مهدی معتمدی مهر به زندان رجایی شهر بازگردانده شد

زیتون- مهدی معتمدی‌مهر، زندانی سیاسی و عضو نهضت آزادی ایران پس از ۴۸ ساعت بستری بودن در مرکز قلب تهران و در شرایط نا تمام ماندن چرخه‌ی درمانی، غروب دوشنبه و به اجبار به بهداری زندان رجایی شهر انتقال یافت.

او عصر روز شنبه‌ گذشته و به‌ دستور دادستان تهران برای چکاپ و بررسی‌های دوره‌ای به این مرکز درمانی انتقال یافته بود و با وجود اصرار برای بازگشت به زندان به دلیل نامناسب بودن وضعیت جسمی و افت شدید فشارخون ابتدا در بخش مراقبت‌های ویژه اورژانس و سپس در قسمت سی‌سی‌یو ۳، بستری شده بود.
پروسه‌ درمانی وی از ابتدا به دلیل فشارهای ماموران از جمله اصرار برای به کار بردن دست‌بند و پابند، عدم تردد و انجام پیاده‌روی‌های معمول با مشکلات متعدد مواجه و در مرحله‌ای به درگیری لفظی انجامید.

این عضو نهضت آزادی ایران در چند مرحله در مرکز قلب تهران بستری بوده اما هیچگاه با چنین فشارهای فیزیکی و روانی مواجه نشده بود. از آنجاییکه نگهداری وی در این مرکز در شرایط سلول انفرادی بود، به دلیل عصبانیت و برخوردهای نادرست، بیماری این زندانی سیاسی تشدید شد.

معتمدی‌مهر به همین دلایل ترجیح داد که کار درمان خود را ناتمام رها کرده و به زندان برگردد. شاهدان عینی به سحام نیوز گفتند وی که تنها ۷ ماه از مدت حبس‌اش باقی مانده تاکید داشته بازگرداندن اجباری‌اش امری خلاف قانون است و اگر کوچکترین مشکلی به دلیل این رفتارهای نادرست ماموران برایش پیش بیاید این مقامات زندان و مسوولان عالی‌رتبه‌ی حکومت هستند که باید جوابگوی خانواده‌ وی و مردم ایران باشند.

گفتنی‌است، مهدی معتمدی‌مهر در آبان‌ماه سال ۱۳۹۰ و در نامه‌ای سرگشاده به وزیر اطلاعات وقت نسبت به رفتارهای غیرقانونی بازجویان وزارت اطلاعات و احیای دوباره‌ باندی شبیه به سعید امامی، هشدار داده بود.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در بازار ارز، قیمت‌ها در

ادامه »

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری

ادامه »