بیم و امید ما برای ایران؛ واکاوی دیدگاه‌های متعارض نسبت به وطن

هادی حکیم شفایی

جامعه ما جامعه بیم‌ها و امیدهاست. اگر در یک مجموعه نظرسنجی ساده و شخصی، میزان بیمِ ایرانیان از آینده ایران و میزانِ امید ایرانیان به آینده ایران را از گروه‌های مختلف شهروندان ایرانی جویا شویم، بدون تردید با دو دسته پاسخ متضاد روبرو خواهیم شد. یک دسته پاسخ‌های امیدبخش، افتخارآمیز و انگیزه‌دهنده و دسته دیگر، پاسخ‌های ناامیدانه، عاری از حس وطن‌دوستی و حسرت‌بار. این دو نوع پاسخ متضاد را در میان هر جمع و گروهی از ایرانیان می‌توان مشاهده نمود. این نوشتار تحلیلی بر آن است تا ریشه‌ی این دیدگاه‌های متضاد ایرانیان نسبت به کشورشان را واکاوی نماید.

یک ملت به عنوان مجموعه ای از مردمان با عقاید و فرهنگ‌های متنوع و پیوندهای مستحکم تاریخی، می‌تواند در عین حالی که از ویژگی‌های عمومی نسبتاً ثابت و جاری در طول تاریخ حیات خویش برخوردار باشد اما در هر برهه‌ی زمانی مشخص، می‌تواند ویژگی‌های خاصِ همان دوره زمانی را تحت تاثیر تجربیات گذشته و نیز تحولات جهانی، از خود نشان دهد. این ویژگی‌های جدید، یکباره بوجود نمی‌آیند بلکه روند شکل گیری تدریجی دارند.

ملت ایران، پیش از انقلاب ۵۷، ویژگی‌هایی داشته است که ممکن است اکنون همچنان واجد آن باشد اما نمی‌توان منکر این واقعیت شد که متاثر از تجربیات گذشته و تحولات بین‌المللی، ویژگی های جدیدی، بر روح ملت ایران نقش انداخته است. ویژگی های جدید ملت ایران در سالهای متاخرِ دوره پساانقلاب را می‌توان کم و بیش به قرار زیر برشمرد:

۱. مرجعیت گریزی و کاهش گرایش به تبعیت از نخبگان و چهره های شاخص

۲. تشکل‌گریزی در سطح ملی و گسترش فردگرایی

۳. جهان آگاهیِ ناشی از فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی

۴. گرایش به سازمان یابی از طریق شبکه های اجتماعی

۵. پرهیز از کنش‌های پرخطر و انقلابی و در عوض، گرایش به کنش‌های تدریجی، دیربازده اما کم خطر

۶. گسترش دیدگاه های حذفی و نفرت های سیاسی و عقیدتی در میان برخی اقشار جامعه

۷. گسترش دین‌گریزی سنتی و در عوض، گرایش به معنویت‌گرایی و یا خداناباوری

۸. گسترشِ عصیان‌گری یا پرسش گری نسبت به تمامی ارزش‌های سنتی و مفروضاتِ مسلّم پنداشته شده

۹. گسترش علم‌گرایی در برابر سنت‌گرایی و گسترش شبه‌علم گرایی در برابر علم روشمند

۱۰. افزایش آگاهی‌های سیاسی، در نتیجه‌ی گسترش فضای مجازی

۱۱. گسترش بی‌تفاوتی اجتماعی، ناشی از کاهش آرمان‌گرایی و مسئولیت پذیری اجتماعی

۱۲. تقویت خانواده‌گرایی و افول جامعه‌گرایی

۱۳. کاهش شدید کتابخوانی در قیاس با سالهای منتهی به انقلاب و در عوض، افزایش تیترخوانی در فضای مجازی

۱۴. شکل‌گیری و گسترش نسل جوان جسور و آزادی‌خواه و در عوض، گسترش انفعال و بی‌عملی اجتماعی در نسل‌های قدیمی‌تر

۱۵. احیای روزافزون فرهنگ رقص، شادی، آواز و موسیقی در انظار عمومی

۱۶. ارتقاء‌ روزافزون جایگاه زنان در خانواده و جامعه، مبتنی بر اصل توجه برابر

۱۷. تغییر ملموس رفتار با حیوانات همنشینِ انسان.( به استثنای حیوانات پرورشی که همچنان تحت ستم هستند).

۱۸. گسترش باستان‌گرایی در برابر اسلام‌گرایی، بخصوص باستان‌گرایی رادیکال و افراطی

۱۹. گسترش فرهنگ نفی و انکار مطلقِ میراث فکری و ارزش های گذشته، بدون پژوهش روشمند

۲۰. گسترش مهاجرت به عنوان یک مد و راه فرار و کاهش احساس مسئولیت نسبت به وطن

۲۱. شکل‌گیری مستمرِ خیزش‌های گسترده مردمی در اعتراض به مشکلات اقتصادی یا برای مطالبات سیاسی و مدنی از سوی بخشی از جامعه

طبیعتاً با نگاهی به آرمان توسعه سیاسی و فرهنگی، برخی از این ویژگی ها مثبت و تقویت‌کننده ارزیابی می‌شوند و برخی منفی و مخرب. به عبارتی، می‌توان گفت ویژگی‌های اصلی جامعه ایرانی، مجموعه‌ای از ویژگی‌های متعارض است که کار تحلیل را برای هر ناظر اجتماعی، به غایت دشوار می‌سازد. به همین دلیل، دیدگاه‌های ایرانیان نسبت به آینده ایران، به غایت متعارض می‌نماید. به نظر می‌رسد جامعه ایرانی به لحاظ ویژگی های لازم برای توسعه سیاسی و فرهنگی و تحقق دموکراسی پایدار، در وضعیتِ بینابینی گذار قرار گرفته است؛ هم عناصر مطلوب و هم عناصر نامطلوب برای آرمان توسعه را می‌توان در تفکر و عمل ایرانیان یافت. شاید در یک چنین وضعیت بینابینیِ متعارضی، نقش اخلاقی و مسئولانه‌ی تک تک روشن اندیشان اجتماعی در تقویت عناصر مطلوب و مثبتِ شخصیت ایرانی و آگاهی بخشی در دایره دوستان و نزدیکان و نیز کنش‌گریِ الگوساز در جامعه، بیش از هر چیز حائز اهمیت باشد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

«اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباش پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» و: «سر بالین فقیهی نومید کوزه‌ای دیدم لبریز سوال/… من قطاری دیدم فقه می‌برد و چه سنگین می‌رفت» به یادگار

ادامه »

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز

ادامه »