‏روایت ضیا نبوی از زندان

می‌گفت بشین پاشو برو. سرت را بگذار روی دیوار و پاهایت را بده عقب و باید اینطوری بروی. همانطور از پشت محکم لگد میزد یا پس گردنی می‌زد. آن‌روز تمام بازجویی‌ها را ایستاده نوشتم. کل پنج شش ساعت بازجویی را نگذاشت بنشینم

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

هفتهٔ گذشته با همین رسانهٔ زیتون که همیشه “خون ژینا” را همراه بوده، گفت‌و‌گویی داشتم ، و از مهم‌ترین گزارهٔ آن بسیار استقبال شد: «آقای خامنه‌ای ترسیده و غمگین است». بعضی از دوستان پیام دادند

ادامه »

جامعه‌ ایران شکل گیری یک جنبش انقلابی را تجربه می‌کند که نتیجه مطلوب آن گذار از جمهوری اسلامی با کمترین هزینه ممکن است. این

ادامه »

در آستانه سالگرد جنبش اعتراضی-‌انقلابی و البته مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز زن، زندگی، آزادی هستیم؛ جنبشی پر برکت و تحول‌آفرین که

ادامه »