جمهوری اسلامی و شوخی «تضمین»

احسان ابراهیمی

پس از شکست مذاکرات اخیر در دوحه و تکرار ملال آور مطالبه تضمین از طرف آمریکایی برای عدم خروج دوباره از برجام، پرسشی که ذهن تحلیل‌گران را به خود مشغول کرده، این است که آیا جمهوری اسلامی خود قادر است به طرف‌های دیگر برجام تضمینی مشابه ارائه دهد؟

محمود صادقی نماینده پیشین مجلس چندی پیش در توییت گفته بود پس از خروج ترامپ از برجام به اتفاق نمایندگان به دیدن جواد ظریف رفتیم و وی با برشمردن حدود ۲۰ رفتار و شیطنت در داخل پس از توافق برجام گفته بود اگر هیلاری کلینتون نیز در انتخابات برنده می‌شد بنا به این رفتارها چاره‌ای جز خروج از برجام نمی‌داشت. (نقل به مضمون).

حداقل در سطح کلان، رهبر جمهوری اسلامی با سه سیاست عجیب، فردای تصویب برجام مخالفت خود را با تحقق آن، عملی کرد: ۱- پرتاپ موشک با نوشته‌ای  به زبان عبری درباره نابودی اسراییل توسط سپاه ۲- ممنوعیت حضور شرکت‌های آمریکایی در کشور ذیل توهم «نفوذ» ۳- ممنوعیت توافقات بعدی در قالب برجام دو و سه و …اموری که هم در مذاکرات حاشیه‌ای برجام و هم به عنوان گام‌های بعدی در دوره توافق با طرف‌های دیگر بحث و بررسی شده بودند، با این رفتارهای موذیانه و مخرب در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت و متن و بستر اصلی برجام را نیز که ناظر به توسعه انرژی هسته‌ای و دانشش بود با کندی و لکنت روبرو ساخت و کار را برای بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ برای تخریب کلش آسان نمود. از این‌روست که نگارنده رهبر جمهوری اسلامی را در کنار دو نام دیگر، از اصلی‌ترین مخالفان عملی برجام می‌داند.

حال همین برجامی که از سوی رهبر جمهوری اسلامی و اصولگرایان با شدیدترین وجه (برای منافع داخلی و مافیایی حذف روحانی و تیمش) منکوب و محکوم شده، در دستانشان باقی مانده و دولت جدید آمریکا با هوشمندی حفظ یکپارچه تحریم‌ها، فشارها را بر ایران تداوم بخشیده، مطالبه بچگانه و عجیب دولت رهبر برای تضمین از طرف آمریکایی بیشتر به شوخی شبیه است تا سیاست یا راهکاری دیپلماتیک و سیاسی برای کسب امتیاز بیشتر. اتفاقاً قرار به دریافت تضمین است این مجموعه غرب است که باید از دولت ایران مطالبه کنند.

آیا وزیر خارجه و حتی رییس دولت ایران قادرند به طرف‌های دیگر برجام تضمین دهند فردای تصویب دوباره این توافق، سپاه از موشک‌پرانی و دستگیری خارجیان و آزار و اذیت ناوهای آمریکایی در منطقه خودداری خواهد کرد؟ اگر آری، اعلام کنند و پس از اعلام علنی، مطالبه تضمین را موجه کنند ؛ و اگر نمی‌توانند که قاعدتاً نمی‌توانند، دست ازین سیاست کودکانه مطالبه تضمین بردارند. در عالم سیاست و در سطح قراردادهایی این چنین، اصل تضمین طرفین برای پای‌بندی به مفاد آن، در کنار رعایت وظایف هر دو طرف، دیپلماسی تکمیلی است. به دیگر سخن، اگر سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بزرگ آمریکایی به سرمایه‌گذاری در ایران ترغیب شوند، دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی با جامعه مدنی و دانشگاهی مراوده داشته باشند، توریست‌های امریکایی و اروپایی در صدر ورود به ایران باشند و … آنگاه می‌توان تضمین داد، امکان خروج امریکا از برجام تا حد زیادی مسدود شده است. اما همه مواردی که ذکر شد، خط قرمز رهبر جمهوری اسلامی‌ست و از بدن نحیف یک توافق در عرصه هسته‌ای، بیش ازین حرکت آرام و کند توقعی نمی‌توان داشت.

ضمن اینکه بر اساس ساختار سیستماتیک فساد و استیلای همه‌جانبه سپاه بر تمام ارکان کشور، حتی با فرض توافق هسته‌ای، نگرانی‌های فزاینده سرمایه‌گذاران خارجی و امریکایی از حضور در ایران و افتادن در دام شرکت‌های پوششی سپاه، امری نیست که حتی رییس‌جمهور امریکا را مجاب به تشویق سرمایه‌گذاران آمریکایی و اروپایی کند. به عبارت دیگر، حتی اگر توافق در بالاترین شکل هم حاصل شود، سرمایه‌گذاران بر عواملی تکیه خواهند کرد که بسیار فراتر از برجام هستند و تحققشان نیازمند تغییر و تحول ساختاری در نظام حکمرانی جمهوری اسلامی خواهد بود. امری که اساساً محال است.

ساختار حکمرانی در ایالات متحده به نحو دستوری و استبداد و فشار حکومتی نیست و مطالبه تضمین موثر اقتصادی از سوی ایران بیشتر از سوتفاهمی‌ست که می‌اندیشد همه جای دنیا مثل حکومت جمهوری اسلامی اداره می‌شوند و با دستور رهبر کارها پیش می رود. همین‌طور در نظام مالی بین‌المللی میزان مشارکت اقتصادی امریکا و دلار به نحوی‌ست که هیچ سرمایه‌گذاری برای حضور در ایران حاضر به قطع همکاری خود با این نظام مالی جهانی نخواهد شد و توهم و تصور محال حکومت ایران از دخالت دولت‌ها در بازارهای جهانی باز هم قیاسی است از وضعیت حکمرانی در ایران که با اعدام و دستور قصد تغییر و بهبود وضع اقتصادی است.

از این‌رو، مطالبه خنده‌دار «تضمین» از سوی یک طرف ماجرا که خود از روز نخست درصدد انهدام درونی برجام بوده و با رفتارهایش صدای مخالفان توافق را در جهان بلندتر نموده و نهایتاً با خروج ترامپ از آن، در سرمستی برای پیش برد اهداف سیاست داخلی خود، نوک پیکان شکست برجام را به مردم و دولت روحانی و ظریف نشانه رفته است، یک بازی است که هیچ برنده‌ای جز مخالفین هرگونه توافق ندارد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. قصد نهایی جمهوری اسلامی نابودی ایران است به تاسی از اتفاقات صدر اسلام که ایران شکست خورد و با خاک یکسان شد و این به زعم آنان یک سنت الهی است ، که اگر ایران ، با آن قدرت بلامنازع از اسلام شکست خورد ، بنا بر امری الهی بوده و امروز اگر چه ایران ابر قدرت نبود و نیست، اما وحی الهی به این ایت الله ها و نشانه های خداوند الهام نموده که ایران پتانسیل بازگشت به قبل از اسلام را دارد و باید همچنان مفلوک باقی بماند تا دین اسلام زنده بماند، اینها داعشی های هستند که برای کشتار بی امان کافران از سر بریدن جلوی دوربین خودداری می کنند و به شیوه های دیگری کافران را می کشند! با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آید که دولتی با مردم خودش اینگونه رفتار کند که اینها می کنند، بررسی و کند و کاو در این رفتارهای عجیب نیاز به ریز شدن در مسایل حساس تری دارد و جا دارد که اندیشمندان دلسوز ایران مسأله را خردمندانه تر مورد کنکاش قرار دهند، باید نگاه این جماعت به اسلام بررسی دقیق ترس بشود و با اعمال آنان مقایسه و نیت کثیف و احمقانه و دشمن مآبانه این حیوانات مقدس برای همگان آشکار و علنی گردد و آن‌زمان است که خونها به جوش خواهد آمد، وگرنه جنگیدن با موذی ترین دشمن این آب و خاک همین می شود که دارید می بینید ، یکی به نعل و یکی به میخ ، کج دار و مریز!

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند که معتقدند جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و باید برود. موافقان

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در

ادامه »