حسن محدثی گیلوایی

ابن خلدون و اسکیزوفرنی فرهنگی متفکّران ایرانی: موردِ سیّدجواد طباطبایی

 (به‌مناسبت ۱۷ مارس / ۲۶ اسفند / سال‌روز وفات ابن خلدون) مقدّمه پیش از این، در مقاله‌‌ای مستقل، کتاب ابن خلدون و علوم اجتماعی: گفتار در شرایط امتناع علوم اجتماعی در تمدن اسلامی (طباطبایی، ۱۳۹۰) را از نظر نگارشی مورد

خاست‌گاه اجتماعی تروریست‌‌ها

خبرهای منتشر شده در باب هویت تروریست‌ها حاکی از این است که همه‌ی آنان ایرانی و از جنوب و غرب کشور بوده‌اند. من بسیار مایل‌ام بدانم که ایرانی‌هایی که به داعش پیوسته‌اند از کدام مذهب و از کدام قوم و

نقدی بر کتاب «ابن خلدون و علوم اجتماعی» اثر سیدجواد طباطبایی

اگر بخواهم درباره‌ی تمامی اشکالات نگارشی کتاب «ابن خلدون و علوم اجتماعی» بنویسم، هیچ‌وقت مجال پرداختن به محتوا را نخواهم یافت؛ محتوایی که قرار بود زبان ناتوان و بیان مُعوَج نویسنده آن را به مخاطب منتقل کند. به‌راستی که برای فهم چنین متنی جهد و جهادی بایست کرد و چه بسیار مخاطبان که عطای فهم چنین کتابی را به لقایش خواهند بخشید. این که در نوشته‌های کسی ایرادات و اشکالاتی وجود داشته باشد چیز عجیبی نیست. امّا من از این در حیرت‌ام که چه‌گونه کسی که در این سطح قرار دارد، می‌تواند بر همه‌گان خرده بگیرد و آنان را با خشونت زبانی شدید بنوازد؟ به‌راستی، کسی که مهارت فارسی‌نویسی و سطح دانش زبانی‌اش چنین است، چه‌گونه می‌تواند استادان دانش‌گاه را به فارسی‌ندانی و بی‌سوادی و وزارت علوم را به ناتوانی در آموزش و ارتقای زبان فارسی متّهم کند و به معاون وزیر علوم توصیه کند که از برخی استادان دانش‌گاه «إمتحان إملا» بگیرد؟

نان سواره است و مردمی پیاده: در ماتم کول‌بران

خبر دردناگ مرگ کول بران در زیر آوار بهمن و دیدن تصاویر ارسالی از سوی یک مخاطب عزیز و دردمند (م. زارعی)، ناخودآگاه مرا به یاد نفرینی قدیمی انداخت که می گفت: “الاهی نان سواره باشد و تو پیاده!” ناخودآگاه،

زن خودسالار، الگوی شریعتی برای زنان

به نظر من شریعتی فمینیست نیست. حرکت و جنبش فمینیستی به رغم همه ی مزایا و آثار مثبت اش، حرکت و نهضتی خاص گرایانه است و عمدتاً به حقوق و وضعیت زنان و رهایی آنان توجه دارد. نهضت شریعتی نهضتی عام گرایانه است و رهایی انسان برایش محوری است. اگر به زنان توجه می کند از این منظر است که زنان نیز بخشی از کلیت انسانی هستند.

نسبت دین و شادی در ایران معاصر

طرح مسأله: شادی، گم‌شده‌ی ایرانیان در قرون گذشته شادی‌ جمعی در ایران بر حسب میراث فرهنگی ایرانی بیش‌تر محدود به خانواده‌ها و جمع‌های خویشاوندی بود. جشن‌های گوناگون در طول سال و بر حسب تحوّلات و اقتضائات فصلی و شرایط جاری