از خالص‌سازی به غلام‌پروری؛ فاز بعدی حرکت «انقلابی»

علیرضا کفایی

به نظر می‌رسد تعابیر و اصطلاح‌سازی‌هایی چون “یکدست‌سازی حاکمیت” و “خالص‌سازی” که اخیراً باب شده وافی به مقصود نیست. ساختار قدرت و نوع حکمرانی تا جایی پیش رفته و به گونه‌ای عمل می‌کند که حتی همان معدود افراد و گروه‌هایی را که تا کنون قبول داشته و در مقاطعی از آنان بهره برده است ولی چون گهگاهی دانسته یا نادانسته انتقادی می‌کنند، هم بر نمی‌تابد و ظاهراً انقیاد محض و مطلق می‌خواهد.

آنچه این روزها مشاهده می‌شود و بر زبان برخی از مجلس و دولت جاری است “نوکرخواهی و غلام‌سازی” است؛ از حذف و اخراج اساتید دانشگاه و دانشجویان تا چیدن مهره‌های خاص در جایگاه‌های مدیریتی و زبان چرب و نرمی که در تملق و فرمانبرداری از خود نشان می‌دهند و له کردن اخلاق و اختیار و آزادی و نخبگان و نام‌داران علمی و هنری و فرهنگی و مذهبی و سیاسی در زیر پای پیلان قدرت و سیاست و روی‌گردانی از سخن فرزانگان و خردمندان همه و همه حکایت از “غلام‌سازی” دارد.

اینکه آقاتهرانی به تأکیدات مصباح یزدی رجوع می‌دهد که ” ولایت مطلقه کافی نیست، اطاعت مطلقه هم باید در کنار آن باشد ….” و اینکه آقای منصوری معاون اجرایی رئیسی می‌گوید:” دولت خودش را در مقابل رهبری عددی نمی‌داند، خودش را صفر می‌داند، خودش را نوکر ولایت می‌داند….” معنا و مفهوم آن این است که آرایش نظام سیاسی نه فقط “یکدست کردن حاکمیت و حامی‌پروری” بلکه افزون بر آن “غلام‌سازی و نوکرپروری است”؛ در این احوال و با این تصفیه‌های گسترده هر آنکه تأیید و بر کشیده می‌شود (چه برای مجلس و چه برای دولت) بله قربان‌گویی نوکرصفت است که پذیرفته است تا به عنوان غلام برکشیده شود.

قدرت وقتی به سوی تمرکزگرایی مطلق میل می‌کند لاجرم اطاعت هم باید مطلق باشد و اظهار ارادت چنان مطلقه باشد و خود را خاک‌مال و پای‌بوس کند که بتواند در خیل چاکران در آید.

ظاهراً به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر یکدست‌سازی و خالص‌سازی جواب نمی دهد و نوکرپروری و غلام‌سازی را در دستور کار قرار داده اند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. این دقیقا روش الگوی خامنه‌ای،ایوسیف ویسارینویچ استالین است. البته احتمالا این نوکران ابله خبر ندارند که استالین با نوکرانی که تاریخ مصرفشان تمام میشد چه میکرد! امثال گنریخ یاگودا یا یژوف روسای سابق دستگاه امنیت شوروی که میلیونها شهروند شوروی را به فرمان استالین سر به نیست کردند و دست آخر پس از اتمام نقششان متهم به افراط و بدرفتاری با شهروندان شریف و ستمدیده شوروی(!) و تلاش برای براندازی رفیق استالین به دستور آمریکا شدند و شکنجه و اعدام شدند. گنریخ یاگودا دقیقا همین دو واژه عددی نیستم و نوکر رهبر هستم را در محاکمه خود به کار برد ولی سودی نکرد که هیچ،متهم به قتل ماکسیم گورکی نویسنده محبوب استالین هم شد! خامنه‌ای این درسها را در دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو خوب آموخته است و اکنون موقع اجرای آن آموزشهاست.ای کاش این ابلهان دو ساعت به یک استاد تاریخ گوش میکردند که سرنوشت کسانی مانند خودشان در چنین سیستمی چگونه بوده است،مطالعه پیشکش!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

«اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباش پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» و: «سر بالین فقیهی نومید کوزه‌ای دیدم لبریز سوال/… من قطاری دیدم فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت» به یادگار

ادامه »

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز

ادامه »