برای عباس کیارستمی: آوازت دریغ

سروده ای از نورالدین زرین کلک

کیارستمی زرین کلک زیتون
تهران، ۱۳۵۲ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جلسه مطبوعاتی فیلم «دنیای دیوانه دیوانه دیوانه»  نورالدین زرین کلک، سیروس طاهباز، عباس کیارستمی عکس از آلبوم شخصی نورالدین زرین کلک

 

آوازت دریغ
( برای عباس کیارستمی )

هنگام رفتنت نبود
بی وداع با میزبان و تاریخ
با دوره‌ی یخبندان چهارم
و کمبود ذرات ازن.

***
آوازت را دریغ کردی
از گوش های گرسنه
و گریختی ناهنگام
از فصل زرد زیتون
***
ای باغت یادگار
ای تاجت خروس
ای زخم از مذهب تو دور
ای خیره در چشم اسفندیار کور
***
من آن روز
که تو را تبریک گفتم
از سر ایمان نبود
از سر اسرار غیب هم نبود
یک پاره از هویت تو بود
***
ترا تلمذ می کنم
در کوچه های کودکی
در سراشیب روز و شب
و در بهانه های تنها یی
***

اینک که را فریاد کنیم
وقت اذان غرور؟
و که را ملامت کنیم
از تشنگی سرو ترک خورده ی صبور
و که را یاد کنیم
بر سر مردگانمان در گور ؟

اگر زمستان را
از واژگان فصل های سال
حذف کنیم؟

نورالدین زرین کلک / کالیفرنیا / تیر ۱۳۹۵

 

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

خودشان را شبیه به عامه‌ی مردم جا می‌زنند. تن‌پوشِ کت و شلوار و پیراهن‌شان را نه بر اساس وُسع جیب‌ پر پولی دست‌چین می‌کنند؛ که اغلب از یکی دو فیش حقوقی پر می‌شود؛ بل‌که بر

ادامه »

۱. در طی انتخابات اخیر، مدام شنیده‌ایم که گفته می‌شود: پزشکیان نمی‌تواند کاری از پیش ببرد؛ مگر یک تدارکاتچی چقدر قدرت دارد؛ باید آن

ادامه »

اگر انتخابات و به ویژه انتخاب ریاست جمهوری در کشوری مانند ایران را یک فرآیندی ترسیم کنیم که می خواهد

ادامه »