اعدام روح‌الله؛ یک بام و دو هوا

چه‌کسانی اعتراف‌های زم را باور کردند؟

زیتون-یلدا امیری، احسان سپاهی: «مرگ خوب است اما برای همسایه» شاید این ضرب‌المثل قدیمی مصداقی باشد برای همه آن واکنش‌هایی که انتظار می‌رفت به اعدام روح‌الله زم نشان داده شود و نشد؛ مردی جوان که به‌خاطر داشتن یک کانال تلگرامی و به‌دلیل فعالیت رسانه‌ای به دار آوریخته شد.

در بسیاری از کشورها روزنامه‌نگاران  حق کار سیاسی ندارند و نمی‌توانند عضو احزاب باشند اما در ایران مرزهای فعالیت سیاسی و رسانه‌‌ای مبهم است؛ بلکه فعالیت این دو صنف اغلب در هم تنیده است. در زمان تنظیم این گزارش دست‌کم سردبیر یک روزنامه و یک نشریه عضو رسمی و حتی ارشد حزب کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد اسلامی‌اند. بسیاری از روزنامه‌نگاران دوران مشهور به «اصلاحات» فعال حزبی  و سیاسی بودند، تا جایی که مشهور شد در ایران روزنامه‌ها جای احزاب را گرفته‌اند و آقای خامنه‌ای هم در سخنرانی مشهوری روزنامه‌ها را «پایگاه دشمن» خواند. این سخنرانی منجر به تعطیلی فله‌ای بسیاری از روزنامه‌ها و نشریات شد اما هیچ‌ روزنامه‌نگاری اعدام نشد.

اوایل دی‌ماه ۱۳۹۶ تعداد کاربران آمدنیوز از مرز ۱ میلیون و چهارصد هزار کاربر گذشته بود و خبرنگاران بسیاری برای دریافت اخبار اعتراضات از این رسانه استفاده می‌کردند.حتی روزنامه‌های داخل ایران نیز غیر مستقیم و با عدم ذکر منبع از مطالب منتشر شده توسط رسانه‌ روح الله زم بهره می‌بردند

اما گویی نوبت به  روح الله زم  که می‌رسد باید مته را به خشخاش گذاشت و «دو زیستی» شد و به استانداردهای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در کشورهای آزاد برگشت. به همین خاطر خیلی‌ها در خبرنگار بودن او اما و اگر وارد کرده‌اند. حتی از یکی از دوستانش نقل شده که روح‌الله خودش را خبرنگار نمی‌دانست و می‌گفت فعال سیاسی است. اما حقیقت است که او هر فعالیت موثری که کرد از طریق رسانه بود. اگرچه غالبا به قواعد کار رسانه‌ای کم‌توجه و بی‌توجه بود و راست و دروغ و دوغ و دوشاب را به‌هم می‌آمیخت.

نام روح الله زم  که روز ۲۲ آذر ۸۸ اعدام شد، اگرچه با  با وب‌سایت و کانال آمدنیوز بر سر زبان‌ها افتاد، اما او پیش از آن هم با تعدادی از رسانه‌ها از جمله سحام‌نیوز کار می‌کرد. از مهمترین کارهای رسانه‌ای  او  پرداختن به پرونده فساد موسوم به ۶۳ حساب قوه قضاییه، افشاگری در مورد سعید طوسی، قاضی کودک‌‌آزار  بود. او پوشش خبری و انعکاس اخبار اعتراض‌های دی‌ماه ۹۶ نقشی جدی ایفا کرد و مخاطبان رسانه‌اش میلیونی شد و از تمام رسانه‌های مشابه پیشی گرفت. به‌نظر می‌رسد عامل اصلی اعدام وی هم همین بود

 

روح‌الله زم، فقط منتقد و مخالف جمهوری اسلامی نبود. او در رسانه‌اش با بسیاری‌ از اپوزیسیون و پوزیسون سر ناسازگاری داشت و به‌ افراد و جریان‌های متعددی اتهام‌های بدون مدرک و سند وارد کرد. در مقاطعی ابزار حکومت و نهادهای امنیتی شد و افراد متعددی مستقیم و غیر مستقیم از فعالیت‌های او متضرر شدند، اما  در جریان محاکمه شاکی خصوصی نداشت.

حالا به‌نظر می‌رسد برخی از شاکیان روح‌الله زم و جریان‌هایی که از فعالیت‌ها او متضرر شدند، با ندیده گرفتن حقِ ابتدایی او در محاکمه‌ی عادلانه و سکوت در خصوص اعدامی که روندی قانونی نداشت، ناخواسته با حکومت هم‌نوا شده‌اند. شاید هم برخی‌ها اعتراف‌های اجباری و روایت جمهوری اسلامی از جاسوسی و وطن‌فروشی او را باور کرده‌اند.

رایج است که در بعضی از موارد نهادهای امنیتی احزاب، اشخاص و رسانه‌ها را برای سکوت و یا اعلام موضع له و علیه برخی از اتفاق‌ها و حریان‌ها تحت فشار می‌گذارد و از تهدید نهادهای مستقل هم ابایی ندارد. اما اعدام فردی که فقط با کلمات و عکس و فیلم سروکار داشت، با اتهام فساد فی‌الارض، اولین بار است که اتفاق می‌افتد و حتی در دستگاه جمهوری اسلامی هم جای بسی مناقشه دارد  لذا به طریق اولی سکوت بعضی از اصناف، گروه‌های سیاسی و احزاب درباره این اعدام با توجه به مختصات ویژه آن و نوع فعالیت زم محل سوال است.

اتحادیه اروپا، فرانسه و عفو بین الملل، وزارت خارجه کشورهای کانادا، آلمان، کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، روزنامه نگاران بدون مرز و شماری از شخصیت‌ها حقوق بشری و مدنی اعدام روح الله زم را با شدیدترین کلمات محکوم کردند.

فدراسیون بین المللی روزنامه‌نگاران که به درستی و با حساسیت بالا در مورد موارد مشکوک مرگ خبرنگاران و مجریان رسانه‌های نه چندان صاحب نام گزارش تهیه می‌کند، در مورد اعدام روح الله زم سکوت معنی‌داری را پیشه کرد.

اما فدراسیون بین المللی روزنامه‌نگاران که به درستی و با حساسیت بالا در مورد موارد مشکوک مرگ خبرنگاران و مجریان رسانه‌های نه چندان صاحب نام گزارش تهیه می‌کند، در مورد اعدام روح الله زم سکوت معنی‌داری را پیشه کرد. گویی او هیچ ارتباطی با این صنف نداشت و هرگز دستی بر کار خبر رسانی نداشته است.

تا زمان انتشار این گزارش، نه تنها حزب اتحاد اسلامی و کارگزاران اسلامی و احزاب مشابه بلکه حزب قدیمی و ریشه‌داری چون نهضت آزادی ایران، در خصوص اعدام زم،  سکوت پیشه کرده‌اند. توییت انتقادی دبیر کل حزب اتحاد اسلامی  در این باره بیشتر نمک روی زخم بود.

اگرچه تعدادی از چهره‌های شاخص ملی-مذهبی‌  در نوشته‌هایی جداگانه اعدام زم را محکوم کردند اما از بیانیه‌های جمعی و رایج آن‌ها این‌بار خبری نشد. نواندیشان دینی هم که از سکوت در موارد مشابه پرهیز دارند و معمولا در خصوص اتفاق‌هایی که یک‌سوی آن به مسائل دینی و اعتقادی برمی‌گردد، علیرغم ان‌که به‌نوعی در این ماجرا نام و پای مرجع شیعه آیت‌الله سیستانی هم در میان است، نقدی جدی و جمعی به این ماجرا نداشته‌اند و جز یکی دو موضع فردی ماجرای اعدام زم و بهره‌برداری از اعتقادات دینی به‌نفع قدرت سیاسی را نادیده گرفته‌اند.

اما همان خارجی‌ها، حتی همان‌هایی که معیارهای سخت‌گیرانه‌تری برای روزنامه‌نگاری دارند، واکنش‌های چشم‌گیرتری داشتند و البته از استفاده از عنوان روزنامه‌نگار برای زم پرهیز نکردند.

جیک سالیوان که از سوی جو بایدن به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت آینده آمریکا منصوب شده است، در پیامی توییتری نوشت «اعدام روح‌الله زم روزنامه‌نگاری که از دادرسی قانونی محروم و به دلیل استفاده از حقوق جهانی خود محکوم شد، یکی دیگر از موارد وحشتناک نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران است. ما به شرکای خود خواهیم پیوست و در برابر اقدامات ناقض حقوق بشر توسط ایران خواهیم ایستاد».

ام توگندهات، رئیس کمیسیون روابط خارجی پارلمان بریتانیا،در توییتی به زبان فارسی نوشت: «قتل روزنامه‌نگاران در هر جای دنیا تهدید علیه آزادی است. خاشقجی و حالا زم جانشان را در راه آزادی از دست داده اند و ما باید اعتراض خود را در مورد قتل هر دوی آنها اعلام کنیم. هر دو لایق اجرای عدالت هستند.»

اگر چه فعالان فضای توییتر به طور گسترده به اعدام روح الله زم اعتراض کردند، اما بخش قابل توجهی از آن با اسامی و اکانت مستعار و یا به زبان انگلیسی بود. در میان خبرنگاران و روزنامه‌نگاران شاخص، بالاخص در داخل ایران کمتر اظهارنظر چشم‌گیری در این دیده می‌شود. این در حالی بود که در اوایل دی‌ماه ۱۳۹۶ کاربران آمدنیوز از مرز ۱ میلیون و چهارصد هزار کاربر گذشته بود و خبرنگاران بسیاری برای دریافت اخبار اعتراضات از این رسانه استفاده می‌کردند.

در بعضی از موارد، بالاخص در زمان آغار به کار این کانال حتی روزنامه‌های داخل ایران نیز غیر مستقیم و عدم ذکر منبع از مطالب منتشر شده توسط رسانه‌ روح الله زم استفاده می‌کردند. اما با اعلام خبر اعدام او، مرگش را تنها در حد یک خبر کوتاه منتشر کردند و تلاشی برای محکوم کردن این «همکار»، زیر سوال بردن این اعدام و پرداختن به ابهامات پرونده‌اش انجام ندادند.

 

روح الله زم جایی در اعترافاتش می‌گوید که پیشتر اصلاح طلب بوده تا اینکه سال ۸۸ کاملا تغییر کرده است. آمدنیوز هم از همان ابتدا در تلگرام خود به این جناح حاکمیت حمله می‌کرد و از این رو ظاهرا  روابط حسنه‌ای با آنان نداشت. از آن سو نیز افراد جریان اعتدال و اصلاحات مدل خبررسانی و خطی که زم پیش می‌برد را نمی‌پسندید. اما به باور بسیاری، شبکه آمدنیوز منابع اطلاعاتی در داخل و در میان هر دو جناح داشت.

بر اساس شنیده‌ها حتی چند تن از فعالان رسانه‌ای حامی دولت حسن روحانی در دوره‌ای پیش از دستگیری روح الله زم به جرم همکاری با آمدنیوز بازداشت شده ‌بودند. این فارغ از بازداشتی‌های اطلاعت سپاه و نزدیک به جناح راست به اتهام ارتباط با زم است.

بیشتر بخوانید:

این اتهامات علیه وابستگان دولت روحانی تا حدی بود که حسام الدین آشنا، مشاور رسانه‌ای رئیس دولت و از مسئولان سابق وزارت اطلاعات در واکنش به یکی از اعترافات تلویزیونی روح الله زم در صفحه توئیتر خود نوشت: «اشتباه نشود آن جلسه نه بازجویی بود و نه مصاحبه بلکه چیزی شبیه دورخوانی سناریو بود.»

اما این‌بار نه تنها اعتدالیون که از نامه‌های جمعی اصلاح‌طلبان خبری نبود. تنها مصطفی تاج‌زاده، سیاستمدار و زندانی سابق، در توییتر خود یکی دو توییت در این‌باره خطاب به رییسی نوشت و با اشاره به نامه پدر روح‌الله زم تاکید کرد: «آقای رئیسی! گزارش متاثرکننده پدر روح‌الله زم را که امروز اعدام شد، خواندید؟ هر انسان آزاده‌ای از این‌ همه پنهان‌کاری و فریب و دروغ در جریان بازجویی و بازپرسی و محاکمه یک متهم، حتی بعد از حکم اعدام وی خجالت می‌کشد، شما چه‌طور؟»

تقارن واکنش‌های توییتری آذر منصوری، قائم مقام دبیر کل حزب اتحاد اسلامی، و رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران، معنادار بود. این دو علیرغم این‌که در دو سر طیف منتقدان  و مخالفان  وضع موجود قرار دارند، به‌جای اعتراض به گرفتن جانِ یک انسان و نادیده گرفته شدن حق برخورداری از محاکمه عادلانه، ترجیح دادند نگرانی خود را بابت کارنامه‌ی یک انقلاب جیک بزنند.

آذر منصوری رویای بر باد رفته‌اش را نوشت: «اینکه فرزند یکی از روحانیون برجسته انقلاب که از نام فرزندش روشن است که چه دلبستگی به انقلاب و رهبرش داشته سر از آمدنیوز در می آورد و در نهایت نیز با شدید ترین حکم قوه قضاییه ایران از صحنه روزگار حذف می شود، سؤالی است که باید به آن پاسخ داده شود.»

و رضا پهلوی هم آرزویش را:« وحشت بزرگ نظام‌های توتالیتر در اواخر عمر، چرخش فرزندان نزدیکان‌شان علیه نظام و افشای اسرارشان است. قتل روح‌الله زم برای ارعاب روح‌الله‌های دیگری است که در راه این چرخشند.»

در مقابل این سکوت‌ها البته موضع‌گیری‌های فراوانی هم وجود داشت و یک نشست اقتصادی مهم بر باد رفت و چند سفیر احضار شدند و خبر اعدام زم در قریب‌به اتفاق روزنامه‌های دنیا منعکس شد. با وجود این جای خالی این اصناف، احزاب و گروه‌های مهم در فضای سیاسی ایران در محکومیت این عمل ضد انسانی اگر  به دلیل اختلافات پیشین  است، اگر به‌خاطر برداشت صنفی و ناقص آنان از حقوق بشر است، اگر به‌خاطر نادیده گرفتن نخستین اعدام یک روزنامه‌نگار است، اگر به‌خاطر ترس است و حتی اگر به‌خاطر پذیرش روایت  و قرائت جمهوری اسلامی است، جای تامل دارد و آنان را در برابر این سوال می‌نشاند که آیا این سکوت به این معنی است که جمهوری اسلامی «حق» دارد کسی را به خاطر فعالیت سیاسی و رسانه‌ای اعدام کند؟ اگر نه مبنی عمل و سیاست‌ورزی آنان کدام اصول است که به چنین استانداردهای دوگانه‌ای می‌انجامد؟ اگر آری برای چه مبارزه می‌کنند؟ اگر هم برای این سوالات پاسخی ندارند دست‌کم چرا نگران شتری نیستند که در خانه‌ی آن‌ها هم خواهد خوابید.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. نخبگی هنگام نوشتن مطلبی در آرامش و امکان و آزادی ،خود را چندان نشان نمی دهد !
    نخبگی را باید بتوانی همچون روح الله زم زیر تیغ و فشارهای خردکننده با زبان بدن و میمیک صورتت و سخنان تک ضرب و آوایی و چند سیلابی که هرچند سانسور و ادیت شود اما چیزی از کلیت تو را به رخ بکشد، آنجاست که توانسته ای و نخبه ای !
    درست مانندآنچه که او به ظرافت و دقت و خیلی تمیز انجام داد !
    شما حضرات اگر جلوی آن دوربینها می بودید با گرده ی فروخفته و دیده ای مبهوت و کامی ترش از ترس ، مسکوت رخ می نمودید.
    باور کنید دیدم که میگم. میشناسمتان !
    و اما باز هم زم ! انصافا نشان داد بهترین بروز رسانه ای اش فرصتی بود که تلویزیون جمهوری اسلامی به او داد. شاید می دانست که آخرین فرصت است و آنچه که میشد را بدرستی و تیزهوشانه به انجامی ظفرمندانه رسانید !

  2. هیچکس آن اعترافات را باور نکرد اما اگر اشگی نریخت و از مظلومیتی دفاع نکرد بخاطر آن بود که زیادی “خودشان” را باور کرده اند و فکر میکنند صاحب قدر و قواره ای هستند که دفاع از مظلومیت یک جوان بی شیله پیله فاقد ادبیات سیاسی هگل و نیچه و هابر ماس و ملاصدرا، گردی بر مقامات آنان می نشاند. هیچکس حتی در حد تسلیت به زن و بچه های او و پدرش اطلاعیه نداد. ان یکی دو نفری که اینکار را کردند دمشان گرم برای خودشان آبرو آفریدند.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

اعدام روح‌الله؛ یک بام و دو هوا

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری خوابیده است. دخترِ هشت ماهه‌ی لچک به سر،…چشمانِ موربِ زیبایی دارد؛ موهایی لخت و پوستی

ادامه »

در طول دورانی که خامنه‌ای رهبری جمهوری اسلامی را در دست گرفته است ایران رو به ویرانی رفته و جمهوری اسلامی بیش از هر

ادامه »

تنها یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر ضرورت آتش‌بس فوری در غزه، اسماعیل هنیه،

ادامه »