جمهوری اسلامی و قانون حجاب اجباری؛ مقامات سوراخ دعا را گم کرده‌اند!

از آغاز تا کنون مقامات جمهوری اسلامی، در آنجا که بخواهند خواسته‌ای را به زور بر جامعه تحمیل کنند، از ابزاری به نام قانون استفاده و در واقع سوء‌استفاده می‌کنند، زیرا به خوبی می‌دانند که در جهان امروز قانون مرجعیت و مشروعیت دارد و نمی ‌توان هیچ خواسته‌ای را در خارج از مرزهای قانون در سطح جامعه پیش برد. اکنون نیز همان سلاح زنگ‌زده چهل و چهار ساله بار دیگر با قوت برکشیده شده تا حجاب اجباری را به هر قیمت که شده ولو به قیمت اعمال ستم و تضییع حقوق جامعه از جمله جامعه زنان مخالف حجاب اجباری اعمال کنند. اما در این ارتباط چند نکته قابل ذکر است:

یکم. می‌توان پرسید که مراد از «قانون» چیست؟ به دلایل پرشمار از آغاز تا کنون آقایان (از جمله دو ولی فقیه نظام که سخنان آنان نزد پیروانشان علی‌الاصول قانون و حتی فوق قانون شمرده می‌شود) هرگز به قانون به معنای متعارف آن باور نداشته و ندارند. قانون در جهان مدرن منشاء زمینی و عرفی دارد و به وسیله نمایندگان مشروع و واقعی و منتخب مردم یک جامعه و یک کشور بررسی و تصویب می‌شود. از منظر فقهی زعمای نظام (و حتی عموم فقیهان مخالف نظام ولایی) تنها و منحصرا قانون شرع است که مشروعیت دارد و الزام‌آور است چرا که شارع خداوند است و جز او و نمایندگانش (در شیعه امامان دوازده‌گانه و حداکثر فقیهان دین‌شناس و مجتهد) کسی و نهادی دارای اذن تصرف نیست و از این رو حق قانون‌گذاری ندارد.

دوم. بله! آیت‌الله خمینی به‌ویژه در دوران پیش از انقلاب بسیار از قانون و ضرورت التزام به قانون سخن گفته و اکنون نیز آقای خامنه‌ای همین‌گونه عمل می‌کند، اما به استناد دلایل و قراین فراوان، مرادشان «قانون شرع انور» است نه هر نوع قانونی عرفی. وفق قاعده فقهی، اگر در جایی «نصّ» نباشد و امری مشمول مباحات و به اصطلاح «منطقه الفراغ» باشد، باز تا زمانی که حکمی به تأیید و امضای ولی‌فقیه و به نمایندگی‌اش شورای روحانی نگهبان نرسد، مشروعیت الزام‌آوری نخواهد داشت. در هرحال گفتن ندارد که به رغم هم‌نشینی دو نهاد شریعت و قانون (به ویژه در جهان پیشامدرن)، این دو هرگز مرادف نیستند بلکه از جهاتی نسبت تباین بین شان برقرار است. قانون مدرن دارای مبنای عرفی و زمینی است و مقصدش نیز همین‌گونه است ولی شریعت و احکام شرعی در نهایت مبنای غیر عرفی و آسمانی (الهی) دارد و این دو هرگز به هم نمی‌رسند و نخواهند رسید. بی‌دلیل نبود که در عصر مشروطه و در مقطع تدوین متمم قانون‌اساسی، بیشترین چالش در همین موضوع پیش آمد و شیخ نوری فریاد بر می آورد که قانون اساسی کفر است.

سوم. از اینها گذشته، درست است که تقنین و قانون‌گرایی از مؤلفه‌های جوامع بشری و از مطالبات جامعه ایرانی از مشروطیت تا کنون بوده و هست، ولی نباید فرم‌گرا و نام‌پرست بود. قانون مؤلفه‌های بنیادین دیگری هم دارد و یکی از آن‌ها عادلانه بودن قانون است. از نشانه‌های تحقق عدالت، رعایت حقوق انسانی تمامی اقلیت‌های اجتماعی است اعم از اقلیت‌های قومی، مذهبی، جنسیتی و… صریحا باید گفت که قانون، ولو عرفی باشد و با اتفاق آرای مجمع نمایندگان یک ملت مصوّب باشد، تا زمانی که ناقض عدالت اجتماعی باشد، مشروعیت قانونی ندارد و نخواهد داشت.

چهارم. شرط دیگرِ تحقق موفقیت‌آمیز قانون عرفی در جهان مدرن (حتی پیشامدرن)، آن است که اکثریت قاطع مردم یک جامعه، افزون بر آن که آن را در چگونگی تصویبش مشروع و مقبول بدانند و رعایت عدالت و رعایت حقوق انسانی اقلیت‌ها را تضمین کرده باشد، در نهایت باید چندان مقبولیت داشته باشد که افکار عمومی مختارانه آن قانون را بخواهند و به رعایت آن تن در دهند و گرنه در فضای مخالفت عمومی با یک قانون (ولو این که به طور نفس الامری حق و عادلانه باشد) هرگز قرین موفقیت نخواهد بود.

حال به جد می توان پرسد که مقامات روحانی و نظامی و انتظامی و امنیتی نظام جمهوری اسلامی و حامیان اندکش، شفاف بگویند که مرادشان از اصرارشان بر التزام اکثریت قاطع بانوان کشور به حجاب اجباری به مثابه قانون، کدام قانون و کدام حجاب است؟ شرعی یا عرفی؟ اگر مراد رعایت حجاب شرعی است، که گفتن ندارد نوع حجاب اجباری رایج در جمهوری اسلامی، نه تنها حجاب شرعی مورد نظر فقیهان نیست که حتی ناقض آن و حتی می‌توان گفت توهین به حجاب متعارف فقهی-شرعی است. اگر منظور رعایت حجاب عرفی است (چون گاهی حضرات به این نوع استدلال های سست نیز متوسل می شوند)، که باید گفت: اولا، رعایت عرفی آن ربطی به حکومت ندارد و ثانیا عدم رعایت حجاب اعم شرعی یا عرفی در فقه و شریعت، مجازات ندارد. در کدام آیه قران و در کدام سند روایی معتبر در دوران نبوت و خلافت خلفای راشدین و امامان شیعی عدم رعایت پوشش سرو گردن مجازات، آن هم مجازات حکومتی، داشته است؟

سخن آخر این که هر قانونی، ولو در جای خود درست و معقول، باید در حدی از مشروعیت و مقبولیت برخوردار باشد که محترم شمرده شود و گرنه ضمانت اجرایی ندارد و نخواهد داشت. همان‌گونه که در ایران و در سراسر جهان اسلام و حتی در مغرب زمین، زنانی که به طور ارادی ولو سنتی و تقلیدی، به پوشش شرعی باور دارند، بدون الزامات حکومتی و به دور از داغ و درفش آن را رعایت می‌کنند. در این صورت، سیاست‌های زورگویانه جمهوری اسلامی در باب تحمیل نوعی خاص از حجاب و در واقع نوعی خاص از سبک زندگی هرگز نمی‌تواند موفق شود و بلکه تجربه نشان می‌دهد که نتیجه معکوس خواهد بود. در واقع، فقط بر رنج مردم معترض می‌افزاید و هزینه‌های گزاف بر دوش مردم و دین و حتی حکومت مدعی دین‌باوری می‌گذارد؛ چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی!

گفتن ندارد که قانون بنیاد زندگی است و ضرورتی عقلانی و عملی در تمام جوامع بشری و رعایت آن الزام‌آور است ولی بشرطها و شروطها؛ جمهوری اسلامی بوالعجب وردی به دست آورده ولی سوراخ دعا را گم کرده و یا خود را به گم‌کردگی زده است. اما مردم به راه طبیعی و عقلانی می‌روند. عقل و شرع می‌گوید برای همیشه نمی‌توان با اکثریت یک مردم معترض و مخالف جنگید و پیروز شد. اما آیا گوش شنوایی هست؟!

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

8 پاسخ

  1. متاسفانه این حاکمین و حامیانشان انکار یک بار هم تاریخ اسلام را مطالعه نکردند.که چطور پیامبر اسلام با ۱۳نفر پیروانش در مکه اعلام حضور کرد و در مدت ۱۳ سال توانست مکه و کل شبه جزیره در اختیار خود بگیرد .این درس تاریخ است .و این حاکمین و حامیان لی عقل شان فکر می کنند با سرکوب و خشونت می توانند بر ده ها میلیون ایرانی که از این رژیم متنفر هستند پیروز شوند.زهی خیال باطل

    1. پیامبر اسلام با زور شمشیر بر عربستان(به جز مدینه) مستولی شد،طوری که با درگذشتش اعراب جشن گرفتند و هزار هزار از اسلام بازگشتند که ابوبکر در عربستان سیل خون راه انداخت و سلطه اسلام را بازگرداند. لطفاً تاریخ را تحریف نکنید. این حاکمان کنونی در این مورد پیرو صد در صد پیامبر اسلام هستند.

  2. حجاب نهاد جمهوری نجاست اسلامی نیست!
    **************************************************************
    ج. ا در راه پیمایی های نمایشی عمدا زنان کم حجاب را بسیج میکند. برای نمایش موقتی.

    در مسابقه فوتبال در قطر هواداران ج.ا نه تنها هیچ حجاب نداشتند بلکه نوع لباسی هم که پوشیده بودند بسیار مشمئز کننده بود که نظیر انرا تنها در خیابان‌های تایلند میتوانید ببینید.

    سگ و سگ توله های این جماعت در اروپا و امریکا دیده شده‌اند که تنها فاحشه هارا میتوانید با آنها مقایسه کنید.

    پس چرا جمهوری نجاست اسلامی اینقدر بر حجای اجباری
    تاکید دارد و میخواهد انرا با داغ و درفش بمردم تحمیل کند؟

    ج. ا و بخصوص خامنه ای به این باور هستند که نباید اشتباه محمد رضا شاه را تکرار کنند.
    معتقدند که اگر در یک مورد کوتاه بیایند مردم پررو می‌شوند و شهامت انرا پیدا میکنند که خواسته های جدیدی طلب کنند و نظام مجبور می‌شد تا آخر عقب نشینی کند.

    ولی این سیاست عواقب منفی هم دارد از جمله انگیزه‌ای میشود برای برخورد با جامعه و افزایش کوه نفرت

  3. به نظر من بجای این گونه سخنان بدیهی در مغایرت سیاستهای کنونی درباره حجاب و اجباری شدن آن،بهتر است ریشه های این بدعت(اجبار حجاب،نه خود آن) بررسی شود و معلوم گردد این مسأله از کجا آغاز شده و چگونه بدون هیچ استناد به آیات و ادله‌ محکمی،به چنین قداست بی موردی رسیده و نماد مسلمانی شده است. شخصا گمان میکنم این مسئله از زمان خلیفه دوم عمر ابن خطاب آغاز شده باشد. عمر توجهی به فرآیند قضا نداشت و شخصا با تازیانه در شهر میگشت و هر کسی را که از نظرش شرع را رعایت نمیکرد،به تازیانه می‌بست! از جمله زنانی که از نظر او پوشش مناسبی نداشتند. اگر معلوم شود که مسئله اساسا از فردی مانند عمر آغاز شده باشد،علمای شیعه برای تایید بی مستند آن کار بسیار سختتری خواهند داشت تا الان،چرا که میدانیم در عصر خود پیامبر اسلام حجاب اجباری نبوده و منحصر به زنان آزاد مومنه و آن هم بصورت توصیه بوده و هرگز زنی به چنین جرمی مجازات نشده است. حتی گفته شده که زهرا بنت محمد نیز پس از مرگ پدر مویی ژولیده داشته و از جمله در قضیه فدک بدون پوشش سر در مسجد حاضر و به خلیفه اعتراض کرده است.

  4. اگر گوش شنوایی بود که اینهمه مشکلات و درگیری و خون ریخته نمیشد.اگر روز اول پس از فوت مهسا امینی ماموران خاطی را بازخواست میکردند و یا یک معذرت خواهی میکردند این همه خون ریخته نمیشد این همه زندانی وارد زندانها نمیشد.البته مرگ مهسا امینی مانند بادی بود که خاکسترها راا مقداری کنار زده و آتشی که زیر خاکستر است که در اثر ظلم و فساد داخل کشور هر روز بیشتر میشود کمی رو شود و البته الان مانند آتشفشانی شده که هر زمان امکان فوران آن وجود دارد و اگر الان گگگوش شنوایی نباشد دیر یا زود این آتشفشان فوران خواهد کرد و در آن زمان دیگر هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی آن سیل آتشفشان بایستد

  5. با عرض سلام. دیگر این مهم نیست که آن کتاب عربی در ۱۴۰۰ سال پیش چه گفته و یا آن اخوند و امام چه گفته و میگویند، امروز نمیتوان حجاب را اجباری کرد. قصه تمام.

  6. بازبینی اتفاقات تعیین رهبری درسال۶٨ گواه براینست که ایشان شرایط لازمه رهبری رانداشته اند وخودایشان هم تاکیدداشتندبایدخون گریست اما اتفاقات پشت پرده با مدیریت رفسنجانی وخودفروشی بعضی ازعلما مثل آذری قمی که زودمتوجه اشتباهش شدویا جنتی ومکارم شیرازی که دنیا دوستی را ترجیح دادند باعث انتخاب رهبرجدیدشد وهمین عدم شرایط لازمه باعث شد به تعدادی ازعلما امتیازات ویژه داده شود وبساط خودی وناخودی گسترده بشه وخارج ازکنترل بشه وچنین روزگارتلخی را برایمان رقم زد مضافا براینکه قداست مذهب تشیع هم بعداز١۴قرن زیرسئوال بره که ایکاش این اتفاق نمی افتاد

    1. دوست عزیز بالاخره باید باور کنید که اشکالات موجود از جای بسیار بالاتری از دنیاپرستی علما و حائز شرایط نبودن ولی‌فقیه کنونی و… نشات می‌گیرند. این مشکلات مال امروز و دیروز و حتی یکی دو قرن پیش نیستند،بلکه از روز تثبیت اسلام در ایران آغاز شده‌اند. گیریم آقای خامنه‌ای صاحب شرایط نبوده،آقای خمینی که بود. خود آقای خمینی حجاب را اجباری و با رفتاری بسیار خشن‌تر بر جامعه عادت کرده به آزادی اجتماعی دوران پهلوی تحمیل کرد. وضعیت خودی و غیرخودی هم از زمان آقای خمینی آغاز شد. آقای خمینی افراد غیر روحانی را عملا انسان درجه دو می‌دید و حتی برای جانشان هم ارزش چندانی قائل نبود و حتی اقدام به عملیات انتحاری آنان در جبهه را نیز خلاف شرع نمی‌دانست. در مورد قداست مذهب تشیع نیز،به قول معروف ،حرمت آن در دست متولی آن است. وقتی مردم می‌بینند که علمای شیعه هیچ حرمتی برای محکمات مذهب خود و حتی اسلام قایل نیستند(آقای خمینی حتی اعتقاد داشت ولی فقیه اختیار تعطیل کردن اصل توحید را نیز دارد!! چیزی که رسماً در سطح ارتداد است) معلوم است که پی میبرند این مذهب قداستی ندارد. وقتی قرآن را باز میکنند و می‌بینند که الله پیامبر اسلام را از تمام قوانین جاری بر افراد معمولی مستثنی کرده که بر او‌ فشاری نباشد(!!) بدیهی است که میفهمند که کل جریان دکانی بیش نبوده و اکنون هم نیست. فروکاستن مشکل به رویکرد این یا آن فرد ساده اندیشی است و هرگز راه حل مسئله نیست.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند که معتقدند جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و باید برود. موافقان

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در

ادامه »