سه خبر با یک تیتر

زیتون– سازمان مجاهدین خلق روز پنج‌شنبه، ۱۲ خرداد اعلام کرد که دوربین‌های کنترلی شهرداری تهران را هک و از دسترس خارج کرده‌است.

روز ۱۳ خرداد صندوق‌های امانات بانک ملی شعبه دانشگاه تهران هدف سرقت قرار گرفت.

مسافران فرودگاه امام خمینی تهران نیز بامداد شنبه، ۱۴ خرداد، از اختلال در یکی از سامانه‌های خدمات فرودگاهی و معطلی چندساعته در این فرودگاه خبر دادند.

عدم شفاف‌سازی مسئولان و رسانه‌های دولتی و حکومتی در خصوص این حوادث باعث شده گمانه زنی‌های متفاوتی مطرح شود. برخی از تحلیل‌گران و کاربران شبکه‌های اجتماعی، اتفاقاتی را که در سه روز پیاپی ۱۲، ۱۳ و ۱۴ خرداد به وقوع پیوست را به هم مربوط می‌دانند؛ کار «کار موساد است» یا «کار خودشان» یا «بحران مدیریت»؟ و شاید هم هر سه؟

چرا این خبر‌ها «با‌ هم» مهم‌اند؟

توالی  و هم‌پوشانی اخبار و تحلیل‌ها خود نیز یک خبر مهم است که نمی‌شود نادیده گرفت.

«خبر اول»، ادعای سازمان مجاهدین خلق روز ۱۲ خرداد بود و اعلام کرد که افراد این سازمان، در قالب گروهی موسوم به «قیام تا سرنگونی»، با نزدیک شدن تاریخ سالمرگ روح‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، «۵۱۳۸ دوربین کنترلی» در شهرداری تهران را هک و از دسترس خارج کرده‌اند.


مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران روز سه‌شنبه ۱۷ خرداد نسبت به هک شدن سیستم‌های شهرداری واکنش نشان داده و گفت که این اقدام برنامه‌ریزی مفصل از موساد، منافقین و همه‌ی ضدانقلاب‌ها بوده است. او در جریان شصت و هشتمین جلسه شورای شهر تهران گفت: «برنامه‌ریزی مفصلی از سوی موساد و منافقین و همه ضد انقلاب ها و همه کسانی که علیه جمهوری اسلامی و استقلال ما قد علم کردند، در راستای این هک انجام شده است.»

با وجود گذشت یک هفته از این ماجرا شهرداری تهران هنوز با تبعات این ماجرا درگیر است و کامپیوتر‌ها به دستور شهردار «تا اطلاع ثانوی» خاموش‌اند و در آخرین اطلاعیه شهرداری وعده راه‌اندازی سیستم‌ها از ابتدای این هفته داده شده است.

«خبر دوم»، خیلی زود از راه رسید.

روز دوشنبه ۱۶ خرداد کاربران شبکه های اجتماعی از سرقت صندوق‌های امانت در شعبه دانشگاه بانک ملی ایران خبر دادند؛ سرقتی بزرگ که گویا سه روز پیش از این تاریخ اتفاق افتاده بود بدون آنکه پلیس، مراجع ذی‌ربط یا رسانه‌ها در مورد آن اطلاع‌رسانی کنند.

خبرگزاری مهر و باشگاه خبرنگاران جوان در گزارش‌های اولیه از قول «برخی از کاربران فضای مجازی» خبر دادند که «طی تعطیلات ۱۴ و ۱۵ خرداد، سارقان با ورود به شعبه بانک ملی رو به روی دانشگاه تهران، حدود هزار صندوق امانت و بخشی از تجهیزات اتاق سرور و مرکز مانیتورینگ این شعبه را به سرقت برده‌اند.»

پس از آن بود که اخبار رسمی منتشر شد.


مهر نوشت که «تعدادی از سارقان در تعطیلات اخیر از ساختمان مجاور وارد شعبه ممتاز بانک ملی واقع در خیابان انقلاب رو به روی دانشگاه تهران شدند و حدود ۲۵۰ عدد از صندوق امانات را باز و اموال داخل این صندوق‌ها را به سرقت بردند.»

مهر هم‌چنین نوشته‌بود که «سیستم هشدار بانک که باید هم به موبایل رئیس بانک و هم به سامانه پلیس متصل باشد، فقط به موبایل رئیس بانک متصل بوده» و «رئیس بانک به این پیامک اعتنایی نکرده».

البته رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گزارش‌ها درباره «به صدا در آمدن آژیر خطر یا ارسال هشدار به رئیس بانک» را رد کرد.

نهایتا خبرگزاری فارس وابسته به سپاه روز ۱۷ خرداد در گزارشی نوشت که این دزدی روز ۱۳ خرداد اتفاق افتاده و سارقان قفل ۲۵۰صندوق امانات را تخریب کردند، اما فقط محتویات ۱۶۹ صندوق را سرقت کرده‌اند.

افزون بر این‌ها اخبار ضد و نقیض متعددی در این‌باره منتشر شده است.

بانک ملی ابتدا اعلام کرد که تعهدی نسبت به پرداخت خسارت به مال‌باختگان صندوق‌های اجاره‌ای ندارد اما به فاصله اندکی وعده جبران خسارت به مال‌باختگان داد و گفت ۵۰ درصد از اموال صندوق براساس خوداظهاری صورت گرفته در حضور بازپرس پرونده برای دارندگان صندوق همراه با مسدودی حساب پرداخت می‌شود.

واکنون مقامات قضایی و پلیس تهران گفته‌اند که دزدها در «ایران و خارج از ایران» بازداشت شده‌اند. علی صالحی، دادستان تهران، سارقان دستگیر شده را «۱۳ نفر» اعلام کرده و بدون اشاره به نام کشور گفته است «۳ نفر متواری در کشورهای همسایه بودند که دستگیر شدند». عکس‌ها و فیلم‌هایی از مقادیر چشم‌گیری ارز، طلا و پول رایج مملکت و متهم‌هایی از پشت سر منتشر شده است.

اما چسب میان حوادث و اظهارنظرها آنقدر شل بود که باز هم صدای همه در آمد و شبکه‌های اجتماعی سرشار شد از شوخی و اعتراض.

جلال رشیدی کوچی، رئیس کمیته امنیت کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس هم گفت که ابعاد امنیتی سرقت از بانک ملی را بررسی و تا روشن شدن علت این سهل‌انگاری موضوع را پیگیری خواهد کرد. او با بیان اینکه چنین سرقتی در کشور بی‌سابقه بوده‌ است، افزود: «مسئولان ذیربط باید با حضور در مجلس پاسخگوی سوالها و ابهامات این پرونده باشند».

«خبر سوم» هم فاصله‌ای با بقیه نداشت.

صبح شنبه ۱۴ خرداد، مسافران پروازهای فرودگاه خمینی خبر دادند که در فاصله ساعت ۱۱ شامگاه جمعه تا سه و نیم بامداد شنبه، سیستم گذرنامه ترمینال‌های فرودگاه کار نمی‌کرد. و به دلیل آن‌که کسی امکان عبور از گیت‌های کنترل پاسپورت را نداشت، عده‌ای از پروازهای خارجی دو مسیره جا ماندند.

شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی، باز هم پیش‌از مقامات رسمی، با اشاره به حمله سایبری دو روز قبل به سایت و سیستم‌ دوربین‌های نظارتی شهرداری تهران، در توییتر نوشتند که سامانه گذرنامه فرودگاه هک شده بود.

سخنگوی شهر فرودگاهی امام خمینی ضمن رد هرگونه حمله سایبری و هک سامانه‌‌های این فرودگاه، اختلال به‌وجودآمده در سیستم گذرنامه این فرودگاه را ناشی از نقص فنی و سخت‌افزاری سرور آفلاین اعلام کرد.

سعید چلندری، سرپرست شهر فرودگاهی امام خمینی نیز گفت: « سطح ایمنی ناجا بسیار بالا است و به سادگی قابل هک شدن نیست.»

سرهنگ حیدری، رئیس اداره مرز هوایی فرودگاه نیز در تکذیب حمله سایبری گفت: «سامانه ما در بستر اینترانت بسیار امنی قرار دارد؛ ضمن اینکه به دلیل اهمیت موضوع، رئیس پلیس گذرنامه فراجا هم شخصاً حضور یافتند.»

در همان روز بیلبوردهای دیجیتال شهری اصفهان نیز هک شد و جمله «خامنه‌ای بنزین ما کو؟» به‌نمایش درآمد.

کمی‌عمیق‌تر؛ چند خبر با یک تیتر؟ مدیریت بحران‌زا و انکارِ بحران

می‌گویند حادثه خبر نمی‌کند، اما وقتی هر روز حادثه‌ای خبر اصلی می‌شود، یک‌جای کار ایراد دارد. گفته‌اند صاحبخانه که خواب باشد یا همه کدخدا باشند، ده ویران می‌شود؛ حکایتِ ایران ماست.

اتفاقات و بحران‌های پیاپی در یک ماه اخیر به نظام جمهوری اسلامی فرصت نفس‌تازه‌کردن نداده؛ از ترور و مرگ مشکوک سرداران سپاه و دانشمندان هسته‌ای گرفته تا سرقت بانک، هک سامانه‌ها و حمله‌ی پهپادی و حادثه‌های مرگبار.

فوبیا بیماری رایج در میان رهبران تمامیت‌خواه است که آیت‌الله خامنه‌ای نیز از آن مستثنی نیست. او در طول ۳۳ سال حکمرانی بر نظام جمهوری اسلامی ده‌ها سازمان و نهاد اطلاعاتی-امنیتی ایجاد کرده، نهادهایی که درمقابل و در تضاد با هم فعالیت می‌کنند تا آقا از همه‌چیز باخبر باشد.

خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران مهر ماه ۱۳۹۳ گزارش داد که نهادهای «اطلاعاتی- حفاظتی» در جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۸ از ۵ نهاد به ۱۶ نهاد افزایش یافته است.

اما سربازان گمنام خامنه‌ای در سال‌های اخیر نشان داده‌اند که نه می‌توانند امنیت مراکز حساس را تامین کنند و نه توطئه‌های ترور خدمتگذاران رهبر را خنثی کنند.

علاوه بر این جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون دچار بحران مدیریتی بوده، از بیماری مزمن اقتصادی و گسترش فقر گرفته تا بحران‌های زیست‌محیطی. ناتوانی در مدیریت و فساد نهادینه‌شده نیز حاصل عدم اعتماد جریان حاکم به متخصصان و سپردن صندلی مدیران ارشد به خودی‌هاست و پس از گذشت چهار دهه به نظر می‌رسد که رهبر نظام و تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان پشت‌پرده علاقه‌ای به تغییر رویه ندارند.

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها حوادث زنجیره‌واری را که از ۱۲ خرداد آغاز شد را به اسرائیل نسبت می‌دهند. اما مسئولان جمهوری اسلامی برای حفظ هیمنه خود تمایلی ندارند که چنین گمانه‌زنی‌هایی مطرح شود و رسانه‌های وابسته به حکومت غالبا این اخبار را با تاخیر و پس از انتشار در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارجی پوشش می‌دهند.

اگرچه با وجود تمامی پنهان‌کاری‌ها، اخبار نشان می‌دهد که پروتکل‌های امنیتی جمهوری اسلامی مختل شده، اما نقش پررنگ مدیریت حادثه‌ساز را نیز نمی‌توان نادیده گرفت؛مخصوصا وقتی به این خبرها حادثه‌ی مرگبار قطار مشهد-یزد و فاجعه‌ی متروپل آبادان هم افزوده می‌شوند .

در این میان تهدیدها و هشدارهای مستقیم و غیرمستقیم مقامات اسرائیلی نیز به تردیدها دامن می‌زند. مقامات اسرائیل بارها از «قطع کردن سر اختاپوس» سخن گفته‌اند و برخی از تحلیلگران معتقدند که منظور از سر اختاپوس اجرای پلن B اسرائیل برای هدف قرار دادن نظام جمهوری اسلامی است.

نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل، در گفت‌وگویی که نشریه اکونومیست روز ۱۹ خرداد منتشر کرد، گفت که «ما دیگر با شاخک‌ها و نیروهای نیابتی ایران بازی نمی‌کنیم؛ ما با زدن سر ایران یک معادله جدید ایجاد کرده‌ایم.»

اسرائیل تا پیش از این در خصوص ترورها یا عملیات خرابکارانه در ایران سکوت می‌کرد، اما اکنون مقام‌های ارشد و رسانه‌های اسرائیل تنها چند ساعت پس از هدف قرار دادن اهدافی در ایران واکنش نشان داده و اطلاع‌رسانی می‌کنند.

هنوز مشخص نیست که اتفاقات اخیر و پیاپی هفته گذشته به موساد، سازمان اطلاعاتی اسرائیل مرتبط است یا خیر. اما مقامات جمهوری اسلامی روزهای پرحادثه ای را سپری می کنند. به نظر می رسد، وزیر کشور جمهوری اسلامی این روزها از محل حادثه‌ای به محل حادثه دیگر در سفر است.

اظهار نظرها در شبکه‌های اجتماعی عمیق‌تر از تحلیل کارگزاران و رهبران جمهوری اسلامی به این موضوع می‌پردازد.

کاربری تلگرام نوشت: یعنی اول دوربین‌های شهری رو از کار انداختن (۵شنبه)، بعد اسناد خاصی رو از صندوق امانات خالی کردن (جمعه) و بعد سرور اداره گذرنامه و فرودگاه رو از کار انداختن (بامداد شنبه) و فلنگ رو بستن؟

یک روزنامه‌نگار نیز موساد را عامل این اتفاقات دانست و توییت کرد: «ظهر پنجشنبه موساد دوربین‌های نظارتی شهر تهران از کار انداخت، شب پنجشنبه عملیات خالی کردن صندوق‌ها آغاز شد، عصر جمعه هم عملیات پایان یافت (با وجود دو روز فرصت دیگر) شب جمعه سامانه چک گذرنامه فرودگاه خمینی مختل شد.»

عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در مورد این سرقت توییت کرد: «دزدی از بانک ملی دانشگاه، کار دزدهای معمولی نیست. برایش احتمالات غیر منتظره‌ای باید در نظر گرفت. بیش از آن که دزدی با هدف کسب پول و طلا باشد امنیت را نشانه رفته است. مثل یک ترور به آن نگاه کنید و نه یک سرقت. اگر سرقت معمولی باشد فوری دستگیر خواهند شد.»

حسن یونسی، فرزند علی یونسی، وزیر اطلاعات پیشین جمهوری اسلامی این سرقت را با سرقت اسناد توسط اسرائیل مقایسه کرد و نوشت: «ماجرای سرقت از صندوق امانات بانک ملی، بیشتر شبیه سرقت اسناد از مرکز اتمی نطنز است تا یک سرقت معمولی.»

سهند ایرانمهر(سعید علیخانی) نیز در توییتی نوشت: «از سرقت صندوق امانات بانک ملی تا سرقت محرمانه‌ترین اسناد هسته‌ای نشان می‌دهد «قفل» هم مثل سایر چیزهای مملکت در جایی است که نباید باشد!»

و… انتقادها به رانت‌خواری و عدم استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد تازگی ندارد.

علاوه بر این بسیاری از مسئولان و مقامات کنونی و پیشین جمهوری اسلامی در یک سال اخیر از ضعف سیستم‌های امنیتی نظام سخن گفته‌اند و دلیل آن را تعدد سرویس‌های اطلاعاتی دانسته‌اند.

حکایت نظامی که سربازان گمنام آن نه تنها برای تمامی سازمان‌های جاسوسی دنیا بلکه برای یکدیگر خط و نشان می‌کشند؛ داستان همان دهی است که همه در آن کدخدا شدند و ده ویران شد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

«اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباش پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» و: «سر بالین فقیهی نومید کوزه‌ای دیدم لبریز سوال/… من قطاری دیدم فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت» به یادگار

ادامه »

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز

ادامه »