پرونده های ویژه

کدام اسلام؟ به بهانه‌ی مناقشاتِ سروش و کدیور + تکمیلی

نوشته‌ی اخیر دکتر سروش درباره‌ی دکتر کدیور [۱] دل را می‌شکند. موضوع اصلی تفاوت مواضع دو اندیشمند است که به تعاملات نامطلوبی انجامید. کاش چنین نمی‌شد. حتی اگر هم دو اندیش‌مند نسبت به هم کم‌لطفی کنند، آرزو بر این است

آیا می‌توان جنبش سبز را سازمان‌دهی کرد؟

یکی از شرایط لازم برای موفقیت ِ سازمان یک جنبش، «اتحاد چارچوب» است. یعنی در یک جنبش مدرنِ گسترده، علی‌رغم هویت سیال و ساختار شبکه‌ای و برخورداری از تفسیرها و چارچوب‌های متنوع و متکثر ، «بایستی» اتحاد چارچوب وجود داشته باشد.
موثرترین عاملی که می‌تواند به اتحاد چارچوب کمک کند، ارائه‌ی تفسیرهای جدید از ارزش‌ها و هنجارهاست. تفسیرهای جدید می‌توانند تفاسیر فردی و چارچوب‌های گروهی را متحد کند و اتحادهای تاکتیکی و استراتژیک را به اتحادهای فرهنگی تبدیل کنند. اتحاد فرهنگی بسان یک منبع عظیم می‌تواند به بسیج منابع و افزایش انگیزه‌ها و همبستگی‌های دائم کمک کند و به گسترش کمی و کیفی جنبش بیانجامد.

جنبش‌های اجتماعی؛ مدل سازمانی، شکست و پیروزی

آن‌گونه که از مدیریت، موفقیت و یا شکست یک سازمان سخن می‌رود، نمی‌توان از رهبری، موفقیت و یا پیروزی یک جنبش سخن گفت. اصولاً به‌کارگیری اصطلاحات مدیریت سازمانی در تحلیل جنبش‌های اجتماعی با تردید جدی روبروست. در جنبش‌ها اصطلاحاتی چون استراتژی، تاکتیک، مدیریت، عضویت، تقسیمِ کار و حتی موفقیت و شکست یا غایب‌اند و یا به نحوی متفاوت و با تعابیری مختلف به‌کار می‌روند.

یک بیانیه، یک آیه

زیتون-طاها پارسا: در این روزنوشت‌ها، مفاهیم و مقدمات علمی جنبش‌های اجتماعی معرفی می‌شوند و جنبش‌های معاصر و نزدیک از جمله جنبش تنباکو، جنبش ۵۷، جنبش دوم خرداد، جنبش اصلاحات، جنبش سبز و… در مقام مثال و نمونه به صورت موردی

جنبش سبز ایران به‌مثابه «یک شبکه»

رویکردِ هویت‌محور، در توجیه رفتار و ساختار و اهداف جنبش‌های اجتماعی مدرن کارکرد مناسبی دارد و امکان مطالعه‌ی جنبش‌ها را به مثابه‌ی یک شبکه فراهم می‌سازد؛ شبکه‌ای که نه تنها در ساختار، بلکه در بَرساختنِ هویت، تعیین اهداف و شیوه‌های اعتراض به منطقِ شبکه وفادار است. با این رویکرد، جنبش‌های اجتماعی «شبکه‌های غیر رسمی» مبتنی بر «اعتقادات و اهداف مشترک» تعریف می‌شوند که حول موضوع «منازعه» ایجاد شده و از اشکال گوناگون «اعتراض» بهره می‌گیرند.

هدف هیچ و «جنبش» همه‌چیز است…

یکی از جدیدترین رویکرد‌ها به جنبش‌های اجتماعی و به‌خصوص جنبش های مدرن، رویکرد «هویت‌محور» است . در این رویکرد، جنبش اجتماعی منازعه‌ی میان هویت‌های مقاومت در برابر هویت‌های مشروعیت‌بخش است و هویتِ مقاومت برساخته‌ای است که از ابتدا تا انتهای جنبش شکل می‌گیرد.

برسازی هویت در منازعه

هویت‌ها برساخته‌ می‌شوند و بر اساس آن‌ها افراد یک جامعه و گروه‌های مختلف تعریف می‌شوند. «برساختنِ هویت » به معنای ایجاد یک مرز با دیگری است. یعنی «هویتْ» همان مرزی است که در یک زمان یا مکان، «ما» را از «غیر/دیگری» جدا می‌کند. منازعه هم یک مفهوم هویت‌ساز است. در منازعه ما به دیگران در یک موضوع اعتراض می‌کنیم و بی‌طرف‌ها هم تماشاگرند و یا نسبت به منازعه بی‌توجه‌اند..

جنبش‌ اجتماعی، فرهنگ، پادجنبش‌ها

هرگاه ارزش‌ها و هنجارهای یک جامعه وارد منازعه شوند یا هنجارها کارکرد مناسبی نداشته باشند و یا جامعه مجبور به استفاده از یک کالای جدید شود، امکان ظهور جنبش‌های اجتماعی وجود دارد و شدت و وسعت آن‌ها به ظرفیت و گشودگی نهادهای رسمی بستگی دارد. گاهی نیز در جامعه ارزش‌های جدیدی شکل می‌گیرد و یا تفسیر‌های جدیدی از ارزش‌ها تولید می‌شوند که…

جنبش‌ اجتماعی، رفتار معطوف به مسئله

جنبش‌های اجتماعی در قانون از جایگاه متزلزل و نامتعارفی برخوردارند. قانون‌هایی که توسط یک نهاد وضع می‌شوند‌، نمی‌توانند حق اعتراض به قانون را در متن خود داشته باشند چون منجر به آنارشیسم(هرج‌ومرج) می‌شود. یعنی به لحاظ نظری، نمی‌توان برای تشخیصِ «حدودِ سرپیچی از قانون»، به خود قانون مراجعه کرد

جنبش‌های اجتماعی و حکومت

جنبش‌های اجتماعی همواره در حال «منازعه» با حکومت‌ها هستند. حل مسالمت‌آمیز این منازعه نیازمند زبانِ مشترک، گفت‌وگو و مذاکره است. در آغاز این زبان مشترک وجود ندارد. حکومتْ جنبش را آشوب و اغتشاش و خواسته‌های جنبش را غیرقانونی و رفتار آن را قانون‌شکنی می‌نامد و برخورد با آن را حق خود و اجرای قانون می‌داند. جنبش‌ها نیز حکومت را در موضوعِ منازعهْ نامشروع و

جنبش‌های اجتماعی و دموکراسی

هنگامی که نهادهای رسمی برای مشارکتِ عمومی ظرفیت لازم را ندارند و هنجارهای موجود برای تعامل جامعه و دولت از کارآمدی کامل برخوردار نیستند، جنبش‌های اجتماعی با افزایش مشارکت، دموکراسی را تقویت می‌کنند و به حل بحران در جامعه به روشی دموکراتیک کمک می‌کنند.

قانونِ بی‌وجدان و حق اعتراض

حکومتِ قانون نه‌تنها باید از مشروعیت برخوردار باشد، بلکه همواره به مشروعیت نیازمند است‌، اما قاعده‌ای که مشروعیتِ دائم قانون را تضمین کند، وجود ندارد. یعنی قواعد قانونی هم ممکن است در طول زمان یا در شرایطی خاص به قواعد نامشروع تبدیل شوند. هم‌چنین امکان خطا در تنظیم قواعد قانونی وجود دارد. پس امکان اعتراض فراقانونی هم باید وجود داشته باشد

دولتِ بی‌وجدان و حقِ اعتراض

نهادها بر اساس قانون تشکیل می‌شوند و حقوق مدنی دارند اما حقوق طبیعی ندارند، همان‌طور که وجدان ندارند. «وجدان» قوه‌ی تشخیصِ فردی است که خاص انسان است. وقتی می‌گویند «فرشته عدالت کور است» یک معنایش این است که نهادِ قانون وجدان ندارد. نهاد دولت هم وجدان ندارد. حتی شورایی که از آدم‌های با وجدان تشکیل شده‌است، وجدان ندارد.

جنبش اجتماعی به مثابه «ساختار فرصت سیاسی»

نگرش سیاسی در این رویکرد غالب است و به ماهیت سیاسی جنبش ها نظر دارد و ناظر به متغییرهایی است که میزان مشارکت سیاسی افراد و آستانه تحمل نظام سیاسی را بالا می‌برند. در این نگاه جنبش‌ها فقط واکنش‌های حاشیه‌ای و ضدِ نهادی نیستند و محصول ناتوانی و ضعف هنجارهای یک نظام/نهاد محسوب نمی‌شوند، بلکه ساختاری برای استفاده‌ی حداکثری از فرصت‌های سیاسی به شمار می‌روند

جنبش اجتماعی به مثابه‌ «بسیج منابع»

«بسیج منابع» به معنای فراهم‌کردن و گردآوری منابع لازم، برای عمل جمعی (عمل مستقیم جمعی) است و این رویکرد بر این باور است که جنبش اجتماعی، عملی عقلانی، هدفمند و نسبتاً سازمان‌یافته است که بازیگران آن، در یک تعامل استراتژیک، منابع مادی و غیر مادی جنبش را تامین می‌کنند و از قابلیت‌های جنبش برای سازمان‌دهی‌، کاهش هزینه‌های عمل، ایجاد شبکه‌های همبستگی و تقسیم انگیزه‌ها بهره می‌گیرند‌.

جنبش اجتماعی به مثابه‌ «یک رفتار جمعی»

«رفتار جمعی» فعالیتی است فراتر از هنجارهای اجتماعی و رفتارهای نهادی؛ این فعالیت هنگامی بروز می‌کند که نظام‌های سیاسی موجود، بستر مطمئنی برای رفتار نهادی و عمل اجتماعی ایجاد نکنند. به عبارتی دیگر رفتار جمعی، یک رفتار معطوف به بحران است و فعالیتی است جمعی به قصد ایجاد هنجار و یا ارزشی جدید، لذا رفتار جمعی از یک طرف بیان‌گر واکنش‌های جامعه به وضعیت‌های بحرانی است و از طرفی نشان‌دهنده‌ی تنشی است که نهادها و مکانیزم‌های کنترل اجتماعی از مهار آن عاجزند .

ساختارهای پایه و جنبش اجتماعی

زیتون-طاها پارسا: در این روزنوشت‌ها، مفاهیم و مقدمات علمی جنبش‌های اجتماعی معرفی می‌شوند و جنبش‌های معاصر و نزدیک از جمله جنبش تنباکو، جنبش ۵۷، جنبش دوم خرداد، جنبش اصلاحات، جنبش سبز و… در مقام مثال و نمونه به صورت موردی

معرفی زبان و مفاهیم پایه

زیتون-طاها پارسا: از امروز، دوم خرداد ۱۴۰۰، تا روز موعود، «روز مردم»، بیست‌وپنجم خرداد ۱۴۰۰، روزنوشت‌هایی را در زیتون با موضوع و محور جنبش‌های اجتماعی منتشر خواهم کرد. در این سلسله نوشته، مفاهیم و مقدمات علمی جنبش‌های اجتماعی معرفی می‌شوند و