زیتون: به مناظره امروز خوش آمدید. موضوع بحث: «آیا حمله نظامی اسرائیل به ایران، حملهای پیشدستانه و مشروع بود یا نمونهای از جنگ پیشگیرانه و تجاوزی غیرقانونی؟»
در کنار ما هستند:
• دکتر آنا برومن، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه، معتقد به مشروعیت حمله در قالب دفاع پیشدستانه.
• دکتر نادر حکمتجو، کارشناس حقوق بینالملل، مخالف این دیدگاه.
دکتر برومن:
با توجه به شواهد اطلاعاتی منتشرشده در سالهای اخیر، از جمله گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در آستانهٔ عبور از آستانه هستهای قرار داشت. مقامات اسرائیلی مکرراً اعلام کردند که تأخیر بیشتر، امکان نابودی توان نظامی ایران را از بین میبرد. در چنین شرایطی، مطابق دکترین Caroline و ماده ۵۱ منشور ملل متحد، اگر تهدید فوری، اجتنابناپذیر و آشکار باشد، اقدام پیشدستانه نهتنها مشروع، بلکه ضروری است. از منظر حقوقی شواهدی مانند غنیسازی در سطوح بالا، رد دسترسی بازرسان به برخی مراکز، و اظهارات خصمانه مقامات ایرانی مبنی بر نابودی اسرائیل، مؤید وجود تهدید قریبالوقوع است.
از طرفی دیگر ما باید بپذیریم که مفهوم تهدید در قرن ۲۱ تغییر کرده است. با وجود فناوری موشکهای بالستیک و برنامه هستهای که پنهانکاری شدید در آن جریان دارد، تهدید دیگر نیازی به “تدارک آشکار حمله” ندارد. کافی است امکانات و نیت وجود داشته باشد. مطابق نظریههای نوین در حقوق بینالملل، از جمله تفسیر دکترین Caroline، در صورت وجود ضرورت فوری، عدم جایگزین مناسب و تهدید قریبالوقوع، اقدام نظامی پیشدستانه میتواند مشروع باشد. بهویژه زمانی که طرف مقابل سابقه پشتیبانی از نیروهای نیابتی مانند حزبالله دارد که خود علیه اسرائیل درگیریهای متعدد ایجاد کردهاند.
دکتر حکمتجو:
دکتر برومن در اصل، جنگ پیشگیرانه ( preventive war ) را با حمله پیشدستانه ( preemptive strike ) اشتباه گرفتهاند. برای حمله پیشدستانه یا همان دفاع مشروع طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، باید حمله مسلحانه واقعی یا تهدید فوری و عملیاتی وجود داشته باشد. اما در مورد ایران، هیچ نشانهای از آمادگی فوری برای حمله به اسرائیل وجود نداشت. چون توسعه فناوری هستهای، حتی اگر نگرانکننده باشد، تا زمانی که به مرحلهٔ استفاده نظامی نرسیده و نیت عملیاتی برای حمله وجود نداشته باشد، نمیتواند توجیهگر حمله باشد. به همین دلیل این اقدام اسرائیل مصداق preventive war یا جنگ پیشگیرانه است که در غیاب مجوز شورای امنیت، نقض صریح ماده ۲(۴) منشور محسوب میشود.
دقت کنید که ما نباید مرزهای حقوق بینالملل را بر اساس مصلحتهای ژئوپولیتیک کش دهیم. این سنت بسیار خطرناکی برای آینده بشر است. ماده ۵۱ منشور سازمان ملل بهروشنی میگوید حق دفاع مشروع فقط در صورت وقوع حمله مسلحانه قابل اعمال است. حتی اگر تهدیدی در حال رشد باشد، تا زمانی که به مرحلهٔ عملیاتی نرسیده، اقدام نظامی بدون مجوز شورای امنیت، مصداق نقض ماده ۲(۴) منشور است. همچنین، دیوان بینالمللی دادگستری در پروندهی استفاده از سلاحهای هستهای (۱۹۹۶) اشاره میکند که تهدیدات صرفاً آیندهنگر یا بالقوه، مشروعیت استفاده از زور را تضمین نمیکنند. آنچه اسرائیل انجام داده، مصداق دقیق جنگ پیشگیرانه است، نه دفاع مشروع.»
دکتر برومن:
امروزه و در دنیای واقعی، زمان واکنش به حمله موشکی یا هستهای ممکن است فقط چند دقیقه باشد. شما نمیتوانید منتظر لحظهای بمانید که دشمن اولین موشک را شلیک کند. حتی دیوان بینالمللی دادگستری در قضیه استفاده از سلاحهای هستهای اشاره کرد که در شرایط خاص، تهدید قریبالوقوع ممکن است مشروعیت استفاده از زور را به همراه داشته باشد..بهیاد داشته باشید که ایران پیشینهای از پشتیبانی گروههای مسلح مانند حزبالله دارد که خود تهدید فوری علیه اسرائیل محسوب میشود. بنابراین ما با ترکیبی از تهدید مستقیم و نیابتی روبهرو هستیم.
علاوه بر این، ایران طبق برخی ارزیابیهای سازمانهای اطلاعاتی غربی، از سال ۲۰۲۳ بهسوی غنیسازی ۹۰٪ اورانیوم پیش رفته بود—سطحی که کاربرد تسلیحاتی دارد. در مقاطعی تأسیسات فُردو و نطنز بهطرز مشکوکی از دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی خارج شدند. اینها نشانگر تهدید بالفعل است، نه فرضی. در چنین وضعیتی، انتظار برای اینکه ایران اولین حمله را انجام دهد، مانند این است که منتظر بمانید کسی ماشه را بکشد و بعد بگویید حالا وقت دفاع است. اسرائیل با این اقدام، صرفاً خود را در موقعیت دفاعی پیشگیرانه قرار داد.
دکتر حکمتجو :
مشکل اصلی اینجاست که اسرائیل بهجای ارائه مدارک به شورای امنیت و پیگیری مسیر قانونی، خودسرانه تصمیم به اقدام نظامی گرفت. این روند، نه تنها حقوق بینالملل را تضعیف میکند، بلکه الگویی خطرناک برای سایر کشورها فراهم میآورد. اگر هر کشوری بر اساس تحلیل سیاسی، منافع ملی و یا سوءظن و ارزیابی تهدیدات آینده اقدام کند، دیگر هیچ محدودیتی برای استفاده از زور باقی نخواهد ماند. این دقیقاً همان چیزی است که منشور ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم سعی در مهار آن داشته است.
استناد شما به سطح غنیسازی به تنهایی کافی نیست. ایران عضو NPT است و هرچند ممکن است در مقاطعی عدم شفافیت داشته باشد، اما بازرسیهای آژانس ادامه داشته و هیچ مدرک قطعی مبنی بر ساخت کلاهک یا آمادهسازی موشکی علیه اسرائیل ارائه نشده است. حتی اگر تهدیدی در حال شکلگیری باشد، طبق گزارش گروه سطحبالای سازمان ملل (۲۰۰۴)، تنها راه مشروع برخورد با تهدیدات غیرقریبالوقوع، ارجاع به شورای امنیت است. با نادیده گرفتن این نهاد، اسرائیل بهطور یکجانبه قواعد حقوق بینالملل را زیر پا گذاشته و اصل non-use of force را نقض کرده است.
دکتر برومن:
من لازم است توجه شما را به قطعنامه شورای حکام و گزارش اخیر آژانس جلب کنم. حتی اگر مدرکی قطعی مبنی بر ساخت کلاهک یا آمادهسازی موشکی علیه اسرائیل ارائه نشده ما نمیتوانیم تهدید را فقط به سلاح هستهای محدود کنیم. ایران سالهاست که با تسلیح حزبالله و گروههای دیگر در غزه، عملاً در حال جنگ نیابتی با اسرائیل است. خطر این گروهها با حمایت فناوری نظامی از سوی ایران، تهدیدی چندبُعدی و ترکیبی ایجاد کرده که تنها به شکل کلاسیک قابل تفسیر نیست. دفاع در برابر چنین تهدیدی باید با دکترین گستردهتری از دفاع مشروع تطبیق داشته باشد. مدلهایی مشابه در دفاع اسرائیل در جنگ ششروزه (۱۹۶۷) نیز از سوی برخی حقوقدانان توجیهپذیر تلقی شدهاند.»
دکتر حکمتجو:
در هیچکدام از گزارشهای آژانس به ساخت کلاهک هستهای از سوی ایران اشاره نشده است. تهدید نیابتی هم مسألهای پیچیده است و بهراحتی قابل استناد نیست، اما باز هم از منظر حقوقی، آنچه حمله اسرائیل را نامشروع میسازد، نبود تهدید مستقیم و فوری از سوی خود ایران است. اقدام نظامی باید آخرین گزینه باشد، نه نخستین انتخاب. ادعای حمله پیشدستانه اینجا در عمل پوششی است برای جنگ پیشگیرانهای که اگر همه کشورها چنین حقی را برای خود قائل شوند، نظم بینالمللی فرو خواهد پاشید.
مجری(جمعبندی):
در این مناظره، شاهد دو تفسیر متفاوت از مفاد منشور سازمان ملل، معیار “تهدید قریبالوقوع” و مسئولیت کشورها در برابر تهدیدات منطقهای بودیم. دکتر برومن حمله اسرائیل را پاسخی ضروری به تهدید پیچیده، فوری و متنوع میداند.دکتر حکمتجو آن را تجاوزی پیشگیرانه و فاقد مشروعیت قانونی و اخلاقی میخواند. این مناظره نشان داد که خط میان “دفاع مشروع پیشدستانه” و “جنگ پیشگیرانه تجاوزکارانه” بسیار باریک و مناقشهبرانگیز است. آیا اقدام اسرائیل، واکنشی ضروری به تهدیدی قریبالوقوع بود یا توسل غیرقانونی به زور علیه کشوری با برنامهای در حال توسعه؟ پاسخ نهایی، میتواند همچنان محل اختلاف باشد. در این میان پرسشهایی عمیقتر میتواند فراروی کارشناسان و متخصصان حقوق بینالملل و نهادهای بینالملل قرار گیرد: در حالیکه شورای امنیت بهخاطر رقابتهای تسلیحاتی، سیاسی و اقتصادی انسجام خود را از دست داده، مرز جنگ پیشگیرانه در دنیای امروز را چهکسی تعیین میکند؟ آیا دفاع مشروع باید صرفاً واکنشی باشد یا در دنیای نوین، باید در برابر تهدیدات چندلایه، استباقی و ترکیبی، بازتعریف شود؟
*این مناظره توسط هوش مصنوعی انجام شده است و شخصیتهای آن واقعی نیستند.