مهسا امینی؛ شجاعت مدنی و قدم زدن در میدان مین

طاها پارسا

۱– سال گذشته، حوالی همین روزها، گفت‌وگویی داشتیم با سعید مدنی درباره‌ی «شجاعت مدنی». دکتر مدنی جامعه‌شناسی‌ است که علاوه بر کارهای میدانی، در زمینه جنبش‌های اجتماعی و فعالیت‌های مدنی آثار جدی و معتبری دارد. او در آن مصاحبه گفت که پایه‌ی فعالیت مدنی «تقدم منافع جمعی بر فردی» است. به تعبیر او کسی که وارد فعالیت مدنی می‌شود «پیشاپیش می‌پذیرد که بخشی از منابع، وقت، پول، درآمد و زندگی خود را که می‌توانست در جهت منافع خود به کار بگیرد در اختیار جامعه قرار دهد. پس نفس ورود یک فعال مدنی به فعالیت نوعی گذشت از خود است».
به گفته‌ی این جامعه‌شناس، یک نظام اقتدارگرا ، جامعه مدنی را رقیب یا دشمن خود محسوب می‌کند و به همین خاطر، هر میزان از فعالیت‌های مدنی متضمن میزانی بسیار بالا از ریسک و هزینه‌ است و به این اعتبار ورود به جامعه مدنی متضمن نوعی «شجاعت» است، یعنی پذیرش هزینه و ریسک فعالیت در این حوزه. سعید مدنی می‌گفت مشخص نیست شما برای هر فعالیتی باید چه میزانی از هزینه را متحمل شوید؛ «مانند قدم زدن در میدان مین است». (ما هم هنگام انتشار مصاحبه همین تیتر را انتخاب کردیم. دکتر مدنی هم فعلا پایش روی یکی از همین مین‌هاست)

۲– مدخل ویکی‌پدیای فارسی درباره «شجاعت مدنی» مختصر و مفید است. در آن‌جا به نقل از یک روانشناس آمده است که شجاعت مدنی اعمال نوعی از شجاعت است ، «که با هدف اجرای یک استاندارد اجتماعی یا اخلاقی بدون ملاحظه تأثیرات آن در موقعیت شخص انجام می‌شود. دلیل این امر آن است که این شجاعت مدنی اغلب باعث مجازات می‌شود چرا که با خطراتی همراه است […] شخصی که این عمل را انجام می‌دهد ممکن است عواقب منفی اجتماعی مانند بیگانگی، سوء استفاده کلامی یا خشونت را تجربه کند. شجاعت مدنی وقتی نشان داده می‌شود که فرد، علیرغم تهدید قابل درک برای پیامدهای منفی، برای مداخله در یک زمینه اجتماعی اقدام کند»
در همان‌جا سخن قابل تأملی از یک روزنامه‌نگار ایتالیایی هم آمده است «هر چه یک کشور دارای شهروندان بیشتری با شهامت مدنی باشد، به قهرمانان کمتری نیاز دارد».

۳– پس از جنایتی که در حق مهسا(ژینا) امینی رخ داد، در ۷۲ ساعت گذشته، موج همراهی کم‌نظیر و شاید بی‌نظیری از اعتراض را از سوی شهروندان عادی، فعالان مدنی و حتی شخصیت‌ها و نهادهای سیاسی شاهدیم. از جمله محمد خاتمی اعتراض کرد! حزب کارگزاران سازندگی بیانیه داد! عبدالله نوری سکوتش را شکست و از مراجع هم خواست که سکوتشان را بشکنند! حزب اعتماد ملی هم معترض قانون حجاب اجباری شد و … تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
به جرأت می‌توان گفت که نه کشتار ۹۸ و نه حادثه شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی هم نتوانسته بود چنین زمینه‌ و انگیزه‌ای برای ظهور و تقویت «شجاعت مدنی» در نزد خاص و عام مردم بسازد و لکنت از زبان‌ها بردارد. شمار اعتراض‌های صریح و بی‌پرده مخصوصا از جانب شهروندان عادی بی‌نظیر و چشم‌گیر است. تعداد فعالان مدنی که با زبان صریح و بی‌لکنت،‌ خواهان برچیده‌شدن نظام‌ها، از گشت ارشاد تا اصل حکومت، هستند افزونی گرفته. بماند که هنوز آغاز این راه است و احتمالا از فردا موج اعتصاب‌ها و همراهی اعتراض‌ها با معترضان سنندج و سقز راه می‌افتد و هیچ معلوم نیست چه عاقبتی را برای بانیان و عاملان قتلِ مهسا رقم بزند.

۴-مرگ مظلومانه مهسا عاملِ هم‌بستگی‌ساز است. در تمامی بزنگاه‌ها، دست کم از ۸۸ تا به‌ امروز از ضرورت همبستگی بسیار گفته شده. «شهامت مدنی»  اما همان حلقه‌ی گم‌شده‌ای بود که به رقیب اقتدارگرا  فرصت می‌داد تا یکی‌یکی سراغ‌ شهروندان معترض و فعالان مدنی و سیاسی برود و تنهایی آن‌ها را گیر بیاندازد تا روزی که عاملِ همبستگی‌ساز هم کم اثر شود. این حلقه اگر پیدا شده باشد همان حلقه‌ی اتصال میان عامل همبستگی‌ساز و همبستگی برای ظهور جنبش‌های اجتماعی فراگیر و موفق است. افزایش  شجاعت مدنی نزد شهروندان همان فرمول یگانه‌ای است که می‌تواند میدان مین  نظام را خنثی کند.

۵– گفته می‌شود که چون مهسا امینی «در مقابل فحش‌های رکیک مأموران ساکت نمانده»، بارها سرش  را به دیوار کوبیده‌اند و چه‌بسا همین علت مرگش باشد. اگر این روایت درست باشد، مهسا  نیز شهیدِ شجاعتش شده،  همان «شجاعت مدنی».

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »