میگفت بشین پاشو برو. سرت را بگذار روی دیوار و پاهایت را بده عقب و باید اینطوری بروی. همانطور از پشت محکم لگد میزد یا پس گردنی میزد. آنروز تمام بازجوییها را ایستاده نوشتم. کل پنج شش ساعت بازجویی را نگذاشت بنشینم