا به اجابت رسید!

مردم آمریکا بیش از اروپائیان پای‌بند مسیحیت هستند و روزهای یکشنبه کلیساهاشان شلوغ‌تر است. کینگ تلاش می‌کرد از نفوذ و اقتداری که معمولا روحانیون در میان باورمندان دارند، به نفع حقوق محرومین استفاده کند، او که نقش مهمی در تشکل روحانیون جنوب داشت از این پتانسیل حداکثر استفاده را در وحدت‌بخشیدن به جنبش می‌برد. باورهای مذهبی مسیحیان به او کمک کرد در مسیر مبارزه مسالمت‌آمیز خود، هر گاه تندروی یا رفتاری واکنشی نسبت به خشونت پلیس یا نژاد‌پرستان از سوی مبارزان می‌دید، ابتکاراتی همچون «روز توبه» یا برگزاری مراسم «دعا» برای رفع خشونت از جامعه برگزار می‌کرد که هرچند به مذاق سیاسی تندروترها نمی‌ساخت و مورد مخالفت قرار می‌گرفت، اما تأثیر بسیار نیکویی در افکار عمومی می‌گذاشت.

کینگ نیز همچون جوانان ما در تظاهرات کتک خورد، مورد ضربه آجر قرار گرفت، چاقو به نزدیک آئورت قلبش فرود آمد و تحت عمل جراحی قرار گرفت، در خانه‌اش شنود و حتی بمب گذاشتند و در مجموع ۲۹ بار دستگیر و روانه زندان شد، با این‌حال از پا نمی‌نشست و از همان سلول زندان پیام مقاومت می‌داد و همراهانش را روحیه می‌بخشید. او می‌دانست سرمایه یک آزادی‌خواه جز همین محرومیت‌ها و مقاومت‌ها نیست!

اگر امروز جوانان ما از خشونت لباس شخصی‌های مأمور و مزدور آسیب می‌بینند، آنها نیز با نژاد‌پرستان موسوم به «کو کلاس کلن» مواجه بودند که می‌خواستند تظاهرات آرام مردم را به خشونت بکشند تا سرکوب‌شان را موجه جلوه دهند. پلیس نیز آنها را با شلنگ فشار قوی و سگ‌های تربیت شده مخصوص به عقب می‌راند، اما نمایش فیلم این خشونت‌ها در تلویزیون افکار عمومی را به شدت عصبانی و در حمایت از تظاهر‌کنندگان سوق می‌داد و به فرآیند ریزش و رویش مدد می‌رساند.

مارتین نیز در جنبش زمان خود همچون خیزش زن-زندگی-آزادی، از نوجوانان و کودکان می‌خواست در تظاهرات شرکت کنند تا از آنچه بر پدران و مادرانشان می‌گذرد آگاه گردند و سرمایه‌ای برای آینده شوند. آنها نیز در شرایط سخت مجبور به تظاهرات شبانه می‌شدند چون پلیس و لباس شخصی‌ها در استراحت بودند .

رهبران آن جنبش تحصّن‌های اعتراضی چندین روزه‌ای را برای جلب افکار عمومی در پارک‌های عمومی برپا می‌داشتند و در راه‌پیمایی‌ها از حضور هنرمندان زمان خود و شخصیت‌های مردمی به نفع عدالت اجتماعی سود می‌بردند، از جمله در ۲۱ مارس سال ۱۹۶۵، ۲۵ هزار نفر برای تحقق اهداف خود مسافت ۸۷ کیلومتر را در پنج روز طی کردند!

در خیزش زن-زندگی-آزادی، ایرانیان نیز در ۱۵۰ شهر مهم دنیا برای جلب توجه افکار عمومی نسبت به سرکوب خونینی که برای تحمیل حجاب در ایران می‌گذرد، اجتماعات مسالمت آمیزی، حتی تا صدهزار نفر در برلین برپا کرده‌اند. امروزه در آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی برگزاری مراسم دوچرخه سواری یا طی مسافت ماراتون، نیمه ماراتون و حتی ربع ماراتون یا پیاده رفتن به قصد تشویق جوانان به تحرک یا به نیّت جمع‌آوری کمک به مؤسسات خیریه بسیار معمول شده است، آیا برای جلوگیری از ادامه اعدام جوانان بی‌گناه نمی‌توان علاوه بر تظاهرات در کنار خیابان‌ها و پارک‌ها، جوانانی که توانش را دارند، راه پیمایی‌هایی این چنین به منظور نجات جان جوانان وطن ترتیب دهند!؟

معروف‌ترین سخنان مارتین لوتر کینگ در راه‌پیمایی عظیم واشنگتن انجام شد که «من رویایی دارم» نام گرفته است. او  اگر می‌خواست متناسب با خواسته‌های خیزش زن-زندگی-آزادی و به زبان امروز ما بیان کند، چنین می‌گفت:
رویای من این است که در آینده‌ نه کسی به زور حجاب از سر زنان برکشد، و نه به زور بر آنان تحمیل کند؛
رویای من این است که حجابی از وجدان بر چشمان دلواپس خون شهیدان حائل شود تا نگران بدحجابی دیگران نباشند؛
رویای من این است که نه کسی عمامه‌پرانی کند و نه کسی با عبا و عمامه صف خود را از مردم جدا و اظهار ولایت کند؛
رویای من این است که مدعیان ولایت مطلقه به واتیکان خودشان برگردند و دست از سر ملت و دین و دنیای آنان بردارند؛
رویای من این است که دیندار و بی‌دین در سرنوشت مِلک مشاع خود مشارکت کنند و دو نهاد دین و دولت هرگز ادغام نشوند؛
رویای من این است که ریشه شاه پرستی تاریخی و شیخ پرستی شرک‌آمیز برای همیشه از خاک ما کنده شود.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. جمله آخر را خراب کردید. در ایران هیچکس شاه را نپرستیده است. شاه در هر کشوی نماد حاکمیت ملی و کاتالیزور نیروهای متخاصم اجتماعی است. ۴۳ سال نبودن چنین کاتالیزوری نشان داد بدون آن چطور میان این نیروها شمشیر حکمیت خواهد کرد. عینک معوج ۱۳۵۷ را از چشم بردارید. چهل سال تسویه حسابهای خونبار اجتماعی کافی نبود تا بفهمید چرا پیشرفته ترین کشورهای جهان پادشاهان خود را بر تخت حفظ کرده اند؟!

  2. بسیار نوشته خوبئ است و برای اولین بار این قران پژوه از بلغور آیات عربی و حدیث استفاده نکرد و مثل بقیه ایرانیان به فارسی نوشت. رویا من هم این است که ایشان قران و دین را برای خودشان نگاه دارند و به ما تحمیل نکنند

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند که معتقدند جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و باید برود. موافقان

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در

ادامه »