خویش کاوی ایرانیان در دنیای مدرن

همزمان با پنجاهمین سالگرد انتشار کتاب «خلقیات ما ایرانیان» اثر جمال زاده، همایش خویش کاوی ایرانیان در دنیای مدرن با حضور اساتید دانشگاهی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار شفقنا زندگی ،مقصود فراستخواه دانشیار برنامه ریزی توسعه، آموزش عالی، موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و جامعه شناس مهمترین مشخصه دوران مدرن را مواجهه با دیگری مهم دانست که سبب شد خودمان، برای خودمان بحث انگیز شویم. او ادامه داد: متن هایی در ژانر هویت ایرانی تولید شده است. تمام متن هایی که راجع به خلقیات ایرانی ها مطرح شده به دلیل مسئله شدن «خود» بوده است. ژانر خلقیات، محدودیت هایی داشت از جمله این محدودیت ها عبارتند از: نارسایی پاردایمی، پارادایم عقب ماندگی، معرفت شناختی و روان شناختی.
این جامعه شناس خاطرنشان کرد: در این متونِ دعاوی دانشی که به نام خلقیات ایرانی تولید شده است واژه ها تعریف مفهومی دقیقی ندارند. دعاوی با یکدیگر مقایسه پذیر نیستند و بیشتر جملات درباره خلقیات ایرانی به معنای منطقی کلمه مهمل هستند چون کلی اند و حدود و صغورشان معلوم نیست. ژرفکافی های موردی، کیفی و مردم شناسی در این متون اندک است. گزاره ها ناظر بر یک لحظه و مقطع اند، هیچ فیلمی از ایران در این مورد وجود ندارد که نشان دهد چه تغییراتی در طول سالیان در ایرانیان رخ داده است و مشخص نیست خلقیات در روند تاریخی خود چه تغییراتی داشته است.
او افزود: یکی از کاستی های این گزاره این است که روند را نشان نمی دهد. از حیث قابلیت مقایسه با خلقیات دیگر ملت ها نیز مشکل دارد و نمی توان آنها را دقیق مقایسه کرد. این گفتارها به جِرم بحران رسیده است. این جِرم به ما می گوید باید یک برنامه پژوهشی در مورد خلقیات ایرانیان داشته باشیم . برنامه پژوهشی در باب خلقیات ایرانی فارغ از ارزش نظری می تواند دلالت هایی نیز برای کنشگران و مصلحان داشته باشد؛ در حکمرانی خوب، دیپلماسی کارامد ، فعالیت های مدنی ، تربیت و … .
فراستخواه همچنین بیان کرد: یک مشکل جدی در این برنامه پژوهشی، شاخص ها و سنجه هایی است که برای بررسی نیاز داریم. در مطالعات جهانی نمایه ها و نشانگر های مختلفی برای پژوهش در فرهنگ ها و جوامع به کار رفته است. “هافستید” پنج شاخص برای تفاوت های فرهنگی تعریف کرد، بعدها شاخص ششمی نیز به آن افزوده شد که عبارتند از: شاخص فاصله قدرت، شاخص فردگرایی، شاخص فرهنگ مردانگی، شاخص اجتناب از نااطمینانی و عدم قطعیت، شاخص جهت گیری دراز مدت و شاخص سخت گیری در مقابل سهل گیری.
فراستخواه: سلسله مراتب در ایران به یک ارزش فرهنگی تبدیل شده است
سخت گیری در مقابل سهل گیری
او تصریح کرد: سلسله مراتب در ایران به یک ارزش فرهنگی تبدیل شده است. اجتناب از نا اطمینانی در ایران خیلی بالاست، فردگرایی و سخت گیری در مقابل سهل گیری نیز در سطح بالایی قرار دارد اما جهت گیری درازمدت بسیار پایین است. ظرفیت کار کردن برای آینده در ایران محدودیت دارد چرا که ایرانیان همگی اصرار دارند که سریع به نتیجه برسند. به تعبیر هافستید پویایی کنفوسیوسی در ما وجود ندارد. هافستید نسلی است که در ورژن گلوب توسعه پیدا کرده است که شاخص های هر دو تقریبا یکسان است و در برخی موارد نظیر جهت گیری معطوف به عملکرد، اظهار و جرات، جهت گیری معطوف به انسانیت و جمع گرایی نهادی یا درون گروهی تغییر کرده است.
این جامعه شناس در بخش پایانی صحبت های خود خواستار شد: مراکز علمی ـ پژوهشی ، موسسات آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی در ایران گسترش پیدا کرده و این گسترش برای ما هزینه زیادی دربرداشته است حال بیاییم این مشکل را به یک پنجره فرصت تبدیل کنیم، طرح های ملی را در دانشگاه ها سامان دهیم و تحقیقات پایان نامه ای را نیز هدفمند کنیم. ما توده داده ها داریم و برای اینکه این توده در مورد خلقیات به داده های منظم تبدیل شود میز منش ایرانی به عنوان مرکزی برای توسعه پژوهش های خلقیات ایرانیان در نظر گرفته شود، وارد دانشگاه ها شود و به عنوان رساله دکتری مطرح شوند.
محمدرضا جوادی یگانه: حاجی بابای اصفهانی، نقد جامعه ایران نیست بلکه نقد سیاسیون و حاکمان ایران است
محمدرضا جوادی یگانه دانشیار جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سخنرانی خود به داستان « حاجی بابای اصفهانی» نوشته جیمز موریه پرداخت و گفت: از سال ۱۸۲۴ که جیمز موریه منشی و کاردار انگلیسی در ایران کتاب «حاجی بابای اصفهانی» را نوشت، حاجی بابا به عنوان نماینده شخصیت ایرانی شناخته شد. سیاحانی که پس از آن به ایران آمدند در همه جا نشان از حاجی بابا یافتند. همچنین برخی دیگر تلاش کردند تا داستانی مانند حاجی بابا بنویسند. نگاه به محتویات کتاب نشان دهنده جهالت و شرارت حاجی بابا است و نگاه موریه به ایرانیان یکی از منفی ترین نگاه هاست و جز معدودی صاحب منصب روس، دیگر نمی توان نظیری برای آن پیدا کرد.
وی افزود: این داستانِ سراپا نقد و توهین به ایران و ایرانی است اما از همان ابتدای انتشار از طرف ایرانی ها با استقبال زیادی رو به رو شد تا جایی که برخی موریه را فقط یک مترجم دانستند که نوشته یک ایرانی را به نام خود منتشر کرده است. ایرانیان در دوره های بعد که به نقد خود و بررسی شخصیت و خلقیات ایرانی پرداختند این کتاب را به عنوان یک متن مهم پذیرفتند و آن را به عنوان توهین تلقی نکردند.
او درباره اینکه چرا ایرانیان از این کتاب توهین آمیز نرنجیده اند؟ گفت: به نظر من این کتاب از نظر جامعه ایران نقد جامعه ایران نیست بلکه نقد سیاسیون و حاکمان ایران است و لذا به جای رنجش از آن از این کتاب استقبال نیز کرده اند از این رو می توان حاجی بابا را نماد درخشان کارگزاران دولت ایران در دوره قاجاریه به ویژه میرزا ابوالحسن خان شیرازی ملقب به ایلچی دانست. در سطح دیگری می توان این کتاب را معرف رفتارهای همه ایرانیان در حوزه های اقتصادی و سیاسی یا گزلشافتی دانست.
یگانه همچنین اظهار داشت: صاحبنظران ایرانی مثل یک کتاب ادبی برجسته انواع تحقیقات را درباره اینکه اولین مترجم کتاب چه کسی بوده و یا انواع ادبی به کار رفته در این کتاب چیست را بررسی کردند. این کتاب توسط ادیبانی چون جمال زاده و مدرس صادقی تصحیح شده است. وجود جمال زاده در میان مصححین از این نظر اهمیت دارد که او نویسنده یکی از مهمترین متون خودانتقادی ایرانیان است.
آرمین امیر: عامل اصلی توسعه نیافتگی ایران از نظر سریع القلم
آرمین امیر، پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ ، هنر و ارتباطات نیز که در پنل اول سخنرانی می کرد محمود سریع القلم را خلفِ صاحب اقتدار محمد علی جمال زاده دانست و بیان کرد: جمال زاده اقتداری داشت که توانست کتاب «خلقیات ما ایرانیان» را بنویسد اگر چه این کتاب به دلیل مخالفت شخصی وی با دستگاه پهلوی ممنوع شد اما اثرگذار بود، او در کنار صادق هدایت و بزرگ علوی از بنیانگذاران داستان کوتاه معاصر فارسی است و انتقال روح زمانه در او سبب شده که این کتاب را بنویسد، سریع القلم نیز همان سخنان جمال زاده را شدیدتر و صریح تر بیان می کند.
این جامعه شناس یادآور شد: بی طرفی جمال زاده در این کتاب از روی بی طرفی واقعی نیست بلکه از روی بی اطلاعی است در واقع اطلاعات لازم را نداشته که بتواند قضاوت کند. جمال زاده به این نتیجه رسیده است که اگر ما توسعه مطلوب نداریم از خلقیات ماست اما نتوانسته این را به زبان آکادمیک و علمی بیان کند.
وی درباره سریع القلم نیز توضیح داد: محمود سریع القلم دکترای روابط بین الملل از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و استاد تمام دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است. وی از اوایل دهه ۷۰ گمانه زنی هایی درباره نظریه فرهنگ و شخصیت آغاز کرد. هرچند مجموع متون او دچار پراکندگی در موضوع علت غالب عدم توسعه ایران و تقدم اقتصاد یا فرهنگ در آغاز روند توسعه حقیقی است؛ اما رویه پر رنگ تر آثار او عامل اصلی توسعه نیافتگی ایران را فرهنگ ایرانی می داند که بارزترین شکل آن را باید در ویژگی های شخصیتی ایرانیان جستجو کرد.
این جامعه شناس ادامه داد: سریع القلم در مقدمه کتاب «فرهنگ سیاسی ایرانیان» ابراز تمایل می کند که پژوهش او ادامه کاری باشد که جمال زاده در «خلقیات ما ایرانیان» آغاز کرده است. بنابر یافته های سریع القلم، کیفیت ویژگی های شخصیتی ایرانیان به گونه ای بوده و هست که روند توسعه را کند و گاه متوقف می کنند. از جمله این ویژگی ها که به اعتقاد وی در غالب طول تاریخ ما حضور داشته اند عبارتند از استفاده کم از تدبیر و عقلانیت، زندگی کردن با غریزه و مشتقات آن، عدم یادگیری از تجربیات دیگران، ناتوانی در تاسیس سیستم، فقدان اجماع، فردگرایی منفی، جلوگیری از رشد دیگری، خصوصیات عشیره ای، تضعیف دیگران، بی اعتمادی، ضعف در پیگیری اهداف جمعی و ….
او همچنین عنوان کرد: برای غلبه بر عدم توفیق در فرایند توسعه یافتگی نقطه آغاز نیز تغییر ویژگی های شخصیتی ما است که سریع القلم در نقش یک روشنفکر در قالب ویژگی های سی گانه در صدد بسط آنهاست. در این که ملتی با این ویژگی ها دچار عدم امکان یا کندی بسیار در توسعه می شود کمتر می توان تشکیک کرد اما آیا ایرانی ها واقعا واجد ویژگی هایی که سریع القلم بر می شمارد هستند؟
تقی آزاد ارمکی: کتاب «خلقیات ما ایرانیان» غلط و کتاب «غربزدگی» از آن هم غلط‌ تر است
تقی آزاد ارمکی استاد تمام جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به عنوان اولین سخنران پنل دوم این همایش بیان کرد: وقتی درباره خویش کاوی ایرانیان صحبت می‌کنیم باید ببینیم درباره چه بخشی از دنیای مدرن حرف می‌زنیم؟ باید ببینیم که برای ما دنیای مدرن سه دهه یا چهار دهه اخیر است یا دوره مدرن از دوره صفویه شروع می‌شود؟ بنابراین اگر دوره مدرن را از سال‌های اخیر در نظر بگیریم باید به نوعی درباره جمال زاده و کتابش داوری کنیم و اگر دوره مدرن را از سال‌ها پیش در نظر بگیریم باید نوع دیگری درباره آن قضاوت کنیم. جمال زاده بیش از یک قرن اثرگذاری و حیات داشته است. او با حوادثی چون انقلاب مشروطه، حوادث دوره قاجار و انقلاب اسلامی درگیر بوده با وجود این حضور او در سه دهه اخیر کمتر بوده است. بخشی از دنیای مدرنی که جمال زاده درباره آن سخن گفته مورد نقادی و گاهی تمجید عده‌ای قرار گرفته اما مسئله این است که دنیای مدرنی که جمال زاده از آن سخن می‌گوید بخشی از دنیای مدرن ایرانیان است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از بدخوانی‌ هایی که طی سال‌ها در ادبیات اجتماعی ایران اتفاق افتاده در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» دیده می‌ شود، افزود: به همان میزان که کتاب «غربزدگی» درباره غرب و رابطه ‌اش با جهان اسلام بدفهمی ایجاد می‌ کند، جمال زاده نیز بدفهمی درباره خلقیات ما ایرانیان ایجاد می‌کند و ما را به ایرانی بر می‌ گرداند که نگاهی به تحولات اجتماعی‌ اش ندارد و در خلاء است. ایرانی که در این کتاب است ایران تمدنی نیست، ایرانی است که عرصه‌ های اجتماعی‌ اش را به فراموشی می‌ سپارد.
وی ادامه داد: در این کتاب تصویری که از خلقیات ایرانی ارائه می ‌شود در حاشیه همان نگاهی است که جلال دارد و از تمدن ایرانی ارائه می ‌دهد. این نگاه کمی به تحولات اجتماعی معطوف است. بنابراین این کتاب معنای نسبتاً تهی از جهان ایرانی نشان می‌ دهد و نمی ‌گوید که خلقیات ایرانی دقیقاً چیست؟ این کتاب یک تلاش ساده، گزینشی و محدود درباره ادبیات جامعه ایرانی است. در این کتاب همه رویکردها و قضاوت‌های موجود درباره جامعه ایران وجود ندارد و گزینشی عمل شده است. این کتاب از خلقیات و فرهنگ ایرانی تهی است.
ارمکی توضیح داد: خلقیات و فرهنگ ایرانی باید ما را به ساختارها و حوادث در ایران برساند، به طور مثال سفرنامه شاردن تا حدی دوران صفویه را شرح می ‌دهد اما کتاب جمال زاده شرح معینی به ما نمی ‌دهد و با وجود این منشاء بدخوانی و نوشتن ‌های بد شده است. کوهن مقاله ‌ای می ‌نویسد که بعدها به نگارش کتاب «ساختار انقلابات علمی» منجر می ‌شود و سپس این کتاب تحولات اجتماعی ایجاد می ‌کند. مونتسیکو نیز کتاب دیگری با عنوان «نامه‌های ایرانی» می ‌نویسد و حادثه ‌های زیادی را درباره فهم جهانی شدن می‌ آفریند. بنابراین بسیاری از این مقالات چنین سرنوشتی دارند اما مقاله جمال زاده که در نهایت کتاب می ‌شود نمی ‌تواند درباره فهم جامعه ایرانی جهتی ایجاد کند.

این مدرس دانشگاه بیان کرد: از این کتاب نمی‌توان به مشروطه، جا به جایی دولت‌ها و … رسید در حالی که این کتاب باید ایده و نشانه ‌ای از ساختارهای موجود در ایران را به ما بدهد اما این کار را نمی‌ کند. بنابراین اینجا این سوال مطرح می‌ شود که چرا نباید از این کتاب انقلاب مشروطه برداشت شود؟ آیا انقلاب مشروطه هیچ تاثیری در خلقیات ایرانیان نداشته است؟ امروز پس از انقلاب اسلامی هر کتابی را ببینید وجهی از جنگ و انقلاب را در خود دارد
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این مجموعه حرف‌های متناقض و بی معنایی درباره جامعه ایرانی مطرح می‌کند، افزود: متاسفانه اغتشاشی در منابع ایرانی ایجاده شده که متاسفانه یکی از مراجعش همین کتاب «خلقیات ما ایرانیان» است.اگر به آثار اندیشمندان قبل از انقلاب مشروطه توجه کنیم می ‌بینیم که راه را عوضی رفتند و کار ناتمام مانده است چون مسئه ایران رابطه‌ اش با غرب نبوده که راهش تغییر دین، رفتار با غرب و … باشد. از تمامی بحث‌ هایی که درباره ایران می‌ شود انقلاب اجتماعی و زندگی اجتماعی در می‌ آید.
او ادامه داد: اگر فوکو درباره انقلاب اسلامی کار نمی ‌کرد محققان ما روی انقلاب کار نمی ‌کردند، اگر ادوارد براون درباره مشروطه کتابی نمی ‌نوشت امثال کسروی دنبال این کار نمی ‌رفتند. بنابراین به این دلیل که سوال ‌های غلط درباره جامعه ایران مطرح شده است و آدم‌های ناوارد و کم دانش وارد این حوزه شده ‌اند ما انباشتی از اطلاعات غلط داریم. کتاب «خلقیات ما ایرانیان» غلط و کتاب «غربزدگی» از آن هم غلط‌ تر است. این آثار ما را به اینجا می ‌رساند که در ایران چیزی جز استبداد نبوده و نیست و سرنوشت ما هم پذیرش استبداد است در حالی که در ایران حرکت‌ های اجتماعی زیادی وجود داشته است.
سید حسین مجتهدی: رابطه روان پژوهی و خلقیات
سید حسین مجتهدی روانشناس و مدرس دانشگاه شهید بهشتی به عنوان سخنران دوم گفت: پاسخ به پرسش «من کیستم ؟ » در طول تاریخ بشر یکی از بنیادی ترین چالش های ذهنی و روانی انسان بوده است. در تاریخ معاصر یکی از اصلی ترین حوزه هایی که به این مسئله می پردازد حوزه های در پیوند با روان پژوهی است. از آن جایی که « من» در پیوند با « دیگری» و « دیگری ها» لایه های معنایی عمیق تری پیدا می کند روان پژوهی در سطوح فردی و اجتماعی به این مسئله می پردازد.از این رو در غرب پژوهشگران حوزه های جامعه شناسی و روان شناسی دهه ها است که پیرامون مفاهیمی چون منش ملی، ویژگی های قومی، روح ملت ها و …یک ملت را به عنوان واحدی مستقل از جهت منش ها و ویژگی های روانشناختی و رفتاری مورد بررسی قرار داده و شخصیتی جمعی را برای آن ملت فراتر از تفاوت ها در سطوح فردی متصور می شوند، منش و خلق و خوی آنها را توصیف می کنند و درواقع بستر کار غربی ها علمی و روش مند است اما در ایران طیفی از شناخته شده ترین آثار در این زمینه توسط افراد غیر متخصص در حوزه های علمی یاد شده نگارش شده است.
او با اشاره به جمال زاده و کتاب « خلقیات ما ایرانیان» اظهار داشت: جمال زاده برای نگارش کتاب « خلقیات ما ایرانیان» یکسری منابع داخلی و خارجی را بررسی کرده و سعی کرده ساختاری بدست دهد. مسئله عقب ماندگی پرسشی بوده که برای پاسخ به آن یکی از اقداماتی که جمال زاده انجام می دهد این است که فقط مسائل بیرونی را نبینیم، ببینیم خودمان چگونه ایم.اقبالی هم که به این کتاب و کتاب های از این دست شده نشان می دهد که مسائلی از این قبیل در جامعه مخاطب داشته اما یکسری کاستی های نظری و روش شناختی بسیاری در این زمینه وجود دارد از جمله اینکه وقتی ما واژه خلقیات را به کار می بریم چه بخواهیم چه نخواهیم وارد حیطه روان پژوهی شدیم و بدون پرداختن به این حیطه از دانش نمی توانیم نگاه جامعی داشته باشیم.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: جمال زاده در این کتاب خلقیات را کاراکتر معرفی می کند در حالی که خلقیات جمع خلق است و در ادبیات روان شناسی تعریف علمی خود را دارد. تعریف انجمن روان شناسی آمریکا از خلقیات به این شرح است : بنیاد اصلی شخصیت که معمولا فرض می شود به گونه ای زیست شناختانه معین شده است و زود هنگام در زندگی ظاهر می شود و شامل ویژگی هایی است نظیر سطح انرژی، سطح پاسخ و … نکته دیگر این است که در این کتاب استخدام واژه هایی را می بینیم که به صورت تخصصی به کار نمی رود.
نصرالله پورمحمدی: الهام گرفتن جمال زاده از یک کتاب انگلیسی
نصرالله پورمحمدی املشی دانشیار تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین نیز به خویشکاوی ایرانیان در تاریخ ایران پرداخت و گفت: خویشکاوی در تاریخ ایران در واقع نقد عملکرد اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و …. از منظر کنشگرانی است که در شکل دادن شاکله نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور نقش داشتند و ارزیابی خلق و خوی نسبتا پایداری است که در یک ملت دیده می شود. ایران با دارا بودن بیش از دو هزار سال تاریخ مکتوب و برخورداری از پشتوانه های میراث فکری در قالب متون مختلف دینی ، سیاسی و فرهنگی دور از انتظار نخواهد بود که از جنبه های گوناگون در ادوار مختلف نگاهی به خویشتن و عملکردش داشته باشد.
او عنوان کرد: اگر پژوهش مستقلی تا زمان کتاب « خلقیات ما ایرانیان» صورت نگرفته به این معنی نیست که ایرانی ها هرگز به خصلت های خود توجه نداشتند. بررسی ها نشان می دهد از نظر نوع و میزان مطالب بیان شده خویش کاوی ایرانیان بعد از اسلام را می توان به دو دوره ، یکی از اغاز ورود اسلام به ایران تا زمان جتگ های ایرا و روس و دیگری از جنگ های ایران و روس تا کنون تقسیم بندی کرد.
این مدرس نیز درباره جمال زاده گفت: جمال زاده اولین کسی نبوده که راجع به خلقیات ایرانیان کتاب نوشته است اگر به مباحث کتاب او دقت کنیم می بینیم که به دنیای معاصر نپرداخته و سه چهارم فکت های او به دنیای قبل از مدرن باز می گردد . جمال زاده نیز بر این باور بوده که خویشتن کاوی در ایران وجود داشته است. در واقع جمال زاده کتاب « خلقیات ما ایرانیان » را از کتابی تحت عنوان « خلقیات ما انگلیسی ها» که در زمان ملکه الیزابت نوشته شده الهام گرفته است. جمال زاده یکبار فارسی شکر است را نوشت و همه آن را تحسین کردند یکبار هم درباره خلقیات ایرانی ها نوشت چه ایرادی دارد. او شجاعت به خرج داده است.
وی در پایان نیز خاطرنشان کرد که برای مطالعه خلقیات ایرانیان می توان از چهار متون جغرافیایی، تاریخ نگارانه، سیاست نامه ها و اندرزنامه ها متون ادبی استفاده کرد.

منبع: شفقنا