استبداد فقیه و حجاب اجباری؛ دو روی یک سکه
روح الله خمینی در اواخر عمرش اتفاقاً در جدلی نظری با رهبر فعلی جمهوری اسلامی، در خوانشی جدید از نظریه ولایت فقیه، جایگاه و حوزه اختیارات فقیه حاکم را از «حاکم شرع» به «شارع» ارتقا داد و کوشید روندی را
روح الله خمینی در اواخر عمرش اتفاقاً در جدلی نظری با رهبر فعلی جمهوری اسلامی، در خوانشی جدید از نظریه ولایت فقیه، جایگاه و حوزه اختیارات فقیه حاکم را از «حاکم شرع» به «شارع» ارتقا داد و کوشید روندی را
حضرت آیت الله خامنه ای احتراما، مواضع اخیر جنابعالی درباره ی حجاب مبنی بر قانونی و شرعی بودن حجاب و حرام شرعی و سیاسی بودن کشف آن، که علیرغم مناقشات فراوان نظری و اجتماعی در این باب، دور تازهای از
در شش ماه اخیر و به طور مشخص پس از خیزش انقلابی و تحول آفرین «زن، زندگی، آزادی» در ایران، که به نام «خیزش مهسا» دختر کرد ایرانی نیز شهره است، جنبشی عظیم و گسترده در ایرانیان خارج از کشور
به نظر میرسد از زمان استقرار جمهوری اسلامی و با حاکمشدن اسلام فقاهتی بر ارکان قدرت، خلط میان دو مفهوم حجاب و عفاف که پیش از آن نیز وجود داشت، تقویت و تبلیغ شد و در تریبونهای رسمی، حجاب، لازمه
انتخاب «حمزه یوسف»، مسلمان فعال پاکستانی به نخستوزیری اسکاتلند، یعنی سپردن رهبری سیاسی کشوری اروپایی به فرزند یک مهاجرِاستعمارزده ، تجربه درخشانی است از دموکراسی و تفکیک نهاد دین از نهاد دولت و در عین حال، یادآور وظیفه ملی و
از آغاز تا کنون مقامات جمهوری اسلامی، در آنجا که بخواهند خواستهای را به زور بر جامعه تحمیل کنند، از ابزاری به نام قانون استفاده و در واقع سوءاستفاده میکنند، زیرا به خوبی میدانند که در جهان امروز قانون مرجعیت
میانجیگری چین میان عربستان سعودی و ایران از یک سال پیش با عربستان سعودی به بحث گذاشته شده بود. معلوم نیست کدام کشور این پیشنهاد را در ابتدا با دیگری بهگفتگو گذاشته اما هردو حد اقل در دو موضع نگرانیهای
صداهای قومیتگرایانه در ماههای اخیر بیشتر از همیشه شنیده میشود؛ صداهایی که رسانهها و سیاستهای معینی آن را بازتاب میدهند و طنین اغراقآمیزی به آن بخشیدهاند. اندیشههای قومیتگرا که خود را از نظر سیاسی در چارچوب «ملیتهای ایرانی» تعریف میکنند
«برادران لیلا» در حالی مجوز پخش در سینماهای داخل کشور را نگرفت که شش ماه از قیام زن ،زندگی آزادی در ایران میگذرد. این فیلم اثر سعید روستایی، کارگردان خوشفکری است که تنها سی و سه سال دارد. روستایی دانشآموختهی کارشناسی
شریعت همچون شریعه (آبشخور رودخانه) صفا و خلوص خود سرچشمه را در بستر تاریخ با رنگ و رسوبات آداب و فرهنگها از دست میدهد و پیروان ناآگاه به چرکِ شرک درتکیه برارباب زر و زور و تزویرآلوده میشوند. موبدان، مغان،
عصر بیخبری، عصر حکومت پادشاهان قاجار بر کشور ماست. بی تفاوتی مطلق به منافع ملی و تمرکز بر منافع شخصی و گروهی، عدم درک مبانی سیاست خارجی و گذار از فرصتهایی که باید در صحنه سیاست خارجی ایجاد کرد و
روز سیزدهم دی مصادف با سالگرد ترور سردار سلیمانی حدود ۶۰ نفر از فرماندهان سپاه از مناطق مختلف کشور به بیت خامنه ای رفته اند و اکثرا با صراحت نظرات خود را درباره ریزش شدید نیروهای سپاه و بسیج، تمرد
این نوشتار نه در مدح حجاب بلکه درباره اهمیت آزادی پوشش و از آن مهمتر آزادی زن برای ایجاد تغییر است. همزمان با جنبش زن، زندگی، آزادی (تابستان ۲۰۲۲)، در حالیکه زنان و دختران ایرانی به خیابان ها آمدند تا
دکتر محمد برقعی هم رخت سفر بست و از این جهان خاکی پر کشید و به سرای جاودان رفت و به خدایش پیوست. خبر دردناکی بود و بسی مایه تأسف و تأثر. هرچند که چندان غیر منتظره نبود. مدتی قبل
شیفتگی و گرایش افراد به امواجی را که بر عرصه فضای رسانه ای و سیاسی ظاهر میشوند، چگونه میتوان توضیح داد؟ شیفتگی و دلباختگی- بنا به تعریف- رفتاری انفعالی و روانی است و طبعا به عنوان رفتاری عقلانی سیاسی تعریف
نوروز از مقاومترین عرفهایی بوده که هزارانسالهها تمام حملههای داخلی و بیرونی را پشت سر کرده است و پابرجا مانده است. با این که شیوه جشن گرفتن ما از نوروز با آن که در هزاران سال قبل بوده تفاوتهایی پیدا
دکتر سروش گرامی! در متن اخیرتان بسیار گلایه کرده بودید از حملات بیادبان. بگذارید این نامه کوتاه را با دلجویی از شما آغاز کنم. این حملات شایسته نبود و من به عنوان منتقدِ شما از آن خرسند نیستم. امیدوارم این
در یک دستهبندی کلان، نیروهای عمده تاثیرگذار بر امروز و آینده ایران را میتوان به سه دسته جامع تقسیم کرد: حکومت (به معنای نظام جمهوری اسلامی و تمام نهادها، سازمانها، شرکتها و مراکز وابسته به آن)، حوزه عمومی (به معنای
مناسبات تهران و مسکو و دامنه آن تبدیل به موضوع روز تحلیلگران غربی و منطقهای شده. روابط جمهوری اسلامی و فدراسیون روسیه وارد مرحله جدیدی شده و افزایش آن در حوزههای نظامی، صنعتی، لجستیک و کالاهای اساسی چشمگیر است. اما
چه رفتاری میتواند شنیعتر از مسمومیت عمدی کودکان باشد؟ مواجهه ابتدایی شاید این نکته را پیش بکشد که چه اهمیتی دارد که منبع شرارت کجاست و بر چه مبنایی استوار است، مهم این است که هر چه زودتر باید شرّ
هرچند ابهام در عوامل احتمالی و انگیزههای مسموم کردن دانشآموزان دختر امکان تحلیل این ماجرا را سخت کرده، اما از عواقب احتمالی این حملات شیمیایی میشود نوشت. (این ابهام و این وضعیت سهماهه یادآور سه روز نخست شلیک به هواپیمای
در سال ۱۳۶۹، یعنی ۳۲ سال پیش، نامهی سرگشادهای از سوی اعضای نهضت آزادی، نیروهای ملی-مذهبی و سیاسی که به نامه ۹۰ امضایی معروف شد، به آقای هاشمی رفسنجانی نوشته شد تا او را از مخاطرات اوضاع سیاسی کشور مطلع
امید داشتم که این مدخل از کتاب در دست انتشارم، «آینهخانه هویت ایرانی»، در زمان حیات استاد طباطبایی به دست ایشان برسد. ولی عمر مثل ابر و باد در گذر است و چندین هزار امید بنیآدم نیازمند فردایی است که گاه
دانش آموزان دختر و دانشجویان را هر روز مسموم میکنند و هیچکس هم پاسخگو نیست! نه دولت نه بیدادگاه قضایی نه دستگاههای اطلاعاتی و نه مجلس فرمایشی اسلامی و نه بیت رهبر! هیچکس خود را پاسخگو نمیداند، اما همه سردرگماند
«گرانی» را در تمام جاهایی که زندگی کردهام، تجربه کردهام اما نه آنگونه که شما در این چند سال اخیر در ایران تجربه کردهاید. گرانی فقط یک تجربهی مهیب اقتصادی و در پیوند با فقر و نداری و گرسنگی نیست،
چندان گزافهگویی نیست اگر آن چهار بندی را دکتر سروش برای دفاع و بیان چرایی تاختن خود به خانم فراهانی نوشت، جستاری بلند و چالش افکن برای واکاوی مسائلی چون فراخی فرامینِ گزاره های اخلاقی و دیگرشدگی آن، دامنه حق
برای کاری اداری به مرکز خدمات حوزۀ علمیه رفته بودم. طلبهای را دیدم که سراسیمه بود که پروندهاش ناقص است و تمدید نشده است. معلوم بود که درسش را خوب نخوانده بود. میگفت: «ما در میدان هستیم و… برخی به
غوغاییان دو اتهام را به من وارد کردهاند که اکنون میکوشم تا به آن دو تهمت شبههناک پاسخ گویم. اولی اتهام زنستیزی و دومی اتهام تعطیل دانشگاهها و تصفیهی استادان در سالهای آغازین انقلاب…
برخی از سخنان اخیر عبدالکریم سروش من را بهمانند بسیاری دیگر شگفتزده کرد و آزرد. اگر در همین نزدیکیها دیداری بهرسم این سالها با او دست میداد و از من میپرسید در یک کلمه «معترضان جنبش ژینا چه میخواهند؟» میگفتم: «برهنگی»!
جنبش زن، زندگی، آزادی آرایش نیروهای سیاسی ایران را چه در داخل و چه در خارج کشور دستخوش تغییرات وسیعی کرده است. این جنبش به مانند زلزله قدرتمندی گسل های سیاسی را چنان جابجا کرده که نیروها و طیف های
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401