‏روایت پرویز دستمالچی از ترور رستوران میکونوس

من فقط نگاهم را از زیر آن میز بردم بالا به طرف آن جایی که مسلسل‌چی ایستاده بود که ببینم رفته، نرفته و چی شده، که یک دستی را دیدم، هیکلش را ندیدم، فقط دستش را دیدم که آستین مشکی داشت، که با کلت به طرف شرفکندی تیر خلاص می‌زند.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

تهاجم نظامی اسرائیل به ایران وارد هفتمین روز خود شده و تحولات به‌سرعتی پیش می‌روند که تصورش دشوار بود. در واکنش به تهدید دونالد ترامپ برای ترور، علی خامنه‌ای با نمایش ذوالفقار خود در شبکه

ادامه »

  آفتابی، اختری، ماهی نمی‌پرسد نشانم.» «کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟» این سطور را با اندوه و نگرانی بسیار در حالی

ادامه »

بی‌تردید، نتانیاهو کذّاب و فریب‌کار و دغل‌کاری توانا و بزرگ است، اما باید انصاف داد که او به همان اندازه

ادامه »