بیانیه‌ی تحلیلی بیش از ۲۷۵ نفر از فعّالان سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات

انتخابات و مرزبندی‌های ناگزیر

به‌نام هستی‌بخش

دوازدهمین دوره‌‌ی انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می‌شود که موقعیت و مقامِ نیمه‌جانِ نهادِ انتخابات در قیاس با مراحل قبل، وضع اَسف‌بارتری یافته‌است. از پیِ بُن‌بست اصلاحات و جرّاحی و حذف کامل منتقدان، بویژه از مقطع انتخاباتی سال۱۴۰۰ و سیاست یک‌پارچه‌سازی و حتّی ردِ صلاحیتِ گسترده‌ی نامزدهای “نه‌به‌اندازه‌کافی خودی”، (با فیلتر کردن و به‌کارگیری ابزارِ همیشگیِ «نظارتِ استصوابی»)، بیش از گذشته از حضور و مشارکت نیروها و جریان‌های گوناگون در انتخابات پیش‌رو جلوگیری شده‌است. به همین علت، اکنون انگیزه‌یِ عمومیِ شرکت در این نمایش انتخاباتی بشدت کاهش یافته‌است به‌گونه‌ای که حتّی بیشتر جریان‌های اصلاح‌طلب نیز این بار از ادامه‌ی شرکت در آن مأیوس و منصرف گشته‌اند.

حق رأیِ جمهورِ شهروندان، از حقوقِ بنیادین و منبعِ مشروعیت‌ِ هر نظامِ دموکراتیک و “قانون‌-بنیاد” است و دوره‌هایِ انتخاباتی نیز تنها به‌میزان اثرگذاری در تعیین‌ سرنوشتِ میهن و نحوه‌ی مدیریتِ کلانِ کشور است که اهمیت می‌یابند، از این رو، با فقدانِ حضورِ گرایش‌های گوناگون و نبود تنوع و بویژه احزاب و جریان‌های ریشه‌دار که خواست‌ها و مطالباتِ قشرهای مختلف مردم‌ را نمایندگی می‌کنند،‌ انتخابات معنا و موضوعیتش را از دست می‌دهد؛ همان چیزی که اینک آشکارا شاهد آن هستیم.

سیاست شکست‌خورده “مشارکت و حضور در صحنه‌ی انتخاباتی -در هر حالت و به هر قیمت”- با انگیزه‌ی پرهیز از انزوا به گواهی آزمون‌های مکرر و تجربه‌های تلخ تاریخی در دهه‌های اخیر هیچ‌گونه توفیقی نداشته‌است. بویژه گرایش موسوم به «مصلحت گرایی» نه تنها نتیجه و دستاورد پُرباری به ارمغان نیاورده که خود عملاً به استمرارِ استبداد و انسداد منجرشده‌است زیرا بنا به یک اصل کلّی، درهم‌ ریختن مرزها و مخدوش کردن چشم‌اندازها و میدان منازعه، به تشدیدِ سردرگمی و توهّم می‌انجامد. اکنون پرسش این است که آیا با این اوصاف شرکت در چنین انتخاباتی، لغو و بیهوده نیست؟ و آیا برگزاری چنین انتخاباتی مصداق بارز تضییع حقوق بسیاری از مردم و حیف و میل شدن میلیاردها و میلیاردها تومان دارایی کشور نیست؟

در چنین بستری، خط‌مشیِ اصولیِ اکثرِ نیروهای مستقل و مردمی، از یک‌سو مرزبندیِ روشن و بدون‌مجامله با سیاست‌های افراطیِ راست‌گرایانه‌ زیر نقابِ اعتدال‌طلبی است و از سوی دیگر، نقد چپ‌نماییِ خشونت‌گراست که ناگزیر به جنگ‌های داخلی و مداخله‌گریِ خارجی می‌انجامد. درواقع، آن‌چه امروز با عنوان تغییر و دگرگون‌خواهی بنیادین و پیگیرانه و به‌ شکل و شیوه‌ی مدنی و خشونت‌پرهیزِ «گام به گام» مطرح است هرگز نباید به‌ معنای سازشکاری بر سر حقوق مصرّح شهروندان در دو زمینه اساسی آزادی و عدالت تفسیر شود.

در وضع کلّیِ امروز ایران که با اضمحلال نهاد انتخابات روبرو هستیم، نخستین پیش‌شرطِ برگزاریِ هرگونه انتخابات واقعی، سالم و عادلانه، ساماندهی عمومی، پیرامونِ خواست و مطالبه‌ی ملّیِ تامین و تضمینِ آزادی بیان و فعالیتِ احزاب، اجتماعات، مطبوعات و رسانه‌ها، تشکل‌های مردم نهاد، حضور نیروهای مخالف و منتقد (اپوزیسیون) و سرانجام، نظارتِ نیروهای مستقل و بی‌طرف بر نحوه‌ی برگزاری و اعلام نتایجِ انتخابات است. بدین سان، طرحِ مطالباتِ عملی و ارائه‌یِ بدیل‌هایِ علمی و دانش‌بنیان -در راستایِ برون‌رفت از دالانِ هزارتوی تنگناها- گام نخست در جهتِ رویاروییِ جدی با بحران‌های حادی است که اینک به فاز نقد اجتماعی رادیکال‌تر یا مرحله‌ی جهشی خویش نزدیک می‌شوند:

از مشکلاتِ حیاتیِ محیط‌زیست گرفته تا تشدیدِ تورم و گرانی و معضلِ عظیمِ معیشتی؛ از انزوایِ دیپلماتیک و تشدیدِ روزافزونِ تحریم‌ها تا تقویتِ دائمِ خطرِ گسترشِ جنگ به منطقه و کشور؛ از افزایشِ پیوسته‌ی جوّ ناامنی، درگیری‌های منطقه‌ای و خطرِ جنگِ داخلی تا مداخله‌گری خارجی؛ از ادامه‌ی سیاستِ حصر و حبس و محدودیتِ بیان و ابرازِ عقیده تا تحمیلِ پوشش و حجاب و ..، تا تکرّرِ اعدام‌ها؛ بحران‌هایی که جملگی صلح و امنیت، حاکمیتِ قانون و حیاتِ اجتماعی میهنِ ما را تهدید می‌کنند.

ما امضا کنندگان این بیانیه، برخود فرض می‌دانیم در انتخابات پیشِ‌رو که صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم مهندسی شده‌است، شرکت‌نکنیم و به این صحنه‌آرایی تن ‌درندهیم.

سخن‌ آخر این‌که بدون احیای راستین نهاد انتخابات، حضور و مشارکت واقعی رخ نخواهد نمود و عرصه ی سیاسی رسمی سرنوشتی بهتر از دریاچه ی خشکیده ی ارومیه نخواهد داشت!

اسامی:

اسماعیل آزادی , حمیدرضا آزرم‌منش, حمید آصفی , امیراصلان اقایی, علی آهنین‌پنجه, مژگان آورند, سید یعقوب آل‌شفیعی‌فومنی, هاشم باروتی , محبوبه ابراهیمی, هادی احتظاضی, محمدصادق احمدآخوندی, شهروز احمدی, محمدرضا احمدی, رضا احمدی, امین احمدی, پیمان احمدی , مسعود احمدی, مهران ارژنگ , حسین ارغوانی, مهدی استیلی, محبوبه اعرج‌شیروانی, فرزانه افشاری, فهیمه افشاری, عباس اقبال, علیرضا اکبرزادگان, سیدعبدالمجید الهامی, مرتضی الویری , الهه امیرانتظام, رضا امینی, علی باباچاهی, محمدحسن بازافکن, ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, محمود باقری, آرزو باهر, اکبر بدیع‌زادگان, فرشته بقایی, محمد بلبلیان, محمدحسین بنی‌اسدی, عماد بهاور, جلال بهرامی, حمید بهشتی, بهنام بیات , صفا بیطرف, فاطمه بیگدلی‌آذری‌قمی, مطهره پارسی, مهدی پناهی, عباس پوراظهری, حسن‌ پورعظیم, پارسا پورغفارمغفرتی, مهرداد پوشائی, جهانمیر پیش‌بین, حبیب‌الله پیمان, محمدرضا تحویلدار ی, علی تک‌فلاح, محمد توسلی , درخشنده تیموریان, حسین ثاقب, حسین جزایری , مهرنوش جعفری, سیّدکمال جلال‌الدّینی, موسی جلالی‌خواه , محمّد جمادی, محمد جمادی, امین چالاکی, رضا حاجی, یونس حاجیزاده, مهرداد حجّتی, حسین حدادنژاد, محمدعلی حسن‌نژاد, علی حسینمردی, سیّدعلی حسینی, میرسلیمان حسینی‌مقدم, عبدالعلی حسینیون, بهزاد حق پناه, جمشید حقگو, ابوالفضل حکیمی, عبدالله حکیمی, علیرضا خاشعی‌پور, شبنم خان‌مصدق , نگار خدادادی, امیر خرّم, شیرین خسروشاهی, همایون خسروی, محمد خلیلی , ابراهیم خوش‌سیرت, محمد خیرالدین, بهرام خیری , اکبر دانش‌سرارودی , ناصر دانشفر , مصطفی دانشگر , فاطمه دردکشان, ملیحه دردکشان, محمد دردکشان, احمد دلیجه, امیرخسرو دلیرثانی, میلاد دهقانی, عباس راستی‌بروجنی, محمدصادق ربانی‌املشی, زهرا ربانی‌املشی, علیرضا رجایی, حسین رجایی , سهیلا رجایی, الهه رجایی , محمّدجواد رجائیان , علیرضا رجبیان, محترم رحمانی, محسن رحمانی, احسان رزاقی, جلال رستمکلایی, مصطفی رسته‌مقدم , بهمن رضاخانی, احد رضایی, محمّد رضایی, حسین رفیعی, تورج ریحانی, حمیده زارع, رقیه زارع‌پورحیدری, رضا زعفرانی, مهدی زمانی , محسن زمانی, رضا ژند, نرجس سالاری, سیّدمحمّدعلی سجادی, نشاط سحابی , عیسی سحرخیز, حسین سربندی , پروانه سلحشوری, رضا سیدزاده, جعفر شاپورزاده, علی شاهزیدی , حامد شجاعی , حامد شجاعی, ژیلا شریعت‌پناهی, احسان شریعتی, علی شریعتی, آرمین شریفی , هرمز شریفیان, مهدی شعبانی‌خلج, انوشیروان شکری‌نوشنق, پرویز شهپر, مجید شیعه‌علی, محمد صابر, فیروزه صابر, سعید صاحب‌محمدی, یحیی‌ صادقلو, محسن صادقی, فاطمه صادقی, علی صادقی, مرتضی صارمی, هاشم صباغیان, سعید صحبتی, سرور صحرانورد , رضا صدر, نیما صفار , علی صفاردستگردی, سوده صفوی, کیوان صمیمی, احمد صیام‌پور , سایه صیدال, جلیل ضرابی, طاهره طالقانی , فرید طاهری, علی‌اکبر طاهری‌قزوینی, سیّدمحمّد طباطبایی, فرشاد طبری, معصومه طوفان‌پور, محدّثه عاطفی, عبدالله طاهری‌ناصری, سیما عبدلی , علیرضا عبدی, فیض‌الله عرب‌سرخی, رضا عزیزی, روئین عطوفت, احمد عظیمی, اسماعیل علوی, علیرضا علوی‌تبار, مهدی علیپور, طاهره علیزاده, محمود عمرانی, علی‌اصغر غروی, محمدرضا غفاری , نسرین غلامحسین‌زاده, فریده غیرت, منیژه فتحی, امید فراغت, محمدمهدی فرخی, غفار فرزدی , سعید فرمد, فاطمه فرهنگ‌خواه, حسن فرهنگی, سمانه فکوری, حسین فلاح, شهین‌دخت قاسمی, محمود قاسمی , مریم قدس, ابوالفضل قدیانی, احمد قربانی, زهرا قزلباش, خسرو قشقایی, ماهرو قشقایی, محمداسحق قمی, نظام‌الدین قهاری, مصطفی قهرمانی, نادر قوچ کانلو, محمّد کارخانه‌چین, رحمان کارگشا, عباس کاظمی, عبدالله کاظمی, حسین کربلایی , جواد کرمی, روح‌الله کلانتری, مهدی کوچکی, بهناز کیانی , رضا کیانی, على گرجی, بیژن گل‌افرا, جعفر گلرخ, جعفر گنجی , پریسا گنجی, فاطمه گوارایی , حسین گودرزی, هوشنگ گودرزی, احسان مالکی‌پور, مسعود مانیان, مصطفی محب‌کیا, علی محمد فراهانی, حمیدرضا محمدنژاد, سیدفرزاد محمدی , بهروز محمدی, محمد محمدی, سعید محمّدی, محمّد محمّدی‌اردهالی, عبدالله مرادی , عبدالله مرادیان, علی مزروعی, رضا مسموعی, اکرم مصباح , محمدجواد مظفر, مهدی مظفری, مونا معافی, مهدی معتمدی‌مهر, احمد معصومی, سعید معیری , علی ملک‌پور , احمد ملکزاده, اصغر ممبینی , احمد منتظری, سعیده منتظری , خسرو منصوریان, علی مهرداد, حمیده مولایی , على مؤمنى, عقیل مومنی , محمد نانکلی , ابوالفضل نجفی, مهدی نصیری, علی نظری, سعید نعیمی, اکرم نقابی (زینالی), محمود نکوروح, مهدی نوربخش, مرتضی نورمحمدی , اکبر نوری, حسین نوری‌زاده, ناصر نوری‌زاده, بتول نیک‌مهر, احمد هادوی‌, محمّدامین هادوی, محمّدهادى هادی‌زاده‌یزدى, حنظله هدایتی , علیرضا هندی, مصطفی یاراحمدی.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. عجیب اینجاست که برخی از نمایندگان ادوار سابق مجلس نیز به تحریم کنندگان امروزی انتخابات تبدیل شده اند. اگر نمایندگان گذشته واقعاً انتخابات را لایق تحریم می دانستند، باید از پس دوران ریاست جمهوری خاتمی به طور مستمر و قاطع به تحریم هر گونه انتخابات اقدام می کردند، چرا که قانون اساسی به نحو بارزی انتخابات را تابع رهبری و شورای نگهبان می داند و تجربه عملی خاتمی نیز با وضوح بیشتری نشان داد که فیلتر اصلی رای مردم نیست و بلکه فیلتر رهبری و شورای نگهبان است. از اینجا معلوم می شود که دغدغه نمایندگان سابق که طبل تحریم را به دوش و دست گرفته اند، دغدغه بیرون ماندن از قدرت است و نه اضطراب غلبه استبداد و یکسان سازی در قوای سه گانه. آنها تا آن روزی که جایی در قدرت می یافتند، از طومارهای تحریمشان خبری نبود. فقط امروز که مغلوب قدرت دیگران اند، مبلغ تحریم شده اند. دگردیسی آنها دگردیسی درونی و حاصل تحول اندیشه ایشان نیست، بلکه محصول برآورده نشدن سوداهای قدرت جویی آنهاست……….

    مگر از متن قانون اساسی جمهوری اسلامی به جز مصلحت و تایید رهبری و شورای نگهبان بیرون خواهد آمد؟ مبنا و بنیادی که همه نوع انتخابات کشور بر آن پایه باید انجام شود، به طور آشکار در قانون اساسی اعلام گردیده و تا مادامی که سر و کار انتخابات با این قانون اساسی باشد، ساز و کار انتخابات نیز همین خواهد بود که اکنون در حال وقوع است. آن روز هم که نمایندگان دیروزین و توابان امروزی با شوری آتشین در قوای سه گانه رخت اقامت می افکندند، نحوه انتخابات همین بود که اکنون است و آن پایه و مبنای ابتدائی که گذر انتخابات از فیلتر اصلی رهبری و شورای نگهبان است، آن روز هم همین بود که اکنون است. پس نمایندگان دیروزی تحریم کننده امروزی شایستگی به دست گرفتن طبل تحریم را ندارند، چرا که اگر دغدغه آنها فیلتر شورای نگهبان بود، باید از دهه هشتاد به نقد قانون اساسی و تحریم کلی همه نوع انتخابات کشوری می پرداختند.

  2. .
    محمد فاضلی جامعه‌شناس گفت: به مردم توصیه می‌کنم گیر فرمول‌های یک خطی نیفتند.

    آقای فاضلی،
    هرگونه توصیه‌ای به مردم خدازده به منزله‌ی خودکشی می‌باشد زیرا مردم در قعر منجلاب خرافات و ناآگاهی و تعصب غرقند.
    خاکم به دهن ملت ایران همه شیرند، از بهر نگهداری‌ی این خاک دلیرند.
    چون جان به لب آید همه از جان شده سیرند، اوراق خرافات بشویند و بمانند و نمیرند.

    سرور گرامی،
    تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که هم‌صدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
    1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
    2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
    با تشکر از توجه شما.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »