‏روایت نازنین زاغری از انفرادی

روزهایی از من می‌خواستند بگویم همسرم جاسوس است و خودم هم برای سازمان‌های جاسوسی کار می‌کنم، اما من نمی‌پذیرفتم و وضعیتم بدتر می‌شد. یکبار آنقدر گریه کردم که غش کردم و از روی صندلی افتادم