در آستانه‌ی سالروز ملی شدن صنعت نفت؛هجویه‌ای بر تاریخ استعماری غرب

این شعر تقدیم می‌شود به یاد جاودان مصدق و میراث بزرگش که نه به هر استعمارگری بود.
سپیده جدیری

وای غرب، غرب!
ای آسمانِ کنده شده، وای غرب!
در سمتِ درستِ تاریخِ همیشگی‌ات، فقدانِ هویت‌ِ افزوده، کافر به قاب کهنه‌ی شهامتِ ما، انبوهِ هیاهو بدون فریاد و رؤیا
آه، غرب!

روزگار فقیری‌ست که باید به حمل و نقل عمومی‌ات بنگریم
و از همه جا بی‌خبر شویم، وای غرب!
رانندگی چه آسان است در جاده‌های تو!
کمی پیش‌تر برو سر از پا نشناس!
که نابودی و نفرت از آن ماست
و شما در بهشت پارو می‌زنید دریای صبر ما را،
بنده‌نوازی‌تان قد و قامت ما را
وای غرب!

چه مزیّن، چه فاش‌گو، چه باوقار
از خود بیدار، بیزارمان می‌کنید

شرقِ اندوه، شرقِ سابق بر این، شرقِ دعوت کننده به آسمان و شهود
به درستی به درستی راه به جایی نخواهد برد

مرگ بر ما، سنگ بر ما، نفرت و خدنگ بر ما
چاه بر ما، آه بر ما، بختک سیاه بر ما
که ناگزیریم از چنگ تو، از شیک بودنِ مرگ‌ومیرِ قشنگِ تو، وای غرب!
درد بشمار، درد بشمار، که ناگزیریم
که خون ما بر دستان شما درخشان است
که خون ما جاودان است، وای غرب!

View Comments (1)

  • جمع کنید این مسخره بازی ضد غربی را. بس است دیگر این همه عوامانه سخن گفتن.آیا جهان را با جهات جغرافیایی تعریف میکنید؟! شما حتی نمیتوانید "غرب" را درست تعریف کنید. آیا کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین "غربی" هستند؟! آیا ژاپن و کره جنوبی شرقی هستند؟! روسیه چطور،غربی است یا شرقی؟! کی میخواهید بفهمید مشکل عقب ماندگی خودمان است،نه کارهای "غربیان"؟! مصیبت اسلام کم بود،فاجعه چپ‌گرایی عوامانه هم بر آن افزوده شد!!