فرایند گذار در سایه‌ی سناریوهای احتمالی مذاکرات

هادی حکیم‌ شفایی

دور اول مذاکرات یا دیدار جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا در عمان به پایان رسید. این درحالی است که تاکنون هیچ نتیجه مشخصی حاصل نشده است اما هر دو طرف، فضای مذاکرات را مثبت ارزیابی کرده‌اند. ظاهراً ادامه مذاکرات به هفته بعد موکول شده است. برای فهم دقیقتر میدان عمل و پیش‌بینی گزینه‌های ممکن، می‌باید فکت‌های موجود و داده‌های قطعی مورد واکاوی قرار گیرند. در حال حاضر به نظر می رسد داده‌های مسلم ما از قرار زیر هستند:

۱. جمهوری اسلامی با از دست دادن نیابتی‌ها و مناطق استراتژیک خود در خاورمیانه و دو وعده به نمایش درآوردنِ توانِ موشکی خود، تقریبا هیچ کارت موثری ندارد که بواسطه آن، شرط بگذارد و از طرف مقابل امتیاز ارزشمند طلب کند.

۲. نوروزِ به شدت سیاسی و ملی‌گرایانه‌ای که بسیاری از مردم به نمایش گذاردند و نیز تداوم نافرمانی مدنی با رقص، شادی و حجاب اختیاری، موجب شده است که جمهوری اسلامی از خیزش دوباره مردم به شدت نگران باشد و به همین دلیل، قانون حجاب و عفاف به دستور شورای امنیت ملی، متوقف می‌شود و مذاکرات غیرشرافتمندانه، شرافتمندانه می‌گردد.

۳. روسیه، به نوعی میخواهد هر دو طرف را حفظ کند و نقش آن در مذاکرات احتمالاً از یک سو، تضمین بقاء جمهوری اسلامی و از سوی دیگر، برطرف ساختن نگرانی‌های هسته‌ای جامعه جهانی خواهد بود.

۴. ترامپ به دنبال یک موفقیت برای فضای داخل آمریکاست تا جایگاه خود را تقویت کند.

۵. وضعیت تحریم، ‘بی‌تردید’ به نفع دموکراسی‌خواهی نیست زیرا هرچقدر مردم، بیشتر گرفتاری معیشتی داشته باشند کمتر به سمت مشارکت سیاسی و تشکل‌ها میل می‌کنند.

۶. برداشتن تحریم‌ها ‘الزاماً’ به نفع دموکراسی‌خواهی نیست زیرا ثروت‌ها و منابع آزاد شده، ممکن است برای توسعه کشور خرج نشود و در اختیار اقتدارطلبان باقی بماند و در راه‌های ضددموکراسی و توسعه صرف شود.

۷. دولت ناتانیاهو مطالبات حداکثری دارد و از طرح گزینه نظامی به عنوان راه حل، ابایی ندارد.

۸. دولت ترامپ و دولت ناتانیاهو، هیچ یک تاکنون به دنبال پروژه براندازی نبوده‌اند. هیچ شواهد مشخصی در این خصوص وجود ندارد.

اگر این فکت‌ها را بپذیریم پرسش‌های پیش رو از این قرار خواهند بود:

۱. این وضعیت، در چه صورت به نفع دموکراسی خواهان ایران تمام خواهد شد؟

۲. این وضعیت، درچه صورت فشار را بر دموکراسی‌خواهان بیشتر خواهد کرد؟

پاسخ این پرسش‌ها به نتایج احتمالی مذاکرات بستگی دارد.

حالت اول: جمهوری اسلامی تمام خواسته‌های حداکثری ترامپ را بپذیرد و برنامه هسته‌ای را کاملا کنار بگذارد و برد موشک‌ها را کاهش دهد و تعهداتی منطقه‌ای در جهت عدم پشتیبانی از گروه‌های مقاومت امضا کند و در ازاء آن، دولت ترامپ، تحریم‌های موجود یا بخشی از آن را بردارد.

حالت دوم: جمهوری اسلامی ترامپ را متقاعد کند که مذاکرات فقط به موضوع هسته‌ای محدود شود و تمام برنامه هسته‌ای کنار گذاشته شود اما موضوع موشکی و نیابتی‌ها از دستور مذاکرات خارج شود و تحریم‌های ایران برداشته شود.

حالت سوم: جمهوری اسلامی ترامپ را متقاعد کند که توافقی در حد برجام شکل بگیرد؛ به عبارتی، در ازاء کاهش میزان غنی‌سازی یا انتقال فرایند غنی‌سازی به کشوری ثالث، تمام تحریم‌ها برداشته شود و مساله موشکی و نیابتی‌ها مطرح نگردد.

حالت چهارم: جمهوری اسلامی با طرحِ باز کردن بازارهای ایران به روی سرمایه‌گذاران آمریکایی تلاش کند مطالبات حداکثری آمریکا را به مطالبات حداقلی تبدیل کرده و برای تداوم موجودیت خود، ضمانت بگیرد. این، در صورتی است که دولت ترامپ، این طرح را باور کند و بپذیرد و زمینه‌های قانونی آن مانند برداشتن تحریم‌های بانکی و عضویت ایران در FATF را فراهم سازد.

حالت پنجم: جمهوری اسلامی با تن دادن به مذاکرات و کش دادن فرایند آن، تلاش کند فقط زمان بخرد و از نظر بین‌المللی، مقداری وجهه صلح‌گرایی خود را بازسازی نماید و احتمال حمله نظامی را کاهش دهد تا بتواند برنامه‌های خود را در فرصتی مناسب، از سر گیرد.

احتمالات برای تحول‌خواهی

با توجه به فکت‌های نخست و در صورت پذیرش آنها، به نظر می‌رسد حالت‌های اول و دوم که سخت‌گیرانه‌ترین حالت‌های ممکن علیه جمهوری اسلامی هستند راه موفقیت دموکراسی‌خواهی در ایران هموارتر شده و شانس آن بیشتر خواهد شد زیرا با برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای و همزمان، محدودسازی برنامه موشکی و یا با برچیده شدن برنامه هسته‌ای به تنهایی، بخش مهمی از ایدئولوژی نظام سیاسی لطمه خواهد خورد و اسطوره مقاومت، بیش از پیش خواهد شکست. این، مسیر را برای مطالبه‌محوری و تحول‌خواهی هموارتر خواهد ساخت.

اما گزینه‌های سوم و چهارم، یک موفقیت بزرگ برای خود نظام سیاسی و تداوم آن خواهد بود و در نتیجه، احتمالا فشار بر تحول‌خواهان بیشتر خواهد شد. در مجموع، با توجه به فشار اسراییل و شتاب ترامپ و از دست رفتنِ برگ‌های برنده‌ی جمهوری اسلامی و دشوار بودن و فانتزی بودنِ طرح سرمایه‌گذاری آمریکایی در ایران و دشوار بودن فرایند آن، احتمال وقوعِ گزینه‌های سوم و چهارم، کمتر به نظر می‌رسد.

اما گزینه پنجم یعنی مذاکره برای خرید زمان، با ماهیت نظام سیاسی موجود، همخوانی بیشتری دارد اما امکان موفقیت این حالت برای جمهوری اسلامی، به میزان هوشیاری طرف آمریکایی بستگی دارد. اگر جمهوری اسلامی بتواند با بازی مذاکره، برای خود زمان بخرد و احتمال حمله نظامی را منتفی کرده یا کاهش دهد، احتمالا پس از بازیابی خود، فشار بیشتر بر تحول‌خواهان را در دستور کار قرار خواهد داد.

نتیجه

بدین ترتیب، پنج حالت برای مذاکرات جاری میان ایران و آمریکا مورد بررسی قرار گرفت. وقوع حالت‌های اول و دوم، به نظر می‌رسد راه تحول‌خواهی را هموارتر می‌سازد. حالت‌های سوم و چهارم و پنجم، فشار را بر تحول‌خواهان سیاسی و مدنی بیشتر خواهد کرد. با این وجود، رویدادهای آینده و تحولات آینده مذاکرات، می‌تواند احتمال وقوع هر یک از حالات فوق و یا وقوع حالت جدیدی را به قطعیت نزدیک سازد. اما فارغ از همه این سناریوهای احتمالی، به نظر می‌رسد که هر کدام از این حالات که تحقق یابد، حتی دشوارترین آن، فرایند تحول‌خواهی ایرانی متوقف نخواهد شد بلکه سرعت آن و سطح دشواری آن تاثیر خواهد پذیرفت.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

۱- در مطلبی با عنوان «مهدی نصیری؛ نقد ولایت و دفاع از سلطنت» کوشیدم نشان دهم مهدی نصیری در نقدش به ولایت مطلقه فقیه و هم‌زمان دفاعش از سلطنت پهلوی و پروژه بازگشت آن، دچار

ادامه »

«هدیه‌ای بی‌نظیر برای دشمنان آمریکا.» این تعبیری است که در توصیف انحلال «آژانس رسانه‌های جهانی آمریکا» (USAGM) توسط دولت ترامپ به کار رفته است؛

ادامه »

مصطفی مهرآیین، استاد جامعه‌شناسی، نامه‌هایی به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نوشته و پیشنهاداتی برای اصلاح امور به ایشان داده

ادامه »