لاوروف در تهران، بن‌سلمان در ترکیه

بازار دید و بازدیدهای دیپلماتیک در منطقه گرم است و ظاهرا روند نوینی از روابط و همکاری‌های منطقه‌ای شکل گرفته است. فرصت‌های جدید و تهدیدهای نوین، هم بازارها را به حرکت درآورده و هم موجب اهمیت زرادخانه‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی شده. حالا باید پرسید: آیا مردم ایران نیز از این نمدِ تازه کلاهی به دست می‌آورند یا هم‌چون دیگر ادوار تحولات سیاسی دهه‌های اخیر، فقط بی‌نصیب نمی‌مانند، بلکه متضرر هم می‌شوند؟

بگذارید چند خبر دیپلماتیک به ظاهر ساده را با هم مرور کنیم تا ببینیم در پایتخت‌های منطقه چه خبر است و در این بازار پرغوغا که همه در صدد دریافت امتیاز و رفتن به مرحله‌ی بعدی هستند، ایران چه داده و چه گرفته است.

۱.چهار ماه پس از حمله پوتین به اوکراین، هنوز هم نتیجه‌ی روشنی حاصل نشده و غرب، یک‌پارچه له کییف و علیه مسکو موضع گرفته است و تبعات جنگ، بحران انرژی را رقم زده است.

۲.آمریکا و تروئیکای اروپایی علیه ماجراجویی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران بیانیه دادند و شورای حکام آژانس بین‌المللی هسته‌ای نیز؛ این نگرانی را جدی تلقی کرد.

۳.علی باقری کنی رئیس تیم مذاکرات هسته‌ای ایران، با انتشار چند پیام گنگ و فیلسوف‌مآبانه، نشان داد که مذاکرات احیای برجام، عملا وارد بن‌بست شده است.

۴.ترکیه همچون قدرتی فرصت‌طلب و عملگرا در منطقه، از جایگاه خود در پیمان نظامی ناتو استفاده کرده و با مخالف‌خوانی با عضویت فنلاند و سوئد، بی‌تعارف در حال امتیازگیری‌های مشهود است.

۵.رئیس کمیسوین اتحادیه اروپا، مصر و اسرائیل را با خود همراه کرد و قراردادی امضا شد تا گاز طبیعی اسرائیل در مصر میعان شده و از آنجا به اروپا فرستاده شود.

۶.اتحادیه‌ی اروپا با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، سند همکاری استراتژیک امضا کرد. دست کم ۴ کشور عضو این شورا یعنی عربستان سعودی، امارات متحده‌ی عربی، قطر و عمان، تبدیل به بازیگران منطقه‌ای قدرتمندی شده‌اند. بایدن هم در هفته‌های آینده میهمان بن‌سلمان است.

۷.سفر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به مصر، اردن و ترکیه، خبرهای ریز و درشت از سرمایه‌گذاری و باج‌ستانی‌ها، آن هم در شرایطی که مذاکرات یک‌ساله برای عادی‌سازی روابط تهران-ریاض به نتیجه نرسیده، نشانه‌ی مشهودی از انزوای ایران در بازی‌های بزرگ منطقه است.

۸.اطلاعات دقیقی درباره‌ی محتوای دیدارهای سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه‌ی روسیه با مقامات جمهوری اسلامی منتشر نشده و کسی نمی‌داند که سند همکاری بیست ساله بین روسیه و ایران، دقیقا حاوی چه امتیازاتی است.

۹.سفر نخست‌وزیر اسرائیل به ترکیه و تاکید بر دستگیری هشت تن از عوامل نفوذی جمهوری اسلامی در استانبول و آنکارا، نشان داد که همکاری دو سرویس اطلاعاتی موساد اسرائیل و میت ترکیه، هر دو دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی را به گوشه‌ی رینگ رانده و تا جایی که گفته می‌شود این مساله و همچنین ترورهای صورت گرفته علیه نیروهای دفاعی و هسته‌ای ایران، از مهمترین عوامل برکناری طائب رئیس دستگاه اطلاعاتی سپاه پاسداران بوده است.

۱۰.تلاش‌های گسترده‌ی سپاه قدس برای تعیین آرایش سیاسی در عراق به جایی نرسید و حتی احزاب شیعی با هم دعوا دارند و نفوذ ایران نه تنها در عراق بلکه در سوریه و یمن و لبنان نیز مابه‌ازای روشنی برای مردم ایران نداشته است.

۱۲.در حالی که کشورهای منطقه و دو رقیب مهم ایران یعنی ترکیه و عربستان سعودی، با آمریکا و اروپا روابط سیاسی و امنیتی و تجاری گسترده دارند، جمهوری اسلامی خود را با استقبال از مادوروی ونزوئلا و کشورهای کوچک قفقاز و آسیای میانه سرگرم کرده و راهی برای گریز از وضعیت فعلی، پیش روی خود نمی‌بیند.

و…

به باور تحلیل‌گران روابط بین‌الملل، نظم جهانی در حال پوست‌اندازی است و موازنات خاورمیانه هم تحت تاثیر موج جدید رویدادها قرار گرفته است.

در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌های فراوانی از خطاها و سوتی‌های بزرگ در سیاست خارجی ثبت و ضبط شده‌اند. اما احتمالا ناشی‌ترین روسای‌جمهور چهار دهه‌ی اخیر پاستور در برابر سوتی رئیسی کم آوردند؛ آنجا که درست در روز تجاوز روسیه به اوکراین، دعا کرد که این اقدام، به نفع منطقه و جهان تمام شود!

غش سید محرومان به طرف روسیه و چین و بلاتکلیفی و عناد در برابر آمریکا و اروپا، باعث شد در یک بزنگاه حساس، ایران باز هم در موضع ضعف و انفعال قرار بگیرد. یعنی درست در شرایطی که آمریکا مجبور شده بود تمام هم و غم خود را معطوف مساله‌ی اوکراین و روسیه و پیشاهنگی ناتو کند و تهران می‌توانست امتیاز رندانه بگیرد، همه چیز به ضرر مردم ایران رقم خورد. گویی در این شطرنج فقط کیش و مات سهم ایران است.

کشوری که می‌توانست در این وانفسای گرانی نفت و گاز، درآمدهایی به مراتب بیشتر از عربستان، عراق، قطر، الجزایر، نیجریه و دیگران به جیب بزند، عملا با بحران تامین ارز روبرو است و حتی مبلغ یک و نیم میلیارد دلار ناچیز طلبی که از عراق داشته، از راه تهاتر و پس از عبور از چندین گلوگاه درصدبگیر و دلال، به سختی وارد کشور می‌شود. این شیوه از حکمرانی و اقتصاد و سایه‌ی بلند تحریم‌ها بر تامین ارز، یادآور این واقعیت تلخ است که انزوا و خودتحریمی جمهوری اسلامی، تبعات زیان‌بارتری برای داخل کشور ایجاد کرده و رانت‌های عظیم چند میلیارد دلاری، موجب سربرآوردن خیل عظیمی از آقازاده‌ها و دزدهای بزرگی شده که در سوءاستفاده از منابع ارزی و مالی کشور و اندوختن ثروت، حتی از فاسدترین چهره‌های خاندان و دربار پهلوی و غول‌های مقتدر ساواک و ارتش شاهنشاهی سبقت گرفته و برجی از شمش و دلار بر روی هم نهاده‌اند.

سیاست خارجی و سیاست داخلی حاکمیت جمهوری اسلامی، عملا به خدمت اقلیت و قشر خاصی درآمده که با اصرار و پافشاری بر ماجراجویی‌های پرهزینه‌ی هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای، در خارج، ایران را به انزوا و تحریم می‌کشاند و در داخل، شرایطی فراهم می‌آورد که نهادهای قدرتمند و ثروتمند، یکه‌تازی کنند و اسب خویش برانند. شاید تا چند سال پیش می-توانستیم بگوییم که جمهوری اسلامی، حق تعیین سرنوشت، آزادی بیان، آزادی اجتماعی، حقوق بشر، آینده و بسیاری دیگر از مهمترین مفاهیم معنوی و سیاسی و حقوقی ملت ایران را گرو گرفته اما حالا دامنه‌ی این گروکشی، حتی به نان و نیازهای اولیه‌ی زندگی روزمره رسیده است. در نتیجه ایران نه تنها در منطقه، صاحب جایگاه و مرتبت خاصی نیست، بلکه می‌رود به عنوان کشوری شناخته شود که توان برآورده کردن ساده‌‌ترین نیازها و کفایت مدیریت بدیهی‌ترین امور جاری مملکت را ندارد.

*نام نویسنده نزد زیتون محفوظ است.