به نام خدای رنگین کمان
آیتالله خامنهای،
رهبر جمهوری اسلامی ایران
باسلام
عصر دیروز، شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، برای بار سوم در ماه گذشته ماموران تفتیش و بازرسی زندان، نهاد تحتنظر منصوبان شما، به اتاق ما در اوین حمله کردند. در این تفتیش غیرمعمول و طولانی از جمله بخشی از یادداشتهای شخصی بنده و آقای دکتر سعید مدنی را با خود بردند.
حال آنکه ضبط یادداشتها آشکارا ناقض قانون و آیین نامهی سازمان زندانها است. از شما میپرسم به چه حقی و چرا برخلاف نص صریح قانون یادداشتهای ما را ضبط کردهاند؟ چرا به دروغ گفتند یادداشتها را بلافاصله برمیگردانند و برنگرداندند؟ این اقدامها چه تناسبی با اعلام عفو زندانیان دارد؟ شما مکررا ادعا میکنید که مخالفانتان حق نقد شما را دارند.
چگونه این ادعا قابل باور است وقتی مثلا من صرفا به خاطر نقد عملکرد شما در دو پرونده در مجموع به ۱۵ سال زندان (۷ + ۸ سال) محکوم شدهام و پژوهشگر فاضلی مثل دکتر سعید مدنی که جامعه ما بیش از گذشته به پژوهشهای ارزشمندش درباره خشونتپرهیزی، فقر، نابرابری و آسیبهای اجتماعی نیاز دارد، در دو پرونده مجموعا به ۱۴ سال زندان (۵ + ۹ سال) محکوم میشود؟
چگونه این ادعا قابل باور است وقتی حتی در زندان هم منصوبان شما حد نگه نمیدارند و یادداشتهای شخصی ما را برخلاف قانون ضبط میکنند؟ دقیقا همزمان با تجدید رابطه با آلسعود، چه معنایی دارد وقتی با زندانیان خشونتپرهیز و منتقد چنین میکنند؟ آیا به جامعه پیام مصالحه در خارج و سرکوب در داخل نمیدهد؟
مهمتر اینکه چرا از صرف طرح پیشنهاد برگزاری رفراندوم چنان هراس دارید که در واکنش به حمایت ما از بیانیه مهندس موسوی چنین تضییعات غیرقانونی ایجاد میکنید؟ چرا حتی بعد از زندانی کردن غیرعادلانه منتقدانتان، حقوق مسلم و اولیهشان را در زندان پایمال میکنید؟ آیا چنین منشی مطابق اخلاق محمدی، عدالت علوی و قانونمداری است؟
چه زمانی می خواهید بپذیرید که چنین برخوردهایی در برابر منتقدان مطلقا اثربخش نیست و هیچ میزان فشار و حمله و تحمیل هزینه نمیتواند ما را از دفاع از حقوق و آزادیهای اساسی هموطنانمان و محکومیت نقض عدالت و قانون و حقوق ملت توسط شما و منصوبانتان منصرف کند؟
سیدمصطفی تاجزاده
بند ۴ زندان اوین / ۲۱ اسفند ۱۴۰۱
6 پاسخ
آقای تاجزاده خدا را شکر زندان هستی و اظهار فضل های این قوم که درسته آئینه خود آخوندا هستند نمی بینه .. اینها فقط عصبانی ترند – چون آب ندیدن مثل آخوندا شناگر ماهر بشن ..
وقتی آدم خودش را قبول نداشته باشد باید بترسد
بله آقای تاجزاده چنین رفتاری دقیقا مصداق اخلاق محمدی و عدالت علوی است، هر چند هیچ تناسبی با قانونمداری ندارد. حکومت دینی یعنی برتری شرع بر قانون مدنی،و حکومت فقیه یعنی برتری دستور او بر خود شرع! شما پیش از سال ۱۳۵۷ باید اینها را میدانستید که ندانستید. باید تاریخ واقعی و انتقادی اسلام را میخواندید که بجایش تاریخهای تمجیدی اسلام را مطالعه کردید. اکنون واقعیت زشت به جلوی صورتتان رسیده و دیگر انکارش ممکن نیست.تازه بخت یارتان بوده،چون اگر اسیر خود محمد یا علی بودید تا کنون گردنتان را زده بودند! اسلام و حکومت اسلامی همین است. نخستین بار هم نیست. حکومت اعراب، حکومت خوارزمشاهیان ،حکومت مذهبی تیمورلنگ و گورکانیان و حکومت صفوی و قاجار هم همین بودهاند. تمامشان هم به حمله خارجی و اشغال کشور ختم شدند. چند بار تجربه لازم است تا شما مسلمانان بفهمید ریشه مشکل از ریشه این درخت معوج عربی است؟!!
این چه زندانی است که زندانی به موبایل و اینترنت دسترسی دارد، از درون آن به حکومت اعتراض می کند و به دوستانش مشورت های سیاسی امنیتی می دهد؟
من وقتی یاد زندان دوران طلایی امام می افتم که تاجزاده از نقش آفرینان فناتیک آن دوران بود، سرم سوت می کشد.
بچه های مردم را بجرم روزنامه خواندن ۳۰ تا چهل نفره در سلولهای کوچک فرو می کردند، شلاق می زدند (یا بقول تاجزاده ها تعزیر می کردند) و بقولی تجاوز می کردند و هزاران نفر را بدون محاکمه اعدام کردند.
در دوران طلایی امام زندانی از حقوق ابتدایی مثل بهداشت و درمان مناسب، حق استحمام منظم، ملاقات حضوری با خانواده، مرخصی، دسترسی به اخبار و مطبوعات رسمی، حق وکیل اختیاری، دادگاه علنی و … محروم بود.
در مقایسه با زندانی که ما در دوران طلایی امام دیدیم، باید به زندانبانان کنونی تاجزاده جایزه صلح نوبل بدهند!
متاسفانه الحق لمن غلب.
آرزوهای شیرین و شعاری مانند پیروزی همیشگی حق بر باطل، اثربخش بودن ایستادگی، پایان سفید شب سیه و … برای کسی نان و آب و امنیت نمی شود.
لذا وقتی وزیر کشور یا نخست وزیر هستید به وظایف قانونی و وجدانی خود عمل کنید تا بعدا نه خود دچار غبن و ظلت شوید نه مردمانتان. بنظرم راهی که بنی صدر رفت و در اوج قدرت باج نداد و بر اصول پای فشرد شرافتمندانه تر بود.
آفرین