تظاهرات ایران و پوپولیسم اقتصادی

رضا علیجانی در مطلبی با عنوان «اعتراضات دی ۹۶ چه آینده‌ای دارد؟» در پیش‌بینی آینده این اعتراض‌ها چنین گفته است: «حال که نه تغییر سیاست داخلی و خارجی‌ای در میان است و در نتیجه هیچ تغییر اقتصادی ملموسی نیز وعده داده نمی‌شود و با یک‌دندگی رهبر و بی‌جسارتی و بی‌عملی دولت، آش کشک خاله جلوی مردم گذاشته می‌شود؛ تنها راه پیش روی قدرت سرکوب اعتراضات است. یا یک شوک بزرگ سیاسی- اقتصادی که معترضان را به تامل و توقف وادارد و یا سرکوب؛ راه سومی وجود ندارد.»

نگارنده این سطور ضمن هم‌داستانی کلی با این دوگانه، با افسوس راه دیگری را پیش روی این تظاهرات می‌بیند که اتفاقاً راه ساده‌تر اما نوعی خودکشی تدریجی است.

پس از جنبش سبز و استقرار دولت کودتا، مشروعیت شدیداً بر بادرفته حکومت تنها یک راه پیش روی آن باقی گذاشت که هدف دوسطحی را دنبال می‌کرد: یکی انتقام از طبقه متوسط شهری حامل جنبش سبز و دیگری جای‌گزینی طبقه فرودست مذهبی با این طبقه به امید ترمیم مشروعیت. در مطلب «جنگ خامنه ای با طبقه متوسط» به سطوح بیشتری از اهداف پنهان طرح هدفمندی یارانه ها اشاره کرده‌ام.

در کنار این طرح، طرح «مسکن مهر» هم با توجه به تمام عواقب و پیآمدهای منفی اقتصادی و اجتماعی‌اش، اجرایی شد تا طبقه جعلی متوسط در حاشیه شهرهای بزرگ، تبدیل به حامیان جدید حکومت شوند و طبقات اجتماعی که در جنبش سبز طرفدار حکومت بودند پاداش طرفداری‌شان را این‌گونه دریافت کرده باشند.

نتیجه این دو طرح، تورم افسارگسیخته و کاهش قدرت خرید مردم و نهایتاً لاغر شدن بیشتر طبقه متوسط شهری شد.

حال در وضعیت فعلی، راه سومی که نزدیک‌ترین راه به تدابیر مرسوم «جمهوری اسلامی»است، فشار جدی به دولت روحانی برای پایان دادن به طرح‌های تحولی و جراحی‌های دردآور اقتصادی مثل کاهش شدید دریافت‌کنندگان یارانه و افزایش قیمت حامل‌های انرژی خواهد بود. راهی که روحانی پیش رو دارد، یا تن دادن به پوپولیسم مخرب و مسکن‌گونه برای پایان دادن موقت بحران‌های امنیتی ناشی از نارضایتی‌های اقتصادی است یا پافشاری بر تداوم نگاه طولانی مدت به اقتصاد و نیفتن در دام پوپولیسم اقتصادی.

شخص رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی و قضایی و اطلاعاتی اطراف وی، بیش از همه می‌دانند حجم معضلات و مشکلات اقتصادی هیچ راهی برای جراحی‌های اقتصادی که آثار طولانی مدت ولی ریاضتی در کوتاه مدت دارند، باقی نگذاشته است. در این نگاه، شخص روحانی و دولت وی نیز موافقند و می‌دانند تن دادن به برنامه ریاضت‌های اقتصادی نوعی خودکشی سیاسی برای وی و تیم همراه و طرفدار او خواهد بود.

در این راه، اگرچه ممکن است کمی از مشکلات روزمره کشور و مردم ناراضی کاسته شود اما در طولانی مدت کشور را ورشکسته‌تر و خراب‌تر خواهد ساخت و به دوران سیاه «سرزمین سوخته» وارد خواهد کرد. از این‌رو، اصلی‌ترین قربانی این اعتراضات، برنامه‌های اصلاح یو جراحی‌های اقتصادی خواهد بود. اگر دولت روحانی بر رویه اصلاح اقتصادی پافشاری نماید، نیاز جدی حکومت به بازسازی تصنعی مشروعیت و کاستن از بار اعتراضات و مشکلات، مانع از تن‌دادن به برنامه های اقتصادی روحانی خواهد شد و مهری بر دولت وی خواهد بود یا به نحو خنثی‌سازی برنامه‌های وی یا به شکل اجبار به کناره گیری.

از این‌رو، می‌توان گفت نخستین قربانی این اعتراضات، پس از کشته‌شدگان و دستگیرشدگان تظاهرات، برنامه ریاضت‌های اقتصادی و بازگشت مرگ‌بار به برنامه‌های پوپولیست اقتصادی و مآلاً خنثی‌شدن دولت روحانی خواهند بود.

Recent Posts

در باب تبیین مشارکت در انتخابات از منظر گذارطلبی

یکم؛ گذارطلبی نخستین بار در نوشتاری مبسوط تحت عنوان "«گذارطلبی»: برون رفتِ از انسداد سیاسی"…

۳۰ شهریور ۱۴۰۳

دگر پذیری و دگرستیزی؛ به بهانه انتشار نامه فائزه هاشمی

«زندان در زندان»، رنجنامۀ خانم فائزه هاشمی عزیز که در زندان اوین نوشته شده را…

۲۶ شهریور ۱۴۰۳

دولت پزشکیان و شب اول عروسی

اخبار هفته به روایت ابراهیم نبوی

۲۵ شهریور ۱۴۰۳

«تجربۀ دینی چیست؟» در ترازوی نقد

در ماه پایانیِ سال گذشته‌، مقاله‌ای تحت‌عنوان «تجربۀ دینی چیست؟» در سایت زیتون منتشر گردید…

۲۱ شهریور ۱۴۰۳

جنبش‌ها و خیزش‌های اجتماعی چگونه سرزنده می‌مانند؟

از منظر اقتصاد اجتماعی هیچ جنبش و خیزشی در خلاء اجتماعی نمی‌روید و هیچگاه هم…

۲۱ شهریور ۱۴۰۳

«افسون شریعتی»؟ کوری عصاکشِ کوری دگر شود!

 اخیرا در شماره ۵۵۹ هفته‌نامه تجارت فردا، مطلبی به قلم محمد طاهری، سردبیر این هفته‌نامه…

۲۱ شهریور ۱۴۰۳