یادداشت

چند فرهنگ گرایی و خشونت؛ گزارشی از یک کنفرانس

«اسلام بنیاد گریانه» که در دهه های اخیر با نام های «القاعده»، «بوکوحرام» و «داعش» گره خورده، به قرائت تحت اللفظی و غیرتاریخی از سنت دینی باور دارد و با مدرنیته و مدرنیزاسیون بر سر خصم و عداوت است، از خشونت تغذیه می کند و بر اجرای مرّ احکام فقهی و شرعی اصرارمی ورزد…

آیا مردم آیت‌الله خمینی را می‌شناختند؟

خمینی چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب عامل بسیاری از اشتباهات انقلاب و حکومت است، اما عامل اشتباهات مرحوم بازرگان، مرحوم قطب زاده، مرحوم فروهر، آقایان بنی صدر و قطب زاده، حاج سیدجوادی و مجاهدین خلق و هاشمی و خامنه‌ای و میرحسین موسوی و بقیه و بقیه که آیت الله خمینی نیست. آیت الله خمینی هزار اشتباه کرد که باید حتما به آن اشتباهات اشاره کنیم، ولی اشتباهات حکومت پهلوی، نظامیان حکومت، ساواک، بختیار و بسیاری دیگر را که خمینی نباید جواب بدهد…

صدای جامعه مدنی را به رسمیت بشناسید

یادداشت حمیدرضا جلایی‌پور دو نکته اصلی داشت: اول، تکرار دوباره ادعای پیروزی شکوهمند و کم‌نظیر اصلاح‌طلبان در انتخابات دو مجلس و دست‌کم گرفتن آن از سوی من. دوم، نقد او به «سیاست به مثابه عهدی سکولار» و اینکه این مفهوم شبیه مفهوم‌پرانی‌های «چپ‌های شلخته انتقادی» است. من مفصلاً به این دو نکته خواهم پرداخت و سپس سخنم را جمع‌بندی خواهم کرد.

اعتصاب در فرانسه، اعتصاب در ایران

در آستانه‌ی برگزاری جام ملت‌های اروپا ـ که از روز جمعه ۲۱ خردادماه آغاز خواهد شد ـ اعتصاب گروه‌های مختلف کارگری و بخش‌های گوناگون در شهرهای متعدد فرانسه، به عزم اعمال فشار بر دولت برای عدم تغییر قانون کار، ادامه

ربنای شجریان و هویت ملی ایرانیان

برخی از نغمه‌ها، تصویرها، و به ویژه مراسم سنتی در سطح ملی کشورها بر یک وجدان جمعی دلالت می‌کند که همگانی است و معمولاً به هیچ طیف و جناح و قوم خاصی تعلق ندارد. اما در عین حال چسبندگی سیاسی،

چرا گفتمان اصلاح‌طلبی عقیم مانده است؟

اخیراً دکتر حمیدرضا جلائی‌پور  در سایت زیتون مقاله‌ای با عنوانِ «کارستانی استراتژیک با دست‌های بسته یا ریاکاری دوسویه» در نقد مقالهٔ آقای بابک مینا با عنوان «ریاکاری دوسویه»، که نقد سرگردان کردنِ مردم توسط اصلاح‌طلبان است، نوشته‌اند. نوشتهٔ حاضر در

نقدی بر «معمای خمینی»

آقای نبوی ظاهراً برای دفاع از آیت‌الله خمینی در برابر مدعیانی که تمام خطاها را به او نسبت می‌دهند، به حمایت تمام قد از خمینی برخاسته است اما درنهایت، هم به‌صورت مدافع بد ظاهر شده و هم تحلیل یک سویه ایشان به تحریفاتی منتهی شده است. یعنی نه تنها «معمای خمینی» حل نشده بلکه بر ابهامات نیز افزوده شده است.

«کارستانی استراتژیک با دست‌های بسته» یا «ریاکاری دوسویه»

بابک مینا در مقاله‌ی خود تحت عنوان «اصلاح‌طلبان و ریاکاری دوسویه» کار اصلاح‌طلبان را در انتخابات خبرگان و مجلس دهم مورد نقد قرار داده و آن را نوعی ریاکاری دانسته است. نوشته زیر پاسخ به این محقق عزیز است. او

معصوم پانزدهم

سال ۵۸ که اولین بهار آزادی آمده بود و مردم و رهبران انقلابی، همه به ماه عسل اتوپیایِ حکومت اسلامی رفته بودند، کسانی از آیت الله خمینی درخواست کردند تا تفسیر قرآنی بگوید. در چشم اشک‌بارِ خلایقی که شاه را بیرون

معمای خمینی

خمینی همان خصوصیتی را داشت که مردم ایران همیشه در یک رهبر دنبالش می‌گردند؛ دزد نباشد، در خانواده فقیر به دنیا آمده باشد، قاطع باشد و آشتی‌ناپذیر، حتی اگر سر ما را هم می‌برد، با همه قاطعانه رفتار کند. امروز سلطنت‌طلبان و مردم آیت‌الله را بزرگنمایی می‌کنند تا نقش و تقصیرشان را در انقلاب ایران پنهان کنند. و همه این‌ها باعث می‌شود راز خمینی دیده نشود.

آیا داعش به ایران حمله نکرده است؟

صرف نظر از روش‌های متفاوتی که جمهوری اسلامی و داعش به کار می‌گیرند، بنیاد هدف‌هایشان یکی است: تمنای محال ِ درانداختن حکومتی سراسر اسلامی. هر دو، می‌خواهند چرخ ماشین تاریخ را پنچر کنند و بعد ماشین را سر و ته کرده و به گذشته برگردانند. علت خشونتی هم که به کار می‌گیرند روشن است…

گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم

… نه مولانا و نه فردوسی و نه رودکی در قدم اول و دوم و سوم هیچ کدام با نام‌های جغرافیایی امروز، افغانستانی و ایرانی و تاجیکستانی نیستند. آن که در این سوی مرز فردوسی می‌خواند، برگ‌های بخشی از فرهنگ خود را می‌گرداند و آن که در ایران مولانا می‌خواند نیز دقیقا همین کار را انجام می‌دهد. اگر در تثبیت هویت این بزرگان؛ زبان، فرهنگ و جغرافیا تاثیرگذار است، باید بدانیم که تنها جغرافیا تکه و پاره شده؛ اما این زبان و فرهنگ میراث مشترک این جغرافیای زبانی است که حتی مرزهایش از حد سه کشور پارسی زبان امروز هم فراتر می‌رود و در باب مساله فرهنگی از این هم گسترده‌تر است…

تا نگویند که از یاد فراموشان‌اند

توضیح: خانم معصومه شاپوری از دوستان نزدیک هاله سحابی است. این خاطرات به سفارش «زیتون» مکتوب شده اند و همزمان با سالگرد درگذشت آن مرحومه، در این یادداشت منتشر می شوند.

طوطی و بازرگان؛ تاملی در انتخاب هیئت رئیسه مجلس

۱. چند روز پیش محمد رضا عارف گفته بود: «افتخار ما قرار دادن اسامی رقبا در لیست امید است که مجبور شدیم اعضای خود را حذف کنیم و برای آن هزینه دادیم چرا که به دنبال ائتلاف فراگیرتر بودیم.» کمتر

خرداد و روز «سبز» و فراموش نشدنی

 سیدرضا صالحی امیری، مشاور رییس‌جمهور و رییس کتابخانه ملی در مطلبی با عنوان «خرداد پر‌رمز و راز» که چهارشنبه، پنجم خردادماه جاری در روزنامه ایران (ارگان رسمی دولت) منتشر شد، از «تجربه‌های تلخ و شیرین جامعه ایرانی» در خردادماه نوشته

آدمهای خاکستریِ سینمای فرهادی

شخصیت های فیلم های فرهادی، عموما خاکستری و متوسط الحال اند؛ نه قهرمان و اثیری اند و خوبی و نیکیِ مجسم و اسطوره ای و دست نیافتنی، نه یکسره از آنها زشتی و خبط و خطا سر می زند؛ از اینرو، مخاطب می تواند بسته به پیشینۀ تربیتی و معرفتیِ خویش، پس از اتمام فیلم، چشمان خود را ببندد و ادامۀ داستان را در قوۀ خیال خود بسازد و از ظنّ خود یار راوی داستان گردد

جمهوری اسلامی در آینه‌ی آموزه‌های علی(ع)

مهندس سحابی در دی‌ماه سال ۱۳۷۸ – یعنی اوج جنبش اصلاح‌طلبی در ایران – سرمقاله‌ای نوشت به نام «چرا دیگر از علی و نهج‌البلاغه حرفی نیست؟» در این سرمقاله به برخی از آموزه‌های علی‌ابن‌ابی‌طالب – این امام بر حق و

سیاست ورزی هاشمی‌

  سیاست‌ورزی هاشمی‌ رفسنجانی‌ گه‌گاهی انسان را مغشوش و آشفته می‌کند. زمانی‌ مواضع او انسان را کاملا خرسند نموده و زمان دیگری کاملا برآشفته می کند. انسان نمی‌داند سرانجام با کدام هاشمی‌ روبروست و چرا او در موارد متعددی نخواسته

اصغر فرهادی، بزرگ‌مردِ کوچک

مهم‌ترین وجه افتراق فرهادی با کیارستمی در موجودی است به نام «شهاب حسینی»، بازیگر چند فیلم مهم اصغر فرهادی که برای نخستین بار در تاریخ سینمای ایران جایزه بازیگری از یک جشنواره معتبر مانند کن را به دست آورد. این جایزه نخست نشان می‌دهد که جایزه کن نه به خاطر ایران و نه به خاطر فرهادی و نه حتی به خاطر موضوع فیلم، بلکه به خاطر ساخت هنرمندانه فیلم به شهاب حسینی اعطا شده است. او از نسل بازیگران سینمای مدرن ایران است که در آفریدن نقش «آدم معمولی» موفق بوده است.

از این بوم تا آن تخته رنگ

زیتون– اول خرداد ۱۳۹۵، وقتی خبر مرگ پرویز کلانتری را به بهترین رفیق همه عمرش دادند،  شعری برای او سرود. در سومین روز درگذشت مرحوم پرویز کلانتری متن این سروده به همراه دست خط  زرین کلک ، برای انتشار در اختیار «زیتون»

فرصتِ بزرگ رییس نبودن

آیت‌الله منتظری در اواخر عمر و در نگاهی از فراز به عمر رفته، انتخابش به قائم مقامی رهبری در سال ۶۴ را یک بدبیاری در زندگی دانست و چه بسا توطئه‌ای تا شیخ را آماج تیرهای زهرآگین دشمنان کند. شاید

خبرگان جدید، رهبر جانشین

ساده‌انگارانه خواهد بود اگر کسی توقع داشته باشد که رهبر کنونی جمهوری اسلامی بخواهد در جمع تمامی اعضای خبرگان رهبری، گزینه‌ یا گزینه‌های ایده‌آل خود را معرفی کند؛ همچنان‌که ساده‌انگارانه خواهد بود اگر کسی از بی‌اعتنایی آیت‌الله خامنه‌ای به این موضوع بگوید

راهی بس طولانی

ده ساله بودم که یک روز گرم تابستان وقتی از خواب بیدار شدم، از سرو صدایی که از بیرون خانه می‌آمد متوجه شدم کامیونی جلوی خانه بغل دستی ما توقف کرده. از پنجره نگاهی به بیرون انداختم و دیدم زن

از پاشایی تا کلهر و ناظری

نهاد روحانیت، به‌خصوص فقهای اخباری‌گر، همیشه با موسیقی مشکل داشته‌اند و آن را حرام می‌دانسته‌اند، اکنون که با نهاد قدرت هم پیوند برقرار نموده‌اند، امکان بیشتری برای مخالفت و مانع‌تراشی بر سر راه موسیقی و موسیقی‌دانان و هنرمندان این رشته یافته‌اند و خیلی راحت از انجام کنسرت‌ها جلوگیری می‌کنند و در تلاش‌اند که نظر فقهی خود را به مردم تحمیل نمایند.

آقا بترسید شما از این‌ها!

رضا یوسفیان، نماینده شیراز، روایت می کرد که یکی از بهائیان که سال‌ها پیش از کارمعلمی اخراج شده بود، به او مراجعه کرده بود. برای رضا یوسفیان تلخ‌ترین بخش ماجرا این بود که این بهایی روی مدارکش نوشته بود «ایران برای همه ایرانیان». شعار مشهور حزب جبهه مشارکت که حداقل شهروندان بهایی آن را تجربه نکرده بودند.رضا یوسفیان البته خود را در پیگیری وضعیت این بهایی ناتوان می‌دید

آیا جزیره ابوموسی در خطر است؟

جزائر ایرانی تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی با ادامه بحران‌هایی که عربستان سعودی علیه ایران تدارک می‌بیند می‌توانند درگیر خطراتی از سوی کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس شوند. نشست گروهی موهوم با نام «احواز العرب فی کویت العرب»

حسن روحانی و احمدآباد مصدق

نام دکتر محمـد مصدق همچنان در فهرست ممنوعه‌های جمهوری اسلامی است. یادکردی هم اگر گاه از تریبون‌ها و رسانه رسمی‌ حکومت از پیشوای نهضت ملی می‌شود، تنـــها با هدف توجیه بخشی از سیاست‌ها و پروژه‌های ماجراجویانه‌ی حاکمان اقتدارگراست و بس. جز این، و تا حد امکان، مرد آزاده و خاص تاریخ معاصر ایران، قربانی ممیزی غیرمنصفانه است و انزوای تحمیلی. چنان‌که هنوز نهادهای امنیتی از برگزاری مراسم بزرگداشت سالروز تولد وی ( امروز ، ۲۹ اردیبهشت) در احمدآباد جلوگیری می‌کنند.

نجس‌هایِ ایران

تبعیض در ذات فقه اسلامی است و یک فقیه مادام که در این دایره بسته می‌اندیشد، محال است که به نتیجه دیگری برسد. اگر آیت الله منتظری درباره بهاییان به حق آب و گل ایشان در خاک وطن اشاره کرد و اهل این دین را مستحق حقوق شهروندی دانست، با‌‌‌ همان حق آب و گل که در نظام فقهی قابل فهم نیست به حقوق طبیعی رسید و پای از این چنبره بسته بیرون نهاد.
این روز‌ها فائزه هاشمی در دیدار با دوست بهایی از زندان آمده، درست بر‌‌‌ همان حقی تاکید می‌کند که پدر فقیه‌اش درکی از آن ندارد. حق مساوات در حقوق و زندگی برای هر انسان فارغ از رنگ و‌نژاد و البته دین در هاضمه فقه شیعه نمی‌گنجد.
معیار حقوق برای فقیه شیعه، انسان نیست، بلکه پایبندی به مذهب تشیع و پایبندی به قرائتی است که حاکمان فقیه می‌پسندند.

به بهانه ی انتشار یک عکس از فائزه هاشمی

به تازگی اشپیگل آنلاین ویدیوی کوتاهی را منتشر کرده است که به شبکه های اجتماعی ایرانیان راهیافته است. در این ویدیو ۸۰ جوان ایرانی در یک مراسم جمعی، عسل تعمید می گیرند و هویت اسلامی خود را فرومی گذارند و

اصلاح‌طلبی و آرمان‌گرایی

واقعیت این است که اصلاح طلبی هم مانند انقلابی‌گری می‌تواند تبدیل به آرمان شود. اگرچه این احتمال رایج و گسترده نیست، اما کسانی که ذهنشان توانایی عشق ورزی سیاسی دارد، برای تبدیل مشی سیاسیشان به آرمان نیاز به زمان زیاد یا توانایی تئوریک ندارند. کسانی که همچنان معتقدند که مهم‌ترین برجستگی خاتمی در اخلاق فردی اوست، یا فکر می‌کنند مهم‌ترین خصوصیت میرحسین موسوی شجاعت اوست، طبیعی است که می‌توانند به سرعت همین توانایی ذهنیشان را برای تبدیل یک نماینده منتخب به یک چهره آرمانی بکنند.