پیام میرحسین موسوی به نیروهای مسلح: در سمت ملت بایستید

زیتون- میرحسین موسوی، رهبر جنبش سبز، در پیامی که مخاطبان اصلی آن را می‌توان نیروهای مسلح قلمداد کرد، خطاب به آن‌ها نوشت«در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید».

در آغاز در این پیام که در کانال تلگرامی کلمه منتشر شده، از مهسا امینی با عنوان «دختر ایران، دختر کردستان، دختر انسان» یاد شده است که «با مرگ دلخراش خود، تاریخ را در زمین و آسمان ورق می‌زند».

میرحسین در ادامه این پیام نیروهای مسلح را صریحا مخاطب قرار داده  و گفته «توانایی‌هایی که به شما محول شده برای دفاع از مردم است و نه سرکوب؛ برای حراست از مظلومان است نه نوکری قدرتمندان و جباران؛ برای آرامش توده‌های میلیونی و به‌ویژه فرودستان است نه تثبیت قدرت صاحب‌منصبان غافل. امید آنکه توفیق داشته باشید در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید»

متن کامل  این پیام به این شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

دختر ایران، دختر کردستان، دختر انسان
مهسا امینی که از آرزوهایش گرفته شد، با مرگ دلخراش خود، تاریخ را در زمین و آسمان ورق می‌زند.

آری خون مظلومان از قهر جباران قدرتمندتر، و روز مظلومان از زور ستمکاران پیروزمندتر است و نیز دین آنها از دین اجبار و اکراه ماشین گشتی‌ها، روشنایی‌بخش‌تر.

جا دارد در این شرایط حساس و غمبار، به همه‌ی نیروهای مسلح، عهد و پیمان‌شان را در پاسداری از سرزمین‌مان ایران و جان و مال و حقوق مردم یادآوری نمایم.

امروز که زنان و مردان ملت ما به یاد و نشان او و صدها مطالبه‌ی فراموش‌شده‌ی دیگر به‌پاخاسته‌اند هیچکس حق ندارد با دستور آمران، چون عاملی چشم‌بسته، در مقابل آحاد ملت خود بایستد و عهد و پیمان خود را با ملت خویش از یاد ببرد.

بدیهی است که توانایی‌هایی که به شما محول شده برای دفاع از مردم است و نه سرکوب؛ برای حراست از مظلومان است نه نوکری قدرتمندان و جباران؛ برای آرامش توده‌های میلیونی و به‌ویژه فرودستان است نه تثبیت قدرت صاحب‌منصبان غافل. امید آنکه توفیق داشته باشید در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید.

میرحسین موسوی

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

«طرح ژنریک و کم‌خطر عبدالکریم سروش. فیلسوف، جامعه‌شناس، اسلام‌شناس، هنرشناس، روان‌درمانگر که برخلاف آن یکی سروش، به جای استفاده دائمی از مولوی، گاهی هم از حافظ استفاده می‌کند. وی پس از دریافت دکترای داروسازی، به

ادامه »

ایران، این دیار پُر رمز و راز، چه جای عجیبی است که بسیاری از ساکنانش در آرزوی ترک آن و بسیاری از دورافتادگانش در

ادامه »

«ما در قبرستانی بیش زندگی نمی‌کنیم… همه چیز بوی استخوان و کفن گرفته است، همه چیز خیالِ شکست و مرگ

ادامه »