نرگس محمدی: حجاب اجباری مسئله‌ای برای عدالت و رهایی از ظلم و ستم است

زیتون – نرگس محمدی می‌گوید مقاومت زنان ایرانی در برابر حجاب اجباری «قدرت استبداد حکومت دینی را در هم شکسته است».

این فعال حقوق بشر شنبه، سی و یکم تیر ماه، در نامه‌ای از زندان اوین، حجاب اجباری را «دسیسه حکومتی استبدادی برای بسط سرکوب، نهادینه‌کردن عنصر تسلیم، انتشار عامل جبر و خشونت (پنهان) و کوبیدن میخ سلطه‌گری در جامعه» دانست.

وی برداشتن حجاب اجباری را در مقابل «اقدامی برای تحقق حقوق زنان و گامی برای شکستن قدرت سرکوب و سلطه حکومت دینی استبدادی» قلمداد کرد.

خانم محمدی در ادامه نوشت:«واقعیت این است که حجاب اجباری فقط مسئله زنان نیست؛ بلکه مسئله کل جامعه، مسئله‌ای برای آزادی و رهایی از استبداد، مسئله‌ای برای عدالت و رهایی از ظلم و ستم، مسئله‌ای برای تحقق صلح، دموکراسی و حقوق بشر و رهایی از خشونت و تبعیض است.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. جریان حجاب مثل کارتن تام و جری شده است
    یک چیز افتضاح و مضحک و خنده دار.
    شما نمی‌توانید با قانون کشور یا با قانون شرع گزینشی برخورد کنید
    خودشان دزدی های کلان می‌کنند و مصونیت دارند
    آنوقت گیر می‌دهند به مو یا نحوه لباس دختر مردم
    که در چارچوب استاندارد تعریف شده نیست
    اگر کشور منطقی و بقول عامیانه با حساب و کتاب
    اداره می‌شد اصلا خود مردم بدون گشت حجابشان را رعایت میکردند

  2. جریان حجاب مثل کارتن تام و جری شده است
    یک چیز افتضاح و مضحک و خنده دار.
    شما نمی‌توانید با قانون کشور یا با قانون شرع گزینشی برخورد کنید
    خودشان دزدی های کلان می‌کنند و مصونیت دارند
    آنوقت گیر می‌دهند به مو یا نحوه لباس دختر مردم
    که در چارچوب استاندارد تعریف شده نیست
    اگر کشور منطقی و بقول عامیانه با حساب و کتاب
    اداره می‌شد اصلا خود مردم بدون گشت حجابشان را رعایت میکردند

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

مهدی نصیری چندی قبل در مصاحبه با برنامه شصت دقیقه بی‌بی‌سی فارسی گفت: «اپوزیسیون ایران اگر می‌خواهد موفق شود باید شکاف بین شاهزاده (پهلوی) و (مصطفی) تاج‌زاده را از میان بردارد.» این سخن او گرچه

ادامه »

شورش‌ها، انقلاب‌ها و جنگ‌ها همواره پدیده‌هایی بوده‌اند که در بستر آنها، جنایاتی علیه یک طرف یا هر دو طرف روی می‌داده است و نظامیان

ادامه »

«اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباش پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» و: «سر بالین فقیهی نومید

ادامه »