محمد رهبر

انقلاب برای ما چه کرد؟

به دیوار مدرسه‌ی ما که به زندان شبیه‌تر بود با آن سیم‌های خاردارِ بالای سرش و در آهنی سبز و سردش، کلام خمینی را نوشته بودند با همان لحنی که نازل شده بود، بی کم‌وکاست: «هی نگویید انقلاب برای ما

اینها خدایگان‌اند!

مهسا دختر شیرینِ ۵ ساله یکی از دوستان، متولد غربت است و چند ماه پیش دیار پدری را دیده است. نقل است که وقتی برای اولین بار به تماشای سیمای جمهوری اسلامی نشسته و یک‌باره چشمش به تمثال روحانیت افتاده،

جمهوری مشروطه

تحلیف حسن روحانی و پوشیدن دوباره خلعتِ رییس‌جمهوری، دست بر قضا مقارن شده با ۱۴ مرداد و صد و دهمین سالگرد انقلاب مشروطیت. بعید است که مجلس شورای اسلامی در انتخابِ  روز تحلیف، نیت و ذوقی داشته و روز مشروطه

جغرافیای یک صندلی

حالا پس از آمدن و رفتن چهار رییس‌جمهور در دوران مادام‌العمری رهبر جمهوری اسلامی، باید اعلام کرد که نهاد رهبری بازنده نبرد همواره‌اش با نهاد ریاست جمهوری است…

رئیسی رای نمی‌خواهد

در فیلم ارباب حلقه‌ها که بنابر کتابِ  حیرت‌انگیز «تالکین» ساخته شده است، یاران حلقه در مسیر دلهره‌آورشان به کوه‌ها و غارهایی می‌رسند که جایگاه «اُرک‌ها» و عفریت‌های دوزخی است. یاران حلقه در محاصره اُرک‌ها می‌افتند اما یک‌باره همه این موجودات

برقص ستاره

داستانی که می‌خوانید در مجموعه‌ای از آثار نویسندگان مهمان نروژ به زبان انگلیسی و نروژی به چاپ رسید . اما فارسی‌اش را نمی‌دانم کی و چطور می‌توان در ایران به چاپ رسانید. این قصه رقص و آزادی را تقدیم می‌کنم به

روز آمدنِ هیچ

خمینی جذابیتِ نشناختن بود و آن حس غریب که آدم‌ها به سوار اسب سفید رویاها دارند را بیدار می‌کرد، عشقِ به هیچ.

هاشمی؛ مصلحتی که به حقیقت نرسید

برای نسل من که تا چشمِ هشیاری بازکردیم «امام» در ایوان دیدیم و «هاشمی» بر منبر نماز جمعه، درگذشت رفسنجانی حُزنی می‌آورد که اگر در خود بکاویم نه از غمِ مرگ کسی است که این چند روز آتی به امیرکبیر

منشور و کوزه و آب

اولین منشور حقوق شهروندی به دستور ناصر الدین شاهِ فرنگ دیده، نوشته شد و در روزنامه اعلان عمومی کردند. آن زمان یعنی در رمضان سال ۱۳۰۵ قمری، همه رعیت بودیم و هنوز به شهروندی مفتخر نبودیم با این حال خاقان لطف

این مساله شماست

از سپیده دم مشروطیت تا حالا، ایرانی‌جماعت حتی یک مساله را کامل حل نکرده تا به بعدی بپردازد.
ما همچنان مانده‌ایم که نسبت بین شرع و قانونِ مصوب مجلس چیست و نقش دین در حکومت تا کجاست.یک لنگِ پا مانده‌ایم که آیا بالاخره زنان حقی دارند یا ندارند و اگر دارند این حقوق شامل اینکه خودشان مختار باشند چه بپوشند می‌شود یا نه…

قانون‌بازی

اگر اصل ۸۶ و مصونیت پارلمانی تا این حد شکننده است که با گفته‌های دادستان تهران و حکم جلبی می‌لرزد، دلیلش فقدان آزادی احزاب،نبودن سندیکا و انتخابات تحت نظارت استصوابی است.
وقتی که تمام حقوق پیشینی مانند حق آزادی بیان و حق تعیین سرنوشت بر باد رفته است، وقتی مجلس خبرگان به جای نظارت بر رهبری، مدح و ثنا می‌گوید و بالاتر اینکه وقتی ارکان حاکمیت در جمهوری اسلامی یعنی رهبری و شورای نگهبان و قوه قضاییه اصلا به دموکراسی و رای مردم اعتقادی ندارند، چگونه می‌توان از حق مصونیت قضایی نمایندگان دفاع کرد

سلطان‌نشین خراسان

خودمختاری خراسان را باید در جای دیگری دید و آنجا که در حکومتی که ولی‌فقیه بر راس دارد و نمایندگان ولی‌فقیه در امتداد او در همه جای کشور جا خوش کرده اند، دولت و برآمده‌ی رای مردم، زائده ای بیش نیست و در این میانه خراسان و مشهد تبلور ولایت‌فقیه اصیلی است که مردم را از حاکمیت به دور ریخته است…

دولت مرد به از ادب اوست

ترامپ رییس‌جمهور آمریکا شد. مردی که هر چه کرد و گفت و هر رسوایی که به بار آورد، ذره‌ای از محبوبیت‌اش نکاست. تفننی به سیاست آمد و حالا جِدی جِدی در بلندترین کاخ قدرت دنیا نشسته است.
… آنچه در انتخابات آمریکا اتفاق افتاد در ماه‌ها و سال‌های آتی می‌تواند در همه جای دنیا اتفاق بیفتد.
ما ایرانی ها که مارگزیده هستیم و احمدی نژاد دیده،باز هم واکسینه نشده‌ایم. در فرو ریختگی اخلاق و پرستش بتِ پول ، احتمال‌اش زیاد است که مثلا اگر کسی مثل بابک زنجانی در ایران کاندید ریاست‌جمهوری شود، به راحتی هر اصلاح‌طلبی را شکست دهد.
ترامپ نشانه بی‌آرمانی انسان معاصر ماست، توده‌های بی‌چشم که زندگی را دنبال استیک برشته خوک، بو می‌کشند. ترامپ می‌تواند دنیا را آتش بزند اگر من و تو هیزم‌اش باشیم.

نامِ بیماری «جمهوری اسلامی‌زدگی»

ایران چیست و ایرانی کیست؟ رسانه های جمهوری اسلامی با پسوند اسلامی که کنار نام ایران می گذارند به زبان بی زبانی می گویند که ایران بی این پسوند، اسلامی نیست گویا که در همه این هزار و اندی سال پیش ، اسلام به زور و غلبه به ایران چسبیده بود و حالا باید این چسبندگی پسوند، رسمی می شد…

همه به کمک سعید طوسی آمدند

غم انگیز است ما در محاصره دیوان و ددانی هستیم که تجاوز می کنند و آدم می کشند و اگر به قانونشان پناه بریم، دوباره و این‌بار قانونی تجاوز می کنند. محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه درباره شکایت قربانیان سعید طوسی با خنده و طعنه می گوید از این ادعاها زیاد است.

گفتم و گفتا

شمس الدین محمد، اگر دل به او نمی بست و اگر این بانویِ شهر آشوب که طره گیسویش هزار دل در بند داشت، نبود، کسی شده بود مثل فرخی و عنصری. دربار شاه شیخ ابواسحاق و شب نشینی های شراب

محرم ماه خون بازی

محرم، ماهِ خون بازی رسید و در «تکیه ایران» صدای طبل و سنج بلند است و عربده مداحان گوش فلک را کر می‌کند و ده روزی شیعیان از همه دنیا و مافی‌ها فارغ‌اند و از عطر قیمه و اسپند و

هفت خوان دموکراسی در ایران

سعید مرتضوی حتی اگر اعدام شود باز هم زنده است. مرتضوی با احکام روزنامه برافکن‌اش سانسور را در روزنامه‌نگاران ما درونی کرد. حالا هر روزنامه‌نویسی می‌داند چه طور باید بنویسد که هیچ خاصیتی نداشته باشد و یا به کدام مرده و زنده‌ای گیر بدهد که به جایی بر نخورد. حتی می‌توان در نشریه‌ای از تاریخ گفت و دود از دودمان چپ و راست و روشن‌فکر و اصلاح‌طلب و برانداز بر آورد و گرد و خاک کرد بی این‌که نقدی هم به روحانیت و شیخ فضل‌الله و کاشانی و نواب و دیگران داشت.

آینده کجاست؟ آینده چیست؟

ایران شگفت جایی است که جوانانش از آینده ناامیدند و پیرمردانِ بالا نشین‌اش امیدوار به زندگی و روزها و سال‌های نیامده، پرشور و سرزنده، نطق می‌کنند. رهبر جمهوری اسلامی در جمع سپاهیان گفت که نسبت به آینده هیچ نگرانی ندارد.

بیچاره حجاج ایرانی

بیراه نیست اگر بگوییم آل سعود و جمهوری اسلامی دو سر افراط در جهان اسلامند. یکی بر طبل شیعه می‌کوبد و در هر جای خاورمیانه و بلکه آفریقا جماعات شیعه را تقویت می‌کند و مبلغ می‌فرستد و سعودی‌ها هم از پاکستان و افغانستان تا سومالی و اندونزی مدارس اسلامی وهابی بر پا می‌کنند و پیاده نظامی تربیت کرده‌اند که از اصول اولیه‌اش ضدیت با شیعه است و سوخت کارخانه‌های آدم سازی در هر دو جبهه را هم البته نفت تامین می‌کند.

موجودات نامریی در جمهوری اسلامی

روح امام حتی درجه عصمتش از خود امام هم بیشتر است. در زمانه خمینی بعضی وقت‌ها و برخی کسان می‌توانستند نامه‌ای انتقادی به حضرتش بنویسند و زنده هم بمانند؛ اما ۲۷ سال پس از راحل شدن آن امام، هنوز نمی‌توان نقدی بر خمینی کرد و اندیشه و عمل او را نکوهش کرد. از معجزات این موجود نامریی یکی این‌که با کوچک‌ترین جسارتی پریشان می‌شود و سربازان گمنام امام زمان را به سراغ گستاخان می‌فرستد.

روس‌ها به آب‌های گرم رسیدند

چهار سال است که ایران درگیر جنگی در سوریه است و کسی نمی‌داند این اجازه جنگ در فرا مرز را کدام دولت و مجلس صادر کرده و بنا بر چه منفعت ملی‌ای، سپاه پاسداران در سوریه می‌جنگد و صدایی از کسی بر نمی‌آید و حالا این تر و خشک کردن روس‌ها هم بر همان تصمیماتِ قبلی نظام افزوده شد. روس‌ها جای آمریکای زمان شاه را پر کرده‌اند و عاقبت به آرزویی که با ترکمنچای و گلستان هم عملی نشد، رسیدند و پایشان را تا آب‌های گرم دراز کردند..

آزمون اصلاح‌طلبی بنیادین

گفته‌اند که سید احمد خمینی در آخر عمر به صرافتِ حلالیت‌طلبی افتاده بود و در این عذر تقصیر خواستن‌ها از مهندس مهدی بازرگان، طلب بخشش کرد. اما برای سید احمد جانکاه‌ترین کار، طلب عفو از آیت‌الله منتظری بود که شرم

آقایان شما جنایت‌کار هستید!

منتظری می‌گوید با آن تندروی‌ها که لاجوردی کرده اگر من هم بودم سر موضع ام می‌ماندم . منتظری می‌گوید این‌ها به عقیده و فکری معتقدند و عقیده را با کشتن نمی‌توان محو کرد.اما کار از کار گذشته است. در تمام ارکان نظام اسلامی و میان همه آن‌هایی که از کشتارگاه اوین و گوهردشت آگاه هستند و بوی خون به مشامشان رسیده ، هیچ‌کس دم برنمی‌آورد و به این ستم آشکار، اعتراضی نمی‌کند، جز همین شیخ حسینعلی آزاده که به‌طعنه ساده‌لوح لقبش داده‌اند و بی‌سیاست.

دو هزار روز گلبانگ سربلندی

دو هزار روز از حصر پیشگامان جنبش سبز گذشته، یک سوی پنجره حصر مقاومت است و ایستادگی و ایثار و این سوی پرچین عذاب وجدان است و فراموشی و استیصال. دولت روحانی مدت هاست که خود را از پیگیری رفع حصر معاف کرده است به این بهانه که حصر به دستور دربار ولی فقیه است و کاری از دست دولت و مجلس و اصلاح طلب و اصولگرا بر نمی آید. سرکوب گسترده و بگیر و ببند و زندان و فرار از کشور بسیار از دلشدگان جنبش سبز و غم نان و ترس جان مردم ایران هم کاری کرده که این در بسته حصر ناگشوده مانده و این خیبر ید حیدری می خواهد که در ما نیست

امتناع حکمرانی در جمهوری اسلامی

برای آن‌ها که از سیاست در ایران می‌نویسند یا فعال سیاسی هستند، نگاهی به پشت سر و آنچه نوشته‌اند و گفته‌اند بسیارغم انگیز و ناامید کننده است. از سال ۷۶ تا به امروز، موضوع یاداشت‌ها و گفته‌ها تنوعی پیدا نکرده

بحران خدا و بیدهای لرزان

در ایران، خداوند در سیاست محو شد، دیانت عین سیاست شد و ظلم به نام خدا و قتل برای رضای خدا و زنجیر کردن مردم به احکام اجباری خدا، کاری کرد که بسیاری نه از رمضان راضی هستند و نه شب قدر و خدا را باور دارند.

میرحسین اشتباه کرد

میرحسین موسوی آرمان‌گرایی را به سیاست بازگرداند. در زمانه‌ای که هر اعتراضی تندروی محسوب می‌شود و اصلاح‌طلب خوب، تابع ولی‌فقیه؛میرحسین موسوی مرزهای مبارزه سیاسی در جمهوری اسلامی را تغییر داد. اگر اعتراض بزرگ آن بزرگوار نبود، صندوق رأی از همان سال به بایگانی می‌رفت. آن اعتراض در بزنگاه پرتگاه احمدی‌نژاد، رخنه‌ای در ارکان استبداد ولایی ایجاد کرد که هنوز پس از هفت سال رفو نشده است.

معصوم پانزدهم

سال ۵۸ که اولین بهار آزادی آمده بود و مردم و رهبران انقلابی، همه به ماه عسل اتوپیایِ حکومت اسلامی رفته بودند، کسانی از آیت الله خمینی درخواست کردند تا تفسیر قرآنی بگوید. در چشم اشک‌بارِ خلایقی که شاه را بیرون

فرصتِ بزرگ رییس نبودن

آیت‌الله منتظری در اواخر عمر و در نگاهی از فراز به عمر رفته، انتخابش به قائم مقامی رهبری در سال ۶۴ را یک بدبیاری در زندگی دانست و چه بسا توطئه‌ای تا شیخ را آماج تیرهای زهرآگین دشمنان کند. شاید