بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی در حمایت از «همه‌پرسی تغییر قانون اساسی» 


زیتون
–  جمعی از نواندیشان دینی با اشاره به «پیام تازه میرحسین موسوی از حصر» حمایت خود را از «همه‌پرسی تغییر قانون اساسی» اعلام کردند.

این بیانیه به امضاء  هاشم آقاجری، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، رضا بهشتی معزّ، میثم بادامچی، رضا علیجانی، احمد علوی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، علیرضا رجایی، سروش دباغ، رحمان لیوانی، عبدالله ناصری طاهری، داریوش محمدپور، مهدی ممکن و یاسر میردامادی رسیده است.

متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته در ادامه می‌آید.

ضرورت تغییر بنیادین و ساختاریِ نظام جمهوری اسلامی ایران مضمونی تازه نیست. با این حال، هنگام شکل‌گیری جنبش سبز پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸، در ذهن و ضمیر بسیاری از شهروندان معترض ایرانی این ایده هنوز چندان جای‌گیر نشده بود. در نظر شماری از معترضان ۸۸ هنوز کوره‌راهی برای تغییر در درون ساختار فعلی حکومت میسر بود. دوران کوتاه‌مدت اعتبار حسن روحانی با دولت مستعجل برجام، که در زمین‌گیر شدن آن علل گوناگون داخلی و خارجی سهم داشتند، راه را بر چرخش به سوی ضرورت همه‌پرسی و تغییر ساختاری هموارتر کرد.

تا پیش از کشتار و سرکوب‌های گسترده‌ی سالیان ۹۶ و ۹۸ که با سکوت معنا‌دار حسن روحانی رخ داد، قالب نیمه‌جان اصلاحات که میراث دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بود، هنوز گهگاهی عرض وجود می‌کرد. از دوره‌ی دوم حسن روحانی تا اضمحلال کامل صندوق رأی در انتخابات ۱۴۰۰، که با انتصاب فرمایشی یکی از بی‌کفایت‌ترین زمام‌داران تاریخ جمهوری اسلامی ایران همراه بود، مرزبندی‌ جناح‌های حاکم سیاسی ایران یکسره در هم شکست. ایران انبار باروتی شد که مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام و معتمدان خاص رهبر مادام العمر و مطلق العنان‌اش با سیاست‌های ماجراجویانه‌ی دشمن‌محور، به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای کبریت زیر این انبار باروت می‌کشیدند و همواره از حمایت بی‌دریغ رهبر در این تهدیدهای امنیتی برخوردار بودند.

پیام تازه‌ی میرحسین موسوی از حصر ظالمانه‌ی دوازده‌ساله‌‌، مبنی بر ضرورت همه‌پرسی و تغییرات ساختاری نشان از عبور دلیرانه‌ی میرحسین موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به «نیاز به قانون اساسی جدید» است؛ تصریحی انکارناپذیر که نشان از تغییر الگوی فکری (پارادایم شیفت) در رویکرد میرحسین به سیاست ایران دارد. پیام میرحسین نه تنها جنبش «زن، زندگی، آزادی»‌ را به رسمیّت می‌شناسد که در راستای آن حرکت می‌کند و آن را سکوی پرشی برای تصرف قدرت نمی‌بیند.

روشن است که نظام جمهوری اسلامی و تصمیم‌گیران اصلی‌اش هیچ عبرتی از چند ماه اعتراض و نارضایتی مردمی نگرفته‌اند و «جز لجاجت و اصرار بر روش‌های سرکوبگرانه به جای گفت‌وگو و اقناع» سر سوزنی حاضر نشدند صداهای برخاسته از گوشه‌-گوشه‌ی ایران را به رسمیت شناسند. میرحسین موسوی با اشاره به «زایش دلهره‌آور فاصله‌های طبقاتی، اثرات سیاست‌های ماجراجویانه دشمن‌محور به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای، فساد گسترده در نهادهای پولی و مالی، خفقان گسترده فرهنگی، فقدان آزادی‌ها و سرکوب وحشیانه زنان و مردان و حتی کودکان» مهم‌ترین ویژگی‌های نظام سیاسی فعلی ایران را تحت رهبری مادام العمر و مطلق العنان کنونی نشان داده است.

تازه ترین نمونه‌‌ای که بستر فساد اقتصادی را بیش از پیش گسترش می‌دهد طرح فروش (بخوانید: چوب حراجِ) اموال دولتی است تا پول آن خرج نهادهای سرکوب و مغزشویی شود؛ فروشی بدون نظارت افراد و نهادهای ذی‌صلاح، بدون طی کردن مراحل قانونی که تنها با تأیید رهبری و مصونیت قضایی فروشندگان اموال دولتی انجام می‌گیرد، به‌ویژه آنکه مشخص نیست خریدارانِ این اموال کدام اشخاص، نهاد‌ها و شرکت‌ها هستند.

بر اساس تجربه‌ی شکست اصلاحات و مقاومت حاکمیت در برابر هرگونه تغییر، میرحسین پیشنهادهای سه‌گانه‌ی خود را مطرح می‌کند: ۱. همه‌پرسی تغییر قانون اساسی، و در صورت موافقت مردم ۲. تشکیل مجلس مؤسسان از سوی نمایندگان همه‌ی مردم برای تهیه‌ی پیش‌نویس قانون اساسی جدید و ۳. به همه‌پرسی گذاردن قانون اساسی جدید.

پیام میرحسین با اذعان به ابهامات گذار از وضع کنونی پایان می‌یابد: «کمترینش آنکه چه کسی قرار است آن را بپذیرد یا به اجرا بگذارد. از آن بالاتر چه باید کرد تا چهل سال بعد از نو به همین نقطه باز نگردیم و از سوی آیندگان سرزنش نشویم. از آن مبرم‌تر، چگونه به توانایی‌مان برای عبور از این مرحله ایمان بیاوریم».

موسوی خود یا هم‌فکران‌اش را منجی راه آینده‌ی ایران معرفی نکرده است؛ این فروتنی خصلتی است کلیدی. خردمندی میرحسین در اینجا خود را نشان می‌دهد که او درِ باغ سبز نشان نداده است. او می‌پرسد که چه کنیم تا جمهوری اسلامی با این روش‌ها و تنگ‌نظری‌ها دوباره در لفافه‌ای جدید تکرار نشود. این نگرانی‌ها را هم‌ اکنون در میان جمعی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور هم می‌توان دید. مهم‌تر از همه این‌که موسوی به توانایی مردم ایران برای عبور از این مرحله ایمان دارد. برای او این مقطع بن‌بست نیست. برای مردمی جان‌به‌لب‌رسیده، زجرکشیده، شادی‌باخته، سرکوب‌شده و زندگی‌بربادرفته چیزی عظیم‌تر از این نیست که کسی آینه‌ای در برابرشان بگیرد و به آن‌ها بگوید: شما می‌توانید و حق دارید روزگاری شاد، آزاد و برخوردار داشته باشید.

ما امضا کنندگان این بیانیه، که دل در گرو ایران و ایرانی داریم، حمایت کامل خود را از پیشنهادهای سنجیده‌ و دلیرانه‌ی میرحسین موسوی اعلام می‌کنیم. ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغییرات کلیدی برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی از رهگذر همه‌پرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز می‌کنیم.

هاشم آقاجری
حسن یوسفی اشکوری
محمدجواد اکبرین
رضا بهشتی معزّ
میثم بادامچی
رضا علیجانی
احمد علوی
علی طهماسبی
حسن فرشتیان
علیرضا رجایی
سروش دباغ
رحمان لیوانی
عبدالله ناصری طاهری
داریوش محمدپور
مهدی ممکن
یاسر میردامادی

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

5 پاسخ

  1. دراین بیانیه جای این افراد خالی ست:
    غبدالعلی بازرگان-محسن کدیور-عبدالکریم سروش-تقی رحمانی-امیرارجمند-اکبرگنجی-بنی صدریون-نوربخش-برقعی وووو
    نمی دانم اختلاف نظردارند یا اتفاقی نامشان نیست.امیدوارم این حضرات ودیگرانیکه درخارج درچهارچوب نواندیش دینی تعریف می شوند باهم نزدیکترشده وبیانیه های پرتعدادتری صادرکنند همینطورطیف سیاسیون ملی مذهبی یا نهضتی ها درخارج ازادی عمل دارند وشایسته است حتی المقدورباهم کارکنند.

  2. رشد اقتصادی زمانی معنا دارد که بسیار بیشتر از تخریب اقتصادی (تورم) باشد؛ مانند کشورهای توسعه یافته که در حالت عادی (بدون جنگ روسیه و ناتو) رشدی در حدود ۵ درصد و تورمی در حدود ۱.۵ درصد دارند.

    فاکتورهای تورم آفرین و ضعیف کننده پول، ۳ دسته کلی دارند:

    ۱. حکومت فاشیستی عقیدتی در برابر حکومت توریستی سکولار، هر نوع افزایش مالیات و عوارض و دستمزد و بودجه برای مفتخواران و گاز و برق و معافیت مالیات این موارد برای هر گروهی، نظیر سپاه و بسیج و حوزه، باعث کاهش قدرت پول و افزایش تورم و کاهش سرمایه گزاری می گردد.
    ۲. بازار انحصاری مسکن (مصالح ساختمانی) و خودرو در انحصار فاسدان بازاری بانکی و حکومتی، چه بخش ریالی افزایش قیمت از طریق برگزاری مناقصه در بورس کالا با هدف فروختن به بالاترین پیشنهاد (افت ارزش پول) و چه از طریق دریافت ارز برای واردات؛ در برابر بازار آزاد در رقابت بین شرکتهای چند ملیتی با قیمت مقطوع شرکت بین المللی برای هر کالا، خودرو، مسکن، مصالح ساختمانی، …
    ۳. صادرات خوراک به کشورهای با قدرت پول قوی در برابر تولید انبوه و متعادل کننده قیمت با واردات از کشورهای با پول ضعیف

    در ایران فعلی، صحبت در مورد اول موضوعیت ندارد و غیرقابل اصلاح است. اما موارد دوم و سوم، در صورتیکه تبانی بین بازاریان فاسد و حکومتیان رخ ندهد، این امکان وجود دارد که بتوان تا حدود زیادی جلوی تورم گرفته شده و قدرت را به پول ملی بازگرداند.

  3. ملت ما چقدر بدبخت است که وقتی (به اصطلاح) رهبرش بعد از بیش از ۴۰ سال راه را می‌یابد، برایش هورا می‌کشد!

  4. جبهه ۲۵ شهریور
    چهارشنبه ۱۹ بهمن ۰۰۰۱ ژینا
    ۸ فوریه ۲۰۲۳،

    به باور تاریخ، به قسم مادران داغدیده ۴۴ سال، به شیر پاک خوردگان ایران، به آینده روشن ایران بانو، به چشم دادگان جوان، به شرم باختگان نوجوان، به زمین کوبانیده شدگان بیگناه، که آنچه می بینیم طی دو سه روز اخیر شرم آور ترین حرکت ممکن است که تنها خاطر غارت و چپاول و شیادی فن آور اسلام نمای واقعی، خمینی دجال، را به یاد می آورد.

    چگونه است ناگهان سیدین بی حیای مرموز و قانون نما و عهد شکن اکنون که پیروزی انقلابیون زن زندگی و آزادی را نزدیک می انگارند بر آن شدند تا ناگهان به دلسوزی مردم بر آیند و بیانیه از سر شکم سر دهند تا ولایت را سر خوش سازند.

    فراموشی خاتمی هنگامی که ده نمکی نمک به حرام به فرمان درمانده جوانان را به یا زهرا ی بر زمین کوی کوباند، باور کردنی نیست. اینکه هنوز گوش به فرمان ولی خود است غیر قابل تعجب نیست.

    حسین سبز نمایی که حال بایستی دوازده سال از آن می گذشت تا فهم آن یابد، آن هم پس از کشتار و تجاوز و تار و مار کردن جوانان، تا مخ بیمارش را بیدار کند که قانون اساسی بایستی تغییر کند و حال وقت رفراندوم است. عقلت به که وام داده بودی که کودک چند ساله نیز از درک استبداد ولایتی در نمی ماند اما تو ماندی و یا به ماندن زده ای.

    آنکه احمق و کودن می شمارید مردم دلاور ایران هستند که ۲۵ سال از سالهای نفیس آنان را به باد استبداد بردید و حال که اسلام پوشالی خود را در خطر می بینید به یاد تغییر افتاده اید.

    برای مردم چه گذاشته اید که اکنون بایستی باورتان کنند. همانطور که از عمامه پرانی در خشم بودید و خلاف اخلاق و روش نادرست اعتراض می دانستید، واکنشی است که این در میان آنها گم است و کاملا قابل توجیه.

    دزدی و یا بهتر، دزدانی دگر بار بر راه گذاشته اند تا همچون دجال کبیر سرزمین ایران را آلوده و ننگین کنند. اینها اعتباری ندارند که خود سبب آن هستند و از نجابت ایرانیان سوء استفاده تمام را کرده اند.

    شرمتان باد که آبروی دین و مذهب را برده و محمد و علی را نیز به سخره گرفته اید.

    میر سبز پوش، برای اثبات خود تنها یک راه داری: بیانیه اعتصاب سراسری بدهی و از عواقب ولایت نترسی و پشت مردم بایستی، آن وقت خیلی ناباوران تو را باور خواهند کرد.

    این گوی تو و این میدان انقلابیون آماده به تصمیم.

    مسعود

  5. تمام این تلاش‌ها برای ایجاد جمهوری اسلامی دوم است. ولی چه تضمینی هست که جمهوری اسلامی دوم از اول بهتر باشد؟

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند که معتقدند جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و باید برود. موافقان

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در

ادامه »