نزاع نمایندگان خودخوانده امام غایب در عصر مشروطه

احمد علوی


چکیده

جنبش مشروطه ایران (۱۲۸۴-۱۲۹۰ ه‍.ش/۱۹۰۵-۱۹۱۱ م) نه‌تنها نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران بود، بلکه صحنه‌ای برای تقابل گفتمانی میان فقهای شیعه‌ای شد که هر یک خود را نائب مشروع امام غایب می‌دانستند. این پژوهش با بهره‌گیری از نظریه‌های میشل فوکو در باب قدرت، حقیقت و گفتمان، به بررسی نزاع میان فقهای مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهند که هر یک از این گروه‌ها از طریق تولید و ترویج گفتمان‌های دینی متعارض، در پی مشروعیت‌بخشی به قدرت سیاسی خود و تثبیت نظم اجتماعی مطلوب خود بودند.

مقدمه
بنا به ادعای فقیهان شیعه امامیه اثنیٰ‌عشری، فقها در غیاب امام معصوم (ع) به‌عنوان نائبان عام (نمایندگان امام پنهان)، مسئولیت هدایت دینی و اجتماعی جامعه را بر عهده دارند. بااین‌حال، در عصر مشروطه، این نمایندگی به موضوعی مناقشه‌برانگیز تبدیل شد، زیرا تفاسیر متفاوت فقها از شریعت به شکل‌گیری دو جریان متضاد مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه انجامید. این مقاله با استفاده از چارچوب نظری میشل فوکو، به تحلیل این نزاع گفتمانی پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه فقها از گفتمان‌های دینی برای “اعمال قدرت” و تولید “حقیقت” بهره گرفتند.

چارچوب نظری: قدرت، حقیقت و گفتمان در اندیشه فوکو
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) در آثار خود بر پیوند ناگسستنی “قدرت” و “حقیقت” تأکید دارد. به باور وی، حقیقت نه امری عینی مستقل از ذهن و زبان، بلکه محصول روابط قدرت در جامعه است و همچنین گروه های اجتماعی که از طریق گفتمان‌ها تولید و تثبیت می‌شود (Foucault, 1978). گفتمان‌ها به‌عنوان نظام‌هایی از دانش و زبان، ابزارهایی برای اعمال قدرت و شکل‌دهی به نظم اجتماعی‌اند. در این چارچوب، فقهای شیعه در عصر مشروطه به‌عنوان تولیدکنندگان گفتمان دینی، نقش کلیدی در مشروعیت‌بخشی به قدرت سیاسی در چارچوب نظری خویش ایفا کردند.

زمینه تاریخی: مشروطه‌خواهی و مشروعه‌خواهی
جنبش مشروطه ایران با هدف محدودسازی قدرت استبدادی قاجار و تأسیس نظام پارلمانی شکل گرفت. در این میان، فقهای شیعه عمدتا به دو گروه اصلی تقسیم شدند:
مشروطه‌خواهان: فقهایی چون آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و شیخ عبدالله مازندرانی که مشروطه را با اصول شریعت سازگار دانسته و از آن حمایت کردند (Hairi, 1977).
مشروعه‌خواهان: فقهایی مانند شیخ فضل‌الله نوری که مشروطه را مغایر شریعت و بدعتی غربی قلمداد کرده و با آن مخالفت ورزیدند (Abrahamian, 1982).
این دو جریان با تکیه بر تفاسیر متضاد از شریعت، گفتمان‌هایی را تولید کردند که هر یک در مقام نماینده خودخوانده امام پنهان در پی سلطه بر فضای سیاسی و اجتماعی دوره خویش بود.

تحلیل گفتمانی: تولید حقیقت دینی و اعمال قدرت
1.مشروطه‌خواهان
مشروطه‌خواهان با بهره‌گیری از مفاهیم فقهی مانند “امر به معروف و نهی از منکر”، “عدالت” و “مصلحت عمومی”، گفتمانی را ترویج کردند که مشروطه را به‌عنوان نظامی همسو با اراده الهی معرفی می‌کرد. ابزارهایی مانند فتوا، منبر و مکاتبات با علمای نجف، به آن‌ها امکان داد تا این گفتمان را در میان نخبگان و توده‌ها گسترش دهند (Hairi, 1977). برای نمونه، نائینی در رساله تنبیه‌الامه مشروطه را به‌عنوان ابزاری برای تحقق عدالت شرعی توجیه کرد.

۲.مشروعه‌خواهان
در مقابل، مشروعه‌خواهان با تأکید بر لزوم اجرای بی‌چون‌وچرای شریعت و نفی قانون‌گذاری بشری، مشروطه را به‌عنوان انحرافی از حقیقت دینی معرفی کردند. شیخ فضل‌الله نوری با استفاده از ابزارهایی مانند روزنامه لوایح، فتواها و سخنرانی‌های عمومی، گفتمانی تولید کرد که مشروطه را تهدیدی علیه نظم اسلامی نشان می‌داد (Afary & Anderson, 2005). این گفتمان با تأکید بر اقتدار فقیه، در پی بازتولید نظم سنتی بود.

تحلیل فوکویی
از منظر فوکو، نزاع میان این دو جریان نه‌تنها اختلاف فقهی، بلکه رقابتی بر سر تولید “حقیقت” و “اعمال قدرت” بود. هر گروه با استفاده از گفتمان‌های دینی، تلاش کرد تا رژیم حقیقت (Regime of truth) مطلوب خویش را در چارچوب منافع خود و گروه متبوعه را با تمسک به ادبیات مذهبی تثبیت کند. مشروطه‌خواهان با تلفیق مفاهیم مدرن و سنتی، گفتمانی سازگار با تحولات زمانه ارائه کردند، درحالی‌که مشروعه‌خواهان با تأکید بر سنت، در برابر تغییر مقاومت ورزیدند. این تقابل نشان‌دهنده تکثر گفتمان‌های دینی در مواجهه با بحران‌های سیاسی است (Harcourt, 2017).

  • نتیجه‌گیری
    تحلیل فوکویی نزاع فقهای مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه نشان می‌دهد که این تقابل، فراتر از اختلافات فقهی، رقابتی گفتمانی بر سر تولید حقیقت و مشروعیت‌بخشی به قدرت بود. مشروطه‌خواهان با تکیه بر مفاهیمی همچون “عدالت” و “مصلحت”، و مشروعه‌خواهان با تأکید بر “اقتدار شریعت”، هر یک در چارچوب منافع صنفی و گروهی خود، نظم اجتماعی و سیاسی مطلوب خود را ترویج کردند و آن را بنام “امام پنهان” به مخاطبین می فروختند. این یادداشت بر اهمیت تحلیل گفتمانی در فهم تحولات تاریخی تأکید کرده و نشان می‌دهد که چگونه گفتمان‌های دینی می‌توانند به ابزارهایی برای اعمال قدرت معممین و حوزویان مدعی نمایندگی امام پنهان تبدیل شوند.
    منابع
    ​Abrahamian, E. (1982). Iran Between Two Revolutions. Princeton University Press.
    ​Afary, J., & Anderson, K. B. (2005). Foucault and the Iranian Revolution: Gender and the Seductions of Islamism. University of Chicago Press.
    ​Foucault, M. (1978). “What Are the Iranians Dreaming About?” Le Nouvel Observateur.
    ​Hairi, A. H. (1977). Shi’ism and Constitutionalism in Iran: A Study of the Role Played by the Persian Residents of Iraq in Iranian Politics. Brill.
    Harcourt, B. E. (2017). “Introduction to Foucault on Iran: Revolt as Political Spirituality.” Columbia University
تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تهاجم نظامی اسرائیل به ایران وارد هفتمین روز خود شده و تحولات به‌سرعتی پیش می‌روند که تصورش دشوار بود. در واکنش به تهدید دونالد ترامپ برای ترور، علی خامنه‌ای با نمایش ذوالفقار خود در شبکه

ادامه »

  آفتابی، اختری، ماهی نمی‌پرسد نشانم.» «کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟» این سطور را با اندوه و نگرانی بسیار در حالی

ادامه »

بی‌تردید، نتانیاهو کذّاب و فریب‌کار و دغل‌کاری توانا و بزرگ است، اما باید انصاف داد که او به همان اندازه

ادامه »