آیا جمهوری اسلامی دشمن اسرائیل است؟

چهل و سه سال جنگ با آسیاب‌های بادی

زیتون- سولماز ایکدر: چند سال پیش ابراهیم نبوی، طنزپرداز معاصر، در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی فارسی آقای خامنه‌ای  را «جاسوس اسرائیل» خواند؛ طنز تلخی که آثار واقعی آن را نمی‌توان انکار کرد.

دیروز، به‌دنبال انفجاری در نزدیکی سفارت اسرائیل در هند، یک نامه حاوی اشاره به نام‌های قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده، با «وعده انتقام» و «تهدید» به اینکه رویدادهای بیشتری از این دست «در راه خواهد بود»، پیدا شد.

به نقل از «ایندیا تودی» گروهی با عنوان «جیش الهند» در بیانیه‌ای یک و نیم صفحه‌ای که در محل انفجار پیدا شده، ضمن به عهده گرفتن مسئولیت این انفجار، از قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس یاد کرده است. شبکه محلی «والا»ی هند هم نوشته است که نیروهای امنیتی از چند ایرانی به ظن دست داشتن در این حمله بازجویی کرده‌اند.

برخی از گمانه‌زنی‌ها می‌گوید که این جدیدترین اقدام جمهوری اسلامی در مقابله با اسرائیل است، تلاشی که از ۱۶ مرداد ۱۳۵۸، پس از بمباران جنوب لبنان توسط نیروهای دفاعی اسرائیل، با سخنرانی روح‌الله خمینی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. رهبر انقلابِ ایران پس از آن بمباران گفته بود «اسراییل یک غده سرطانی است و باید از روی زمین محو گردد».‌و این آغازی بود برای نزدیک به چهل و سه سال شعار «مرگ بر اسرائیل» و تلاش برای «نابودی اسرائیل».

به نظر می‌رسد که تلاش جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل شامل طیف نسبتا وسیعی از اقدامات و ادعاهاست؛ گاهی به صورت نیابتی است، مانند آنچه «جیش الهند» در مقابل سفارت اسراییل در هند انجام داد، گاه با نوشتن شعار بر روی یک موشک، گاه به واسطه تصویب قانون در مجلس و زمانی هم با رسمیت نشناختن اسرائیل در میادین ورزشی و محرومیت ورزشکاران ایرانی.

دولت را مکلف می‌کنیم به نابودی اسرائیل به «فضل الهی»

نمایندگان مجلس دی ماه امسال طرحی را برای بررسی و تصویب ارائه داده‌اند که دولت را مکلف می‌کند دست به اقداماتی جهت «نابودی» اسرائیل تا سال ۱۴۲۰ بزند.

این طرح تحت عنوان «اقدام متقابل ایران در برابر ترور شهید قاسم سلیمانی» ارائه شد و از جمله اهداف مورد اشاره در این طرح «اخراج آمریکا از منطقه»، «اجرای انتقام سخت» و «مقابله با اقدامات اسرائیل» است.

نمایندگان مجلس دی ماه امسال طرحی را برای بررسی و تصویب ارائه داده‌اند که دولت را مکلف می‌کند دست به اقداماتی جهت «نابودی» اسرائیل تا سال ۱۴۲۰ بزند.

یکی از عجیب‌ترین بخش‌های این طرح ۱۶ ماده‌ای، ماده پنجم آن است که در آن دولت  مکلف شده اقداماتی را با هدف ایجاد «ترتیبات نابودی اسرائیل تا سال ۱۴۲۰» اجرا کند.  در صورت بدل شدن این طرح به قانون، دولت ایران موظف خواهد شد ظرف ۶ ماه حصر غزه را شکسته و اولین محموله کالاهای اساسی را رایگان و یا در برابر دریافت وجه به این منطقه ارسال کند.

تعیین تاریخ نابودی اسرائیل در طرح مجلس هم  ظاهرا با توجه به پیش‌بینی پنج سال پیش رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای٬ انجام شده که گفته بود تا ۲۵ سال دیگر «به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

دو ماه بعد از توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵، موسوم به برجام، آیت‌الله خامنه‌ای در جریان یک سخنرانی گفته بود: «برخی صهیونیست‌ها گفته‌اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته‌ای، ۲۵ سال از دغدغه ایران آسوده شده‌ایم، اما ما به آنها می‌گوییم شما ۲۵ سال آینده را، اصولاً نخواهید دید و به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت.»

وب‌سایت رسمی دفتر رهبر جمهوری اسلامی این جمله که «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید» را به عنوان جمله برتر علی خامنه‌ای در سال ۹۴ انتخاب کرد و پروپاگاندای رهبر جمهوری اسلامی به تبلیغات پر سر و صدا در رابطه با آن پرداختند.

دامنه لزوم «تحقق پیشبینی» رهبر جمهوری اسلامی به جایی رسید که در میدان فلسطین تهران تابلوی روز شمار «نابودی اسرائیل» توسط سازمان بسیج شهردای وقت تهران همزمان با روز قدس در میدان فسلطین نصب شد؛ پس از آن بود که در شهرهای مختلف ایران تابلوهای شبیه به آن نصب شدند. هر چند که سال‌هاست این تابلوها خاموش شده‌اند.

جمهوری اسلامی یک راه دیگر نیز برای مقابله با اسرائیل دارد؛ وادار ساختن ورزشکاران ایرانی به خودداری از مسابقه با ورزشکاران اسرائیلی.

باید ببازی!

پیش از انقلاب، ایران و اسرائیل به رقابت ورزشی با یکدیگر می‌پرداختند و مثلا در رشته فوتبال، پنج بازی رسمی با یکدیگر داشتند که آخرین بازی با اسرائیل نیز برد شیرینی را برای ایران در پی داشت و همچنان نیز پس از گذشت سال‌ها، برخی مسئولان و ورزش‌دوستان با افتخار از این برد شیرین یاد می‌کنند. اما پس از انقلاب اسلامی و در سال ۱۹۸۳ «بیژن سیف‌خانی» فرنگی‌کار کشورمان حریف خود از تیم اسرائیل به نام «رابینسون کوناشویلی» را در رقابت‌های کشتی آزاد و فرنگی قهرمانی جهان در کی‌یف اوکراین شکست داد.

به گزارش بی‌بی‌سی وقتی خبر پیروزی سیف‌خانی در رسانه‌های ایران منتشر شد، علی‌اکبر ولایتی وزیر وقت امور خارجه دستور بازگشت کاروان ایران به کشور را صادر کرد و این مسابقه، آخرین رقابت دو حریف در مسابقات ورزشی پس از انقلاب اسلامی محسوب می‌شود و ورزشکاران ایرانی به نوعی از مسابقه با اسرائیل منع شدند.

این منع در سال‌های اول به صورت آشکار و با پرچم افراشته «مخالفت با رژیم غاصب صهیونیستی» صورت می‌گرفت اما به مرور و با تصویب ممنوعت دخالت سیاست به شکل تمارض ورزشکار به بیماری یا حتی باخت در مرحله‌ای پیش از رسیدن به حریف اسرائیلی در آمد.

سال ۹۶ پخش صدای مربی کشتی‌گیری که از کنار تشک می‌گفت: «باید ببازی.. علیرضا! باید ببازی» تا در مرحله بعد مجبور به مسابقه با حریف اسرائیلی نشود٬ بازتابی گسترده یافت. اما به رغم این موضوع و موارد متعدد دیگر از جمله استعفای دستجمعی کادر فنی کشتی فرنگی در اعتراض به «ممنوعیت برگزاری مسابقه با ورزشکاران اسرائیلی» این موضوع همچنان به عنوان یکی از سر فصل‌های مهم «نابودی اسرائیل» از طریق به رسمیت نشناختن آن مورد توجه جمهوری اسلامی است.

جولان موساد در تهران

اما در حالی که جمهوری اسلامی با آسیاب‌های بادی که آن‌ها را «رژیم صهیونیستی» نام نهاده مشغول مبارزه است٬ اسرائیل در حال انجام عملیات‌های واقعی در خاک ایران است.

صدای آژیر خطر در جمعه شب گذشته به مدت یک ربع ساعت در غرب تهران مایه نگرانی شهروندان شد و بی‌درنگ در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد. تقریبا همزمان با پحش آژیر پرواز ترکیش ایرلاین نیز به‌جای فرود در فرودگاه امام خمینی بعد از مدتی انتظار در آسمان تهران به سمت باکو پرواز کرد تا شایعاتی در فضای مجازی مبنی بر وقوع حمله نظامی یا سایبری به ایران بالا بگیرد.

تصاویر متعددی از اسکن وبسایت‌های دنبال‌کننده پروازها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که حکایت از تغییر مسیر یک پرواز از بالای فرودگاه امام خمینی در جنوب تهران داشت.

در حالی که مقامات جمهوری اسلامی مشغول توجیهاتی از جمله نشت آب به سیستم صوتی سازمانی در حوالی شهرک آزمایش تهران و ایجاد «اختلال» در آن بودند؛ آیدی کوهین٬ تحلیلگر سیاسی اسرائیلی٬ در یک توییت خبر از رسیدن جنگنده های شبح F-35 بر فراز تهران داد. همچنین مارک دوبویتز مدیر FDD تلویحا در تویتی به نقش اسرائیل در آشوب تهران اشاره کرد.

این اخبار البته از سوی منابع ایرانی تکذیب شد.

بیشتر بخوانید:

از نشان ملی مادران قاسم‌پرور تا حمله به اسرائیل در خواب

از «صبر استراتریک» تا «انتقام سخت»

ترور محسن فخری‌زاده در «خانه امن» جمهوری اسلامی

آذرماه امسال خبر ترور محسن فخری‌زاده٬ مرد «مرموز» جمهوری اسلامی٬ منتشر شد. محسن فخری‌زاده که از او با عنوان استاد فیزیک دانشگاه امام حسین نیز نام برده می‌شد٬ یک افسر ارشد سپاه پاسداران بود و نامش در لیست تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل قرار داشت.

پس از انتشار خبر ترور محسن فخری‌زاده٬ انگشت‌های اتهام به سوی اسرائیل نشانه رفت.

هرچند اسرائیل به روال معمول دست داشتن در این عملیات را تایید یا تکذیب نکرده است. اما نیویورک تایمز به نقل از سه مقام امنیتی نوشت که اسرائیل «پشت این حمله» بوده، اما مشخص نیست که مقام‌های آمریکایی تا چه اندازه در جریان بوده‌اند. نتانیاهو نیز در یک پست توییتری از این که نمی‌تواند گزارشی از عملکرد خود را به صورت رسمی اعلام کند٬ اظهار ناخوشنودی کرد.

در همین رابطه طی ‌سال‌های اخیر نیروگاه هسته‌ای نطنز و تاسیسات نظامی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران٬ بارها مورد حمله قرار گرفته است؛ اسناد هسته‌ای از قلب تهران ربوده شدند؛ فرمانده سپاه قدس ترور شد٬ در تاسیسات هسته‌ای خراب‌کاری رخ داد و تمامی این‌ها در شرایطی است که نیروهای امنیتی شعار «اشراف صد در صدی» سر داده‌اند.

۱۸ مرداد ماه امسال نیز نفر دوم القاعده در تهران کشته شد. خبرگزاری آسوشیتدپرس روز ۲۴ آبان ضمن تایید گزارش روزنامه نیویورک تایمز درباره کشتن ابومحمد المصری، نفر دوم القاعده، در تهران توسط ماموران اسرائیلی در مردادماه سال جاری، نوشت که آمریکا اطلاعات درباره مکان و هویت مرد شماره دو القاعده را به ماموران موساد داده بود.

همچنین روز دوازدهم تیر ماه در تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم در نطنز هم انفجاری رخ داد که به گفته برخی تحلیل‌گران برنامه اتمی ایران را تا دو سال به تاخیر می‌اندازد.

همه این‌ها در شرایطی رخ داده است که جمهوری اسلامی اصلی‌ترین وظیفه‌اش را «نابودی اسرائیل» تعریف کرده و بلندترین صدایی که از تریبون‌های رسمی‌اش به گوش می‌رسد فریاد «مرگ بر اسرائیل» است؛ اما در نهایت می‌تواند در نزدیکی یکی از سفارتخانه‌های آن کشور «انفجاری کوچک» را ترتیب دهد. از سوی دیگر اما پایتخت جمهوری اسلامی و قلب مراکز حساس هسته‌ای و نظامی آن محل آمد و شد ماموران سازمان‌های امنیتی اسرائیل هستند.

این در حالی است که جمهوری اسلامی حتی در مواجه با انتشار مرتب اخباری مبنی بر حمله نظامی اسرائیل به مواضع آن در سوریه و کشته شدن نظامیان جمهوری اسلامی یا وابستگان نظامی ایران در آن کشور یا سکوت پیشه می‌کند یا دست به انکار می‌زند.

پوسته طبل تو خالی جمهوری اسلامی اگرچه صدای بلندی ایجاد می‌کند اما در عمل هر روزه زیر ضربات نهادهای امنیتی و نظامی «دشمن دیرینه‌اش» پاره و پاره‌تر می‌شود. شعار مرگ بر اسرائیل و استراتژی نابودی اسراییل، تا به امروز و در عمل چیزی جز خسارت برای ایران و اتحاد برخی کشورهای منطقه با اسرائیل نداشته است. «طنز» هم اگر باشد سیاستِ جمهوری اسلامی  با ایجاد «ایران‌هراسی» ، مامور به‌رسمیت شناخته‌شدن اسرائیل در منطقه شده است.  

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

5 پاسخ

  1. همه در برابر این وضعیت مسیولیت دارند.

    کلکم راء و کلکم مسولا،

    تنها راه بهبود ،

    اراده سیاسی و شجاعت عمل
    فداکاری ملی

    تا حکومت را مجبور به تصفیه
    نا پاکان کند
    آمار دروغ ،و مالیات و در آمد مملکت
    بی حساب و کتاب است.

    بیان آزادی واقعیت ها امر اول است .

    قدرت‌منطقه ای ایران از همان
    نوع شوروی ساقط است.

  2. وقتی پسرم را از دبستانی به دبستانی دیگر در کنار تهران بردیم و نام نوشتیم در دالان مدرسه در قابی نوشته شده بود. خدا شاه میهن. معلم دینی این دبستان یک آخوند بود بنام حاج آقا یگانه وقتی وارد میشد صندلی مستخدم را برمی داشت و از آن بالا می رفت و آنرا می بوسید و همه ی بچه ها و آموزگاران دیگر در علان و یا پنهانی میخندیدند و مسخره اش می کردند. اما او اصلا در برابر خنده های آموزگاران دیگر خنثا بود و انگار اصلا هیچ اعتنائی نداشت.همان موقع در همین محله در جنوب تهران عبدالله گاوی هم بود که همه از او حساب میبردند. تمام لاتها ازش می ترسیدند. یک کشتی گیر هم بود که با گوش شکسته و باد کرده می خواست جلو او خودش را علم کند اما او یک کارد قصابی بزرگ داشت که تیغش چنان تیز و بران می نمود که وقتی تکان میداد لرزشش در هواه «هور هور » وور ووور صدا می کرد و گاهی هم شترق شترق می زد به در دکانی و یا در خانه ای و خلاصه حکومت میکرد. یک روز خواسته بود نظر بدش را نسبت به یک کودک عملی کند که چند جوان جلوش را گرفتند و او کاردش را نمایان کرد پلیس شاهنشاهی رسید و درجا اول کاردش را از او گرفتند. بسیار جالب بود که در حالی که دسته کارد، دسته ی کارد قصابی بود اما تیغ آن کارد پلاستیکی بود و برای همین وقتی در هوا می گردانید و یا روی در و کرکره دکان می زد هوهور تق تق صدا می کرد. سرگروهبان تیغ قلابی آن کارد را زیر پا کج و کوله کرد و برای ما اهل محل گفت که کارد این عبدالله گاوی پلاستیکی بوده و آنرا به همه نشان داد و پاسبانها عبدالله گاوی را هم با خود بردند.
    آنقلاب شد. حاج آقای یگانه که از حتا گرد و غبار روی آن قاب هم به خاطر شاه و نه به خاطر خدا و میهن تغذیه می کرد شد یکی از آدمهای مهم و انقلابی و ضد حکومت شاه در محله و البته کسی هم جرآت نمی کرد که به یادش بیاورد که قبلا از کجا می خورده و حالا از کجا. عبدالله گاوی هم شد حاج عبدالله و جزو کمیته های امام و تا آنجا که من میدانم مومن و موحد و باخدا با دو سفر به عربستان و مکه و یک سفر هم به کربلا. و اما ما که دستمان کوتاه بود و به غارت و چپاول نرسید در همان محله ماندیم. نوه ی بنده رفت در همان مدرسه ی پدرش که فرزند من باشد. درست ۱۴ سال برای کم کردن دردهایم همراه این نوه رفتم به این دبستان. دیگر دبستان نبود! پایگاه بسیج بود. سرتاسر آن شعارهای انقلابی شعارهای مرگ بر اسرائیل، مرگ بر آمریکا از آنجا که این مدرسه دوقلو بودند و. در کنار دبستانی دختران. تمامی شیشه ها را برای «عفت» عمومی رنگ کرده بودند تا مبدا چشمی نامحرم به داخل دبستان دخترانه بیفتد. ولی از همه ی اینها عجیب تر و حتا شرمآور تر اینکه جلو در ورودی توالت بچه های معصوم ایران پرچم آمریکا و پرچم اسرائیل را روز زمین نقش کرده بودند تا آنها هم وقت ورود و هم وقت خروج برای قضای حاجت از روی این پرچم ها راه بروند! از احوالات حاج آقا یگانه پرسیدم گفتند که ایشون اگر چه خانه نشین است و اینک بیشتر از ۸۷ سال دارد اما جزو انجمن اسلامی خانه و مدرسه است. حالا شما پیدا کنید چه کسی جانشین عبدالله گاوی ست که البته نمیدانم کجاست ، و خصوصا کارد و ساطور او را با دسته ای واقعی و تیغی پاستیکی را بازشناسید. و کرامات شیوخمان را دریابید و از خودتان بپرسید که برای کدام کیفیت، این حنیف، این کریم، این عزیز با او و همدستیم. چه برسد به تحمل میتی گاوی. و اما این تحمل ما باعث صدمه زدن به بسیاری در منطقه و جهان است. ما مسئولیت این صدمه را بر عهده داریم. چرا که این حکومت را ما با سکوتمان، با شرزکت در انتخاباتمان، با دودوزه بازی و با حقه بازیما با تقیه مان با هزار دوز و کلک تحمل کرده ایم. پس این مردم ایران بدانید که شما که به ارزش شدن یک تومان و ده تومان طلا و دلار سر خوش می شوید شما ها که این حکومت را که مزاحم کل منطقه و جهان است و بسیاری آدمکشی ترور تجاوز زندان و شکنجه باعث و بانی و مجری است را سر کار نگه میدارید و حاضر نیستید هزینه آزاد سازی ایران را از این اشغالگران، تجاوز کاران، غارتگران دزدان، ازاله بکارتکاران، قاتلان و برپا کنندگان حمامهای خون بپردازید. مردم منطقه و خصوصا مردمن جهان و به ویژه اسرائیل نمی توانند تا ابد منتظر شماها بالشند که یک پارچه به پا خیزید. برای همین آنها اعلام کرده اند که حتما در جنگی که در حال آماده شدن است حتما و حتما در میان غیر نظامیان که شماها باشید که ماها باشیم هم قربانی خواهد بود. البیته فرزندان دزدان و غارتگران و کارچاقکنها و وکیلان مجلس و بالا روندگان از دیوارهای سفارت خودشان آقا ها و خانمها و آقازاده ها و خانمزاده ها در همان غرب و آمریکا و انگلیسی هستند که مرگ برشان گفته و می گویند. ای مردم بیدار شوید. این صدای من را بشنوید و الا با صدای بمبها بیدار خواهید شد.

  3. با سلام. این همان داستان پاسخ حاج میرزا آغاسی وزیر به مقنی است. اگر چاه‌های من آب ندارد، برای تو که نان دارد. چقدر دلار بی‌زبان به نام مبارزه با استکبار میشود بالا کشید. دانکییتو و جنگ‌اش با آسیاب بادی برای پول سازی نبود. این آقایان فقط بفکر جیب خود هستند.

  4. حکومت ایران از پیش از بقدرت رسیدن، بده بستان های اطلاعاتی با حکومت اسرائیل داشته.
    آن خانم روحانی اسرائیلی ( که در مقام نماینده بگین) در ترکیه تنهایی به اطاق خمینی میرفت،
    استقبال اعضای سفارت اسرائیل در روز ۱۲ بهمن در فرودگاه مهرآباد از خمینی
    فرستادن احمد کاشانی پسر آیت الله کاشانی (همدست کودتا علیه دکتر محمد مصدق) به اسرائیل برای خرید سلاح،
    تنها نمونه های اثبات شده این روابط نا میمون هستند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

آیا جمهوری اسلامی دشمن اسرائیل است؟

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در بازار ارز، قیمت‌ها در

ادامه »

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری

ادامه »