پایان شب یلدای ستم سپید است 

عبدالعلی بازرگان

اول دی‌ماه، سرآغاز زمستان بلند‌ترین شب سال، شب یلدای معروف است که امشب به استقبالش می‌رویم. شب یلدا همچون چهارشنبه‌‌سوری، نوروز، سیزده به در و آدابشان، از کهن‌ترین رسوم ایرانیان باستان و مرتبط با مناسک دین زرتشت است که امروز هدف و منظورش را فراموش کرده و ظرف بی‌محتوایش را جشن می‌گیریم، همچنان‌که‌ از قیام ضد استبدادی و آزادی‌خواهانه امام حسین و یارانش، فقط به عزاداری، که تنها ظرف مجاز برای زنده نگه داشتن یاد و نام آن شهید دردوران خلفای جور اموی و عباسی بوده است، بسنده می‌کنیم.

می‌گویند «یلدا» کلمه‌ای سریانی به‌معنای تولد است که مسیحیان آن‌دیار میلاد عیسی مسیح (۲۵ دسامبر) را که در شب یلدای سلطه ستمگران روم باستان چشم به هستی گشود با آن منطبق شمرده‌اند. فلسفه روشن نگه داشتن آتشکده و جایگاه نور و تاریکی در شریعت زرتشت نیز نمادی است که اشاره به کفر و ایمان دارد. زرتشتیان بلند شدن شب را نماد سلطه تاریکی اهریمن و سرآغاز کاسته شدن از آن را در شب یلدا، غلبه اهورامزدا و تولد و رشد ایمان و برچیده شدن بساط ظلم و ستم شمره‌اند که گویی: فواره چون بلند شود سرنگون شود.

عید هانوکای (Hanukkah) یهودیان نیز به یاد و بزرگداشت معجزه روشن ماندن شمع معبدشان در طول مدت نبرد هشت روزه با دشمنان در همین حوالی یعنی ۱۹ دسامبر واقع شده و هر سه واقعه نوعی خروج از تاریکی به نور و در راستای مفهومی است که قرآن بارها از «خروج از تاریکی‌ها به سوی نور» به صورت نمادین در اشاره به نور و تاریکی‌های اخلاقی انسان سخن گفته است(۱). از جمله:
خدا یار و یاور مومنان است؛ آنان را از (انواع) تاریکی‌ها به سوی نور خارج می‌سازد، اما یار و یاور منکران طاغوت‌هایند که آنان را از نور(فطرت) به سوی تاریکی‌ها خارج می‌کنند(۲).

ادیبان و عارفان ما نیز اشارات فراوانی به شب یلدا دارند و از این پدیده طبیعی معانی مجازی متنوعی برداشت کرده اند. از جمله:
حافظ: خلوت دل نیست جای صحبت اغیار/  دیو چو بیرون روز فرشته درآ ید
صحبت حکام، ظلمت شب یلداست / نور ز خورشید جوی بو که برآید
سعدی: بادِ آسایش گیتی نزند بر دل ریش / صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
برآی ای صبح مشتاقان اگرهنگام روزآمد / که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
پروین: اعتصامی: دور است کاروان سحر زینجا / شمعی بباید این شب یلدا را
ناصرخسرو: قندیل فروزی به شب قدر به مسجد / مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
منوچهری: نور رایش تیره شب را روز نورانی کند / دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند.
خاقانی: سخنم بلندنام از سخن تو گشت و شاید / که درازنامی از نام مسیح یافت یلدا
امیرمعزی: به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی / که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا.

جایگاه ویژه شب و روز در قرآن
۴ سوره قرآن به نام: لیل (شب)، عصر، فجر(شکافته شدن پرده تاریکی و آغاز روز) و ضحی (پرتوخورشید) می‌باشد.
تعداد کله «یوم» درست ۳۶۵ روز به تعداد روزهای سال در قرآن آمده است (۳۴۹ بارالیوم معرفه و ۱۶ بار یوما نکره). در ۱۴ سوره قرآن به گاه‌های مختلف شبانه روزی سوگند خورده است. البته خدا نیازی به سوگند خوردن ندارد، سوکندهای قرآنی، تاکید و توجه دادن به تلاوت‌کنندگان در جدی گرفتن موضوع و توجه عمیق به آن است. این سوگند ها بسیار متنوع است و دو سیر از تاریکی به روشنایی و از روشنی به تاریکی را شامل می‌شود:
۱- سیر از نهایت روشنایی روز تا: ضعف و زوال آن درعصر تا افزایش تاریکی در غروب و ابتدای شب و سرانجام تاریکی تاریکی مطلق آن در نیمه شب،
۲- سیر از نهایت تاریکی نصفه شب تا: ضعف تدریجی آن در طول شب سپس سست و سپری شدن آن تا طلوع فجر و بالاخره صبح صادق و تابش رو به افزایش نور خورشید تا اوج آن به هنگام ظهر.

قرآن این سیر دو سویه را با کلماتی مختلف برای تفهیم مطلب بیان کرده است، بیش از همه به «شب» سوگند خورده، اما نه شب به طور کلی، بلکه به گاه‌های متنوع آن مثل:
سوگند به شب‌های دهگانه (که درغیاب یا نازکی هلال ماه در۵ روز ابتدا و ۵ روز انتهای هرماه تاریکی شب‌ها بیشتر است) (فجر۲). وَلَیَالٍ عَشْرٍ
سوگند به نقش پوششی شب، آنگاه که به تدریج همه چیز را می‌پوشاند (لیل۱). وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَىٰ
سوگند به شب و آنچه زیر پرده تاریک خود جمع می‌کند (انشقاق ۱۷). وَاللَّیْلِ وَمَا وَسَقَ
سوگند به شب، آنگاه که تاریکی به تدریج و آرام برهمه چیز مسلط می‌شود(ضحی ۲). وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَىٰ
سوگند به شب، آنگاه که پشت می‌کند و به تدریج می‌رود (مدثر ۳۳). وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ
سوگند به شب، آنگاه که سبک و به تدریج سپری می‌شود(فجر۴). وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ
سوگند به شب، آنگاه که رقیق شده و به آستانه روز نزدیک می‌شود (تکویر ۱۷). وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ

سوگندهای روز
سوگند به طلوع فجر،آنگاه که پرده ضخیم شب با نیزه نور شکافته می‌شود=هنگام پیروزی( سوره فجر ۱). وَالْفَجْرِ
سوگند به صبح، آنگاه که گسترش و توسعه می‌یابد (تکویر ۱۸). وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ
سوگند به صبح، آنگاه که پرده برداری می‌کند (مدثر ۳۴) وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ
سوگند به پرتو نورخورشید (ضحی ۱). وَالضُّحَىٰ
سوگند به روز آنگاه که جلوه می‌دهد و آشکار می‌سازد(ضحی۲). وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ
سوگند به عصر (عصر ۱). وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ
سوگند به سرخی مغرب (انشقاق ۶). فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ

پانوشت‌ها

۱- ( بقره۲۵۷، مایده۱۶، ابراهیم۵، احزاب۴۳ و حدید۹).۲- بقره ۲۵۷-اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. صبح سپید ملت ما هنگامی است دیگر برای هر موضوعی سیل جملات عربی باصطلاح مقدس به گوش ما سرازیر نشوند. دیگر حالم از شنیدن کلمات کتابی که در صفحات دیگرش دستور کشتن و قطع کردن دست و پا و گردن و حجاب اجباری هم‌میهنانم را داده،به به هر مناسبتی را ندارم. قرآن مال خودتان،بهشت هم همینطور.عیدهای ما هم مال ما. دست از سر ما بردارید و بگذارید عیدهای ملی خود را بدون دیدن این واژگان بیگانه جشن بگیریم. کسی که منبع فهم و منطقش با دشمن درجه یک این کشور یکی باشد،از نظر من هیچ فرقی با آن دیوها ندارد.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در بازار ارز، قیمت‌ها در

ادامه »

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری

ادامه »