مدتی است موجودی به نام «جسم سخت» می‌کوشد میان مردم ایران و حاکمان بسیار عزیز و محترم و دوست‌دار امنیت مردم فاصله بیندازد. مسئولان عزیز ما تمام تلاش خود را می‌کنند تا امنیت مردم را حفظ کنند اما هر قدر مسئولان عزیز تلاش می‌کنند سو تفاهم‌ها و سو ظن موجود را برطرف کنند و هر قدر مردم خوش‌بین و قدرشناس ما می‌کوشند نسبت به حاکمان عزیزشان بدبین نشوند، نمی‌شود که نمی‌شود. همین چندی قبل بود که سردار سلامی فرمانده‌ی عزیز و محترم سپاه در طی نطقی جذاب و نویدبخش فرمودند: «ما وقتی از کشور دفاع می‌کنیم، برای همه دفاع می‌کنیم، حتی برای آنها که به دلیل فریب و اغوای دشمن، ما را دوست ندارند ولی ما آنها را دوست داریم.»
اما رفتارها و اقدامات آتش به اختیار این موجود خودسر مانع از گسترش این دوستی‌های متقابل می‌شود و اعتماد و دوستی مردم و حاکمان را مخدوش و محدود می‌سازد و بدبینی می‌آفریند. اکنون جای شک و شبهه نمانده است که این بدبینی‌ها و سو تفاهمات ناشی از عملکرد موجودی است که «جسم سخت» نام دارد. این موجود به احتمال زیاد بازیچه دست دشمن ایران است. متاسفانه در سالیان اخیر رد پاهای جسم سخت در بسیاری جای‌ها دیده شده است از جمله در موارد زیر:
۱- در پرونده خبرنگار ایرانی-کانادایی ضعیفه متهمّه زهرا کاظمی رد پای او دیده شده است. مطابق گزارش مسئولان عزیز او خود را محکم به سر این خبرنگار کوبیده و او را به عالم باقی فرستاده است.
۲- در ماجرای قتل خانم مهسا امینی هم پزشکی قانونی هم‌صدا با تمامی مسئولان عزیز اعلام کرده است که مرگ او «ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است. … بطور ناگهانی دچار افت هوشیاری شده و متعاقب آن بر زمین می‌افتد». لابد می‌توان از این گزارش قانونی نتیجه گرفت که جسم سخت خود را به هر نحو به سر دوشیزه مکرمه مهسا امینی کوبیده اما آثار جرم را از بین برده تا کارشناسان پزشکی قانونی نتوانند آثار ضربه را تشخیص بدهند. فرمانده فراجا بدرستی فرموده که «هیچ تقصیر و قصوری در حادثه فوت خانم امینی متوجه نیروی انتظامی نیست.» بدین ترتیب، شکی باقی نمی‌ماند که کار کار جسم سخت است و او مظنون اصلی است.
۴- همچنین گفته شده که نیکا شاکرمی دختر ۱۶ ساله در تظاهرات کشته نشده بلکه علت مرگ او «جسم سخت» بوده است: «علت مرگ نیکا شاکرمی صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» است. او خود سقوط کرده و در اثر سقوط جسم سخت به او خورده یا او به جسم سخت خورده است که در هر صورت فرقی در اصل ماجرا ایجاد نمی‌کند. لذا رد پای جسم سخت در مرگ او نیز دیده می‌شود.
۴- شوربختانه رد پای این موجود پلید در مرگ دختر نوجوان دیگری به نام سارینا اسماعیل‌زاده هم دیده می‌شود. در این باره می‌بایست سخنان رئیس کل دادگستری استان البرز را جدی گرفت: «رئیس دادگستری استان البرز دلیل فوت سارینا اسماعیل‌زاده ۱۶ ساله را سقوط از ارتفاع و خودکشی دانست. فاضلی هریکندی در ادامه به گزارش پزشکی قانونی در این خصوص اشاره کرد و گفت: طبق این گزارش علت فوت، شوک ناشی از ضربه به دنبال صدمات و شکستگی‌های متعدد و خونریزی به واسطه سقوط از ارتفاع بوده است. رئیس کل دادگستری استان البرز با بیان اینکه منطقه وقوع این حادثه جزو مناطق بدون اغتشاش در کرج بوده و ادعاهای مطرح شده در خصوص فرد فوت شده در برخی از رسانه‌های معاند کذب است، یادآور شد: خانواده متوفی شامل مادر، برادر و دایی وی نیز با حضور در شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای ناحیه یک کرج از انتشار این اخبار کذب ابراز ناراحتی کرده و خواستار صدور تکذیبیه شده‌اند.»
اما فتنه‌های این جسم معلوم الحال و شیطانی بسیار بیشتر از موارد مذکوره است و عنقریب ممکن است این گستاخ از خدا بی خبر نقشه‌های پلید خود را به اجرا بگذارد و خود را در کوی و برزن ناخبر بر سر و صورت جوانان و نوجوانان و دیگر آحاد مردم خدا دوست ایران بکوبد و آنان را نیست و نابود کند و دیوار بی‌اعتمادی بین ملت و دولت را بیش از پیش بالا ببرد و تمام زحمات مقامات عزیزمان را برای حفظ امنیت مردم این ام‌القرای اسلامی بر باد دهد.
در روزهای اخیر متأسفانه تلاش‌های جسم سخت برای برهم زدن اعتماد متقابل بین مردم ایران و حاکمان‌شان بسیار زیاد شده است. علی ای حال رسانه‌های دشمن هم فریب این جسم پلید را خورده‌اند و می‌خورند و بر بوق نقار و نفاق و شقاق دولت و ملت می‌دمند.
از این رو استدعا داریم مردم شریف ایران در کنار مسئولان عزیز پرتلاش قرار بگیرند و همه کارهای مهمه و غیرمهمه خود را وانهند و به دنبال جسم سخت بگردند و او را پیدا کنند و به دست با کفایت مسئولان و پلیس عزیز و قوه قضائیه که پاسدار عدل و داد در این کشور اسلامی است، بسپارند تا به لطف حضرت حق و با عنایت امام عصر روحی له الفدا همگی از این بلیه و فتنه‌ی بزرگ آخرالزمان خلاصی یابیم و دیوار بی‌اعتمادی دولت فخیمه و ملت مرعوب مظلوم را مضمحل سازیم.
بمنّه و کرمه
دهم ربیع الاول ۱۴۴۴ قمری برابر با پانزدهم مهر ۱۴۰۱ شمسی
*نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است.
