در آستانه‌ی سالروز ملی شدن صنعت نفت؛هجویه‌ای بر تاریخ استعماری غرب 

سپیده جدیری

این شعر تقدیم می‌شود به یاد جاودان مصدق و میراث بزرگش که نه به هر استعمارگری بود.
سپیده جدیری

وای غرب، غرب!
ای آسمانِ کنده شده، وای غرب!
در سمتِ درستِ تاریخِ همیشگی‌ات، فقدانِ هویت‌ِ افزوده، کافر به قاب کهنه‌ی شهامتِ ما، انبوهِ هیاهو بدون فریاد و رؤیا
آه، غرب!

روزگار فقیری‌ست که باید به حمل و نقل عمومی‌ات بنگریم
و از همه جا بی‌خبر شویم، وای غرب!
رانندگی چه آسان است در جاده‌های تو!
کمی پیش‌تر برو سر از پا نشناس!
که نابودی و نفرت از آن ماست
و شما در بهشت پارو می‌زنید دریای صبر ما را،
بنده‌نوازی‌تان قد و قامت ما را
وای غرب!

چه مزیّن، چه فاش‌گو، چه باوقار
از خود بیدار، بیزارمان می‌کنید

شرقِ اندوه، شرقِ سابق بر این، شرقِ دعوت کننده به آسمان و شهود
به درستی به درستی راه به جایی نخواهد برد

مرگ بر ما، سنگ بر ما، نفرت و خدنگ بر ما
چاه بر ما، آه بر ما، بختک سیاه بر ما
که ناگزیریم از چنگ تو، از شیک بودنِ مرگ‌ومیرِ قشنگِ تو، وای غرب!
درد بشمار، درد بشمار، که ناگزیریم
که خون ما بر دستان شما درخشان است
که خون ما جاودان است، وای غرب!

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شیفتگی و گرایش افراد به امواجی را  که بر عرصه فضای رسانه ای و سیاسی ظاهر می‌شوند، چگونه می‌توان توضیح داد؟ شیفتگی و دلباختگی- بنا به تعریف- رفتاری انفعالی و روانی است و طبعا به

ادامه »

دکتر سروش گرامی! در متن اخیرتان بسیار گلایه کرده بودید از حملات بی‌ادبان. بگذارید این نامه کوتاه را با دل‌جویی از شما آغاز کنم.

ادامه »

در یک دسته‌بندی کلان، نیروهای عمده تاثیرگذار بر امروز و آینده ایران را می‌توان به سه دسته جامع تقسیم کرد:

ادامه »