برگزیده‌ها

باید به نسل انقلاب مهسا اعتراف کنیم

در دورانی که رهبر حکومت به‌جای دانش‌افزایی و تدبیر، به دنبال افزودن سوخت و برد موشک است—و این کار، بر عصبانیت و انزجار مردم از او می‌افزاید—باید برای کاهش درد مردم، به‌ویژه جوانان کشور، نسل‌های بریده از حکومت دینی تدبیری کنند.

منظورم شق‌القمر نیست؛ فقط با رفتاری ساده و بی‌هزینه، به روشنی به شکست و شرمندگی خود اعتراف کنیم. اگر توان داشتم و از سواد دیجیتالی بهره‌ای، کمپینی راه می‌انداختم، کمپینِ توبه‌کنندگانی که هم خود هدر رفتند و هم دو دهه اول را از سر احساس ستودند. مگر مرحومان مصطفی رحیمی و مهدی بازرگان کم از «بی‌راهه‌گی» نوشتند؟ مگر علامه طباطبایی ما را از «شهادت اسلام مصطفی (ص)» برحذر نداشت؟

دو سالی است که دو نفر از شاگردان قدیمی‌ام—که اینک هر دو از مدرسان و پژوهشگران ممتاز تاریخ اسلام‌اند، دکتر مهدی زمانی و دکتر لیلا خسروی—در دو نوبت پیشنهاد جمع‌آوری خاطرات این کمینه را داده‌اند و خودشان جداگانه دست به کار شده، آن‌ها را گردآوری، تجمیع و تدوین کرده و اکنون در مرحله ویرایش‌اند.

با یقین به این‌که کسی نبوده و نیستم، باور دارم تجربه‌های یک تازه‌جوانِ نسل انقلاب که با شروع جنبش ۵۷ دانشجو شد و موقعیت خانوادگی‌اش—و البته شایستگی مختصرش—برای او هم خاطره‌های شنیدنی و مهم‌تر از آن، تجربه‌های خواندنی و مفید تولید کرده است، برای نسل‌های بعدی که به‌حق از پیشینیان خود شاکی و عصبی‌اند، بی‌فایده نیست.

نسل‌هایی که اولین جمله‌ای که انتظار شنیدنش را دارند، «اشتباه کردیم» است. می‌دانم که انقلاب بهمن اجتناب‌ناپذیر بود، چون شاهِ پهلوی آن شد که اینک ولی‌فقیه شده است.

صادقانه نقل کرده‌ام: من، جوان انقلابی دیروز، امروز «تبه‌شده سامانم». بارها به فرزندان، جوانان دلبسته و شاگردانم گفته‌ام: «به سهم خودم شرمنده‌ام.» اما با همه این خجلت‌ها، به انقلاب «زن، زندگی، آزادی» بسی امیدوارم و به همه زنان و دختران ایران اطمینان می‌دهم که سرنوشت رهبر متوهم جمهوری اسلامی، دیر یا زود، آنان را خندان خواهد کرد.

به قول شاعر لطیف و دردمند معاصرمان، شروین سلیمانی:

کاخی که چهل‌ستونِ آن بر ستم است

روزی به تلنگری فرو خواهد ریخت.

خاطره و تجربه‌های حقیر با عنوان «تبه‌شده سامانم» اوایل سال جدید—نه در ایران که سانسور حاکم است—بلکه در خارج از کشور یا در فضای مجازی منتشر خواهد شد.

ظاهراً از خواجه عبدالله انصاری است:

«من کیستم؟

تبه‌شده سامانی،

افسانه‌ای رسیده به پایانی.»

اکثریت نسل انقلاب اسلامی ۵۷ باید بخوانند و به درگاه خداوند قدیر از عمل خود شکوه کنند:

«رَبَّنا ظَلَمْنا أَنفُسَنا وَتَوَهَّمْنا فَاغْفِرْ لَنا.»

Recent Posts

فرایند گذار در سایه‌ی سناریوهای احتمالی مذاکرات

دور اول مذاکرات یا دیدار جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا در عمان به پایان…

۲۷ فروردین ۱۴۰۴

گواهیِ دینی و گواهیِ ضدِّ دینی!

مقدّمه  دست‌کم برخی از مسائلِ فلسفۀ دین، جزءِ مسائلِ « سهل و ممتنع» هستند؛ بدین…

۲۷ فروردین ۱۴۰۴

نقدی بر نامه‌نگاری‌های مصطفی مهرآیین به رهبری

مصطفی مهرآیین، استاد جامعه‌شناسی، نامه‌هایی به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نوشته و پیشنهاداتی برای…

۲۷ فروردین ۱۴۰۴

توافق ایران-آمریکا و بازی برد-برد نظام و اپوزیسیون

دور نخست مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط پایتخت عمان از سوی هر دو طرف…

۲۷ فروردین ۱۴۰۴

ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری

«یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است؟ ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری»…

۲۳ فروردین ۱۴۰۴

مستقیم یا غیرمستقیم؛ فریب و ریا در برابر شفافیت رنگ می‌بازد

یکی از سنت‌های بسیار غلط و هزینه‌زا در جمهوری اسلامی ایران این است که مقامات…

۲۰ فروردین ۱۴۰۴