سروش دباغ

روشنفکران دینی عَرَب‌زده نیستند

زیتون– کاهش کنش متشرعانه و افزایش رشد بی‌دینی یا تحول سبک دینداری در جامعۀ ایران به‌ویژه در اقشار جوان این جامعه در دهۀ اخیر، با رشد گرایش‌های ملی‌گرایانه و مهین‌دوستانه همراه بوده است. در این ملی‌گرایی و میهن‌دوستی، توجه به ایران قبل

تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی

او نیز گذشت از این گذرگاه وان کیست که نگذرد از این راه چندین دهه است که ذکر خیر خانواده محترمِ دکتر شریعتی، در خانواده ما جاریست. چنانکه پدر و مادرم نقل می‌کنند، سه ساله بودم که به اتفاق خواهرم

حضور «هیچ» ملایم؛ روایت سپهری از امر متعالی

تاملات و تتبعاتم نشان می دهد که از اواخر دفتر چهارم است که واژه «هیچ» و «هیچستان» در هشت کتاب سر بر می آورد و پیدا می شود؛ پیش از آن سپهری از «خدا» یاد می کند. چند شعر از

«تفقه در دین» و طایفه فقها

سروش دباغ چند سالی است به اتفاق برخی از دوستان همدل، به خواندن و بحث و گفتگو پیرامون  متون مقدسِ ادیان ابراهیمی در شهرتورنتو مشغولیم. از «انجیل متی» آغاز کردیم و در ادامه، به سر وقت عهد عتیق و «اسفار خمسه»

درآمدی بر آبی دریای بی‌کران

هنوز دانش آموز سال دوم دبیرستان بودم که با میراث ادبی- عرفانیِ گرانسنگ زبان پارسی آشنا شدم و آثار بزرگانی چون مولوی، سعدی و حافظ را در مطالعه گرفتم. اولین آموزگار من در این وادی، پدرم بود؛ عبدالکریم سروش. در آن روزگار، به قدر وسع از ایشان می آموختم و از این بابت خرسند بودم. دومین معلمم، دبیر ادبیات سال چهارم دبیرستان، مهدی احسانی بود که اخیراً «دچار آبی دریای بیکران» شد و به سمت بی سو پرواز کرد. مرحوم احسانی از محسنان روزگار بود و مشفقانه و دلسوزانه، کام ما را با قندهای ادبی می آکند و شیرین می کرد. روزگاری که به دانشگاه تهران پای نهادم و مشغول درس و مشق در رشته داروسازی گشتم، به سیر و سلوک عرفان سنتی و توصیه های اساتید این وادی علاقه مند شدم و آثار بزرگانی چون شیخ حسنعلی نخودکی، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، محمد علی شاه آبادی و محمد حسین طباطبایی (علامه) را در مطالعه گرفتم و آموختم؛ همچنین در جلسات حاج اسماعیل دولابی حاضر شدم و از آموزه های نغز و نفس گرم او بهره مند گشتم . پس از اتمام دوران خدمت سربازی، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه غرب راهی کشور انگلستان شدم. در آن دوران، افزون بر درس و مشق فلسفی، با آثارعرفای سنت خراسانی مأنوس بودم و با خواندنِ مکتوباتِ با یزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی[۲]، تذکره الأولیاء و منطق الطیرعطار نیشابوری و مثنوی معنوی و دیوان شمسِ مولوی بلخی اوقاتم خوش می شد و هم نورد افقهای دور می گشتم.

حدود دو دهه است که دل مشغول پروژه نواندیشی دینی در ایران معاصرم و در این راستا، مقالات و کتابهای گوناگونی منتشر کرده ام.[۳] چنانکه درمی یابم، نواندیشی دینی متضمنِ بازخوانی انتقادی سنت دینی و مؤلفه های مختلف آن نظیر کلام، فقه، فلسفه، عرفان، تاریخ اسلام، تفسیر و … است. در این میان، نواندیشان دینی که هم با سنت اسلامی آشناییِ نیکویی دارند و هم نسبت به فراورده های معرفتی جهان جدید گشوده اند و در یک یا چند دیسیپلین اطلاعات تخصصی دارند، به این مهم همت گمارده و نتایجِ تأملات و تتبّعات خویش را پیش چشم دیگران قرار داده اند. خوشبختانه، در دهه های اخیر، مباحث مهم و رهگشایی درباره چگونگی تفسیر متون مقدس، وحی شناسی، علم و دین، فقه و اخلاق، دین و سکولاریسم، … توسط نواندیشان دینی منتشر شده است.

«عرفان اسلامی» از سننی است که در درازنای تاریخ شکل گرفته و در ذیل آن، عارفان و صوفیان مهمی در بلاد اسلامی سر برآورده و ظهور کرده اند. چنانکه برخی مورخان و پژوهشگران آورده اند، می توان در دل سنت عرفانی، «مکتب خراسان»، «مکتب بغداد» و «مکتب شیراز» را از یکدیگر تفکیک کرد و بازشناخت.[۴] به نزد من، بازخوانی انتقادیِ این بخش از میراث ایرانی- اسلامی نیز

چه درونم تنهاست

معنای سومی از تنهایی هم متصور است که سپهری در هشت کتاب با آن دست و پنجه نرم کرده است، و آن عبارت است از تنهایی ای که هیچ درمانی ندارد؛ یعنی شخص خود را تنها می یابد؛ در عالم تنها به دنیا آمده، و نهایتاً، به تعبیر آن روانکاو مشهور، هیچ کسی نمی آید[

«حکمرانی مطلوب» و نواندیشی دینی متاخر

چهل سال از تاسیس حکومت دینیِ  در ایران معاصر می گذرد. نواندیشان دینی با عنایت به تجربه زیسته چهار دهه اخیر، به تفاریق در آثار خود درباره ربط و نسبت میان دیانت و سیاست و حکومت، سخن گفته، آثار و

نه درمان دلی نه درد دینی

شمارۀ آخر نشریه « قلم یاران» اخیرا در تهران منتشر شده، بخشی از این شماره، چنانکه از تصویر روی جلد آن نیز بر می آید، ناظر به نحلۀ فکریِ « روشنفکری دینی» و « نواندیشی دینیِ» معاصر است. در این

روایات در ترازوی قرآن

سخن بر سر روایی و یا نارواییِ معرفتی شناختی و اخلاقیِ احکامی فقهی است که مبنای قرآنی ندارند و آیاتی در تایید آنها در متن مقدس دیده نمی شود

ملکیان، دین‌داری و ذات‌گرایی

وقتی کسی در بحث و فحص‌های خودش به تاریخیت چنانکه باید توجهی ندارد و تطور ایده‌ها در طول تاریخ را چندان جدی نمی‌گیرد و مولفه‌ای مثل تعبد را برای یک برساخته اجتماعی در نظر می‌گیرد، که گویی رابطه این‌همانی بین تعبد و دیانت برقرار است، به نظر من چنین کسی ذات‌گراست

یک دم نگاه کن که چه بر باد می‌دهی

خبر مرگ مشکوک دکتر کاووس سید امامی، جامعه‌شناس، فعالّ محیط زیست و استاد دانشگاه امام صادق در زندان، تلخ و دردناک بود. پس از این حادثه، مسئولان قوه قضائیه به رسانه‌ها گفتند: سید امامی در زندان خودکشی کرده. هم‌چنین بر

#دختران_خیابان_انقلاب را دریابیم

در دی ماه سال جاری، ویدا موحد، زن جوانی که به «دختر خیابان انقلاب» معروف شد، در تقاطع خیابان وصال و خیابان انقلاب، به نشانۀ اعتراض به «حجاب اجباری»، روسری سفیدرنگی را بر سر چوب کرد و آن‌را پیش چشم

ایمانوئل کانت، واقع‌گرایی و ضد واقع‌گرایی اخلاقی

چکیده: مقاله حاضر در صدد است با بیان جایگاه مبحث واقع‌گرایی و ضد واقع‌‌گرایی در فرااخلاق، تقریرهای مختلف واقع‌گرایی اخلاقی را بیان نموده و با بررسی آموزه‌های اخلاقی کانت، موضع وی را در ذیل این تقسیم‌بندی تبیین کند. مبحث واقع‌گرایی

ازدواج عرفی در ترازوی اخلاق(۲)

چندی پس از انتشار مقالۀ «ازدواج عرفی در ترازوی اخلاق»، دو مقالۀ انتقادی در سایت «زیتون»منتشر شده و  [۱]  نوشته ها و ملاحظات بسیاری به دست نگارنده رسید.[۲] در این جستار، می کوشم به انتقادات طرح شده پاسخ دهم، همچنین به

در تپش باغ

«چه خوب یادم هست عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:/ وسیع باش و تنها، /سر به زیر و سخت»؛ سطور پیش‌رو را به مناسبت در رسیدن سالروز تولد دوست گرامی، علیرضا رجایی نازنین می‌نویسم. در دهه‌ی هفتاد شمسی، در

وارثِ آب و خرد و روشنی

«دچار باید بود وگرنه زمزمۀ حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد همیشه با نفس تازه راه باید رفت» بیست و دو سال قبل، روزگاری که دانشجوی داروسازی بودم و در دانشگاه تهران درس می خوانم، از طرف دانشکده، به

دین، سکولاریسم و پسا سکولاریسم

آنچه می‌خوانید متن گفتاری است درباب سکولاریسم که مطابق با عرضه آن در دو جلسه متوالی در دانشگاه مک‌گیل (مونترال، کانادا) در اینجا هم در دو بخش منتشر می‌شود. بحث در بخش نخست بیشتر صبغه نظری دارد و ناظر به

فضیلت گرایی اخلاقی؛ بررسی تطبیقیِ آراء آیریس مرداک و ابوحامد غزالی

خلاصه: در اخلاق هنجاری معاصر، مکاتبی نظیر نتیجه‌گرایی، وظیفه‌گرایی و “اخلاق در نظر اول” قاعده محورند. در مقابل، فضیلت‌گرایی اخلاقی فاعل محور است و غایت قصوای اخلاق در آن تربیت انسان فضیلت‌مند است؛‌ انسانی که ملکات و فضائل اخلاقی چندی

???? توضیح سروش دباغ درباره‌ی مصاحبه‌ی بهاءالدین خرمشاهی با زیتون

زیتون-سروش دباغ، پژوهشگر دانشگاه تورنتو، با ارسال یادداشتی، پیرامون گفت‌وگوی اخیر بهاءالدین خرمشاهی با زیتون، نسبت به خاطره‌ای از ایشان واکنش نشان داد. بهاءالدین خرمشاهی در بخشی از گفت‌وگو با«زیتون» در ذکر خاطره‌ای از سروش دباغ یاد کرده و گفته

«رفتار عفیفانه» هم شامل مردان می‌شود هم شامل زنان

زیتون-: شهروز رضوی: نشست نقد و بررسی کتاب «حجاب در ترازو»، با حضور ویکتوریا طهماسبی، استاد مطالعات زنانِ دانشگاه تورنتو، فروغ جهانبخش، استاد مطالعات ادیانِ دانشگاه کویینز و سروش دباغ، صاحب اثر و محقق و پژوهشگر دپارتمان «مطالعات ادیانِ» دانشگاه تورنتو،

حریم علف‌های قربت

زیتون–  کتاب  «حریم علف های قربت» نوشته‌ی «سروش دباغ» به وسیله انتشارات «اچ اند اس» منتشر شد. مقدمه کتاب برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته است که در ادامه می آید.  مقدمه «ای شبیه/ مکث زیبا/ در حریم علف های

شریعتی، کویریات و دوران «پسا-ارشاد»

زیتون-احسان ابراهیمی: خرداد در تقویم تحولات سیاسی اجتماعی ایرانیان در چند دهه اخیر، ماه به خصوصی است. رخدادهای مهمی در این ماه، بر روند زندگی ایرانیان تاثیر گذاشته است. خرداد ماه امسال مصادف است با چهلمین سالگرد درگذشت دکتر علی

هم‌وطن! تردید را کنار بگذار

مطابق با آموزه‌های مکتب اخلاقیِ «‌فایده‌گرایی قاعده‌محور» ، کنشی به لحاظ اخلاقی موجه است که بیشینه شدن فایده و کمینه شدن درد و رنج برای بیشترین شهروندان را به همراه داشته باشد، کنشی که بتوان آنرا به صورت یک قاعدۀ کلی در آورد. چنان‌که در می‌یابم، در وضعیت کنونی، رای دادن به روحانی با عنایت به کارنامۀ چهار ساله گذشته و هم‌چنین برنامه‌های کنونیِ دولت «تدبیر و امید» در عرصه‌های فرهنگ، اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی، در قیاس با کاندیداهای دیگر، مخصوصا ابراهیم رئیسی و مصطفی میرسلیم، متضمن تولید درد و رنج کمتر برای عموم شهروندان است ؛ افزون بر این می‌تواند در میان مدت فایدۀ بیشتری را نیز رقم زند.

حجاب در ترازو

زیتون- متن پیش‌ رو مقدمه کتاب «حجاب در ترازو» نوشته‌ی «سروش دباغ» است که برای انتشار در اختیار زیتون قرار داده شده است. *** مقدمه از دیرباز جوامع اسلامی با مقولۀ  حجاب و پوشش زنان سر و کار داشته اند.

اسپینوزا، وحی و متن مقدس

لبّ سخن اسپینوزا از این قرار است: داده های وحیانی ، از جنس صدا و تصویراند و منشا و علت بیرونی دارند، بر خلاف تفکر انتزاعی[۴۳] و عقلانی که عاری از صدا و تصویر است و از جنس استدلال ورزی و متضمنِ رسیدن از مقدمات به نتایج با بکار بستن روش منطقی؛ فعالیتی که منشاء درونی دارد، نه بیرونی و از مقتضیات بکار گرفتنِ قوۀ عاقله و ملتزم بودن به قواعد عقلانی است.

پله‌های کنجکاوی: «گفت و گویی دربارۀ فروغ فرخزاد»

در این گفت و گو در ابتدا دربارۀ برخی از مباحث مهم این دو مقاله بحث می‌شود. همچنین، در ادامه دربارۀ برخی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اگزیستانسیالیستی شعر فروغ گفت و گو شده است و این مسئله مورد واکاوی قرار گرفته است که آیا اصولا تفاوتی میان توصیف صرف دغدغه‌های وجودی یک شاعر و یا نویسنده با هنگامی که به خوانشی اگزیستانسیالیستی از او می‌پردازیم وجود دارد و یا نه

فرهادی و نگریستن «از وجه ابدی»

اگر چه در «فروشنده»، تجاوز و تعدی و خشونت موضوعیت دارد، اما «انسانِ درموقعیت »، محوریت و مرکزیت دارد و گریبان فرهادی را رها نمی کند؛ انسانی که محصول شرایط است و تخته بند زمان و مکان. فرهادی نه در پی تبرئۀ مرد مسنِّ متجاوز است ونه در پی تبلیغِ این عمل غیرانسانی و رماننده

دو چیز حاصل عمر است نام نیک و ثواب

بر خانواده‌ی محترم بازرگان، در دهه‌های گذشته، کمان‌های ملالتِ بسیاری کشیده شده؛ درعین حال، ایشان به سبب آرمان‌های بلند و پاک و وسعت نظری که داشته ، این رنج ها را تحمل کرده و با دل خونین، لب خندان آورده و دست از طلب برنداشته‌اند. از این منظر، در ایران معاصر، خانواده‌ی بازرگان از تبارِ خانواده‌های شریعتی، سحابی، طالقانی، منتظری… است؛ خانواده‌های اصیل و عزیزی که «‌وارث آب و خرد و روشنی‌اند» و از امنیت و آسایش و داشته‌های خود انفاق کرده و حقیقتِ «برّ» را نصیب برده‌اند

ترامپ، دیده شدن و جامعه مدنی

به تعبیر دوستی، مواجه‌شدن با پدیده‌ی احمدی‌نژاد پس از اتمام دوران ریاست جمهوری خاتمی، هم‌چنین سر و کله زدن با پدیده‌ی ترامپ پس ازاتمام دورانِ ریاست جمهوری اوباما، مثل رفتن زیر دوش آب سرد پس از سونای بخار است