بیانیه اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی در آمریکا و کانادا در واکنش به اعتراضات اخیر ایران

? تداوم سیاست خشونت و تراکم خشم زیر خاکستر

زیتون– جمعی از اعضا و علاقمندان نهضت آزادی در آمریکا و کانادا در واکنش به اعتراضات اخیر ایران بیانیه‌ای صادر کردند.

به گزارش «زیتون» در این بیانیه آمده است: «بدیهی است نقش سیاست‌های سلطه گرانه دولت آمریکا و تنگناهای تحمیل شده آنان بر بحران اقتصادی موجود، همچنین ضرورت کاهش یا حذف تدریجی یارانه سرسام آور بنزین بر بسیاری از کارشناسان پوشیده نیست، اما عملی ساختن شتاب زده این تصمیم بدون شفاف سازی و اقناع مردم، بی‌اعتنایی به ملت و طبقات شدیدا آسیب پذیرتلقی شده و بی نیازی کبرآمیز تصمیم گیرندگان را به صاحبان اصلی کشور نشان می‌دهد.»

امضا کنندگان این بیانیه در ادامه تاکید داشتند: «سرکوب مردمانی که شدیدا از چنین تصمیمی آسیب می‌بینند، با هیچ منطق عقلی و شرعی انطباق ندارد. البته در نظامات دموکراتیک نیز پلیس و نیروهای قهریه برای حفظ قانون و امنیت شهروندان، نسبت به کسانی که به رغم آزادی احزاب و مطبوعات در بیان نظریات مخالف و امکان تشکیل اجتماعات قانونی، تظاهرات خشونت آمیز می‌کنند، مجاز به جلوگیری وبرخورد بازدارنده قانونی هستند. »

متن کامل این بیانیه که برای انتشار در اختیار «زیتون» قرار گرفته٬ به شرح زیر است:

تظاهرات گسترده مردم در شهرهای متعدد کشورعلیه تصمیم ناگهانی نظام در افزایش سه برابری بهای بنزین با سرب و سرکوب و مشت آهنین مواجه گردید و آتشی از خشم و خون به زیر خاکستر رفت تا دگربار در آینده‌ای دور یا نزدیک شعله‌ ورتر گردد.

دولت‌های مدرن در دنیای امروز رمز توسعه و پیشرفت را در هرچه مستحکم تر کردن پیوند دولت- ملت یافته و به اتکاء پذیرش و پشتیبانی طیف گسترده مردم و پرورش استعدادهای بالقوه آنان به شکوفایی ملت مدد رسانده‌اند.

در مقابل، دولت‌های مستبد و متکی بر منابعی طبیعی همچون نفت و گاز مردم را به چشم مستخدم دولت می بینند که از تجمعشان تنها برای انتخابات نمایشی- فرمایشی باید استفاده کرد. به‌این ترتیب روز به روز فاصله اکثریت ملت و بیزاری آنان از حاکمان افزایش یافته و شرایط ناپایدار به‌هنگام بحران‌های داخلی یا خارجی  و شرایط انفجاری نظام فرومی پاشد. حاکمان ما نیز مستثنای از این قانونمندی نیستند و نمی‌توانند سر خود را همچون کبک زیر برف باورهای‌های منجمد خود کنند.

بدیهی است نقش سیاست‌های سلطه گرانه دولت آمریکا و تنگناهای تحمیل شده آنان بر بحران اقتصادی موجود، همچنین ضرورت کاهش یا حذف تدریجی یارانه سرسام آور بنزین بر بسیاری از کارشناسان پوشیده نیست، اما عملی ساختن شتاب زده این تصمیم بدون شفاف سازی و اقناع مردم، بی‌اعتنایی به ملت و طبقات شدیدا آسیب پذیرتلقی شده و بی نیازی کبرآمیز تصمیم گیرندگان را به صاحبان اصلی کشور نشان می‌دهد.

کسری بودجه دولت می‌توانست از طریق: اصلاح ساختار و حذف معافیت مالیاتی نهادها و بنیادهای زیر نظر رهبری، نظارت دولت و مجلس بر همه بنگاه‌های اقتصادی وابسته به نظام، حذف بودجه موسسات مذهبی، کاهش هزینه دولت، حذف یا کاهش هزینه های کلان برون مرزی متعارض با مصالح ملی و مبارزه با مفاسد نهادینه شده در نظام فراهم گردد، نه از جیب تهی ملتی که ۶۰ درصد آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

تشکیل “شورای عالی هماهنگی سه قوه” به دستور رهبری، برخلاف قانون اساسی، نشان می‌دهد حاکمیت بدون نظرخواهی حتی از نمایندگان خودی و از فیلتر شورای نگهبان گذشته، به جای پذیرش و حل بحران‌ها درصدد تعطیلی همین دموکراسی صوری و نیم بند می‌باشد و دولت پنهان نظامی–امنیتی را بی هیچ شرمی به‌میدان می‌آورد.

سرکوب مردمانی که شدیدا از چنین تصمیمی آسیب می‌بینند، با هیچ منطق عقلی و شرعی انطباق ندارد. البته در نظامات دموکراتیک نیز پلیس و نیروهای قهریه برای حفظ قانون و امنیت شهروندان، نسبت به کسانی که به رغم آزادی احزاب و مطبوعات در بیان نظریات مخالف و امکان تشکیل اجتماعات قانونی، تظاهرات خشونت آمیز می‌کنند، مجاز به جلوگیری وبرخورد بازدارنده قانونی هستند.  باید پرسید در نبود احزابِ مستقل، تشکل‌های صنفی و سرکوب اعتصاب‌گران، محدودیت شدید نهادهای مدنی، تعطیل فله‌ای مطبوعات غیر وابسته و…  آیا در نظام ولایت فقیه راه دیگری برای مردم در ابراز مخالفت با تصمیمات مستبدانه نظام جزحضور در خیابان وجود دارد؟ جنبش سبز بعد از تقلب انتخاباتی سال ۸۸ با شعار “رای من کجاست؟” پا به عرصه گذاشت و با خشونت نظام ولایت فقیه سرکوب شد، اما پس از ده سال مردم همچنان فریاد می‌زنند سهم آن ها در تصمیم گیری های سیاسی کشور کجاست؟

برخورد خونین با معترضانِ کارد به استخوان رسیده و “اشرار” نامیدن آنان، جز انباشتن کینه و انزجار ملت از حاکمان حاصلی ندارد. آیا رهبری که فرمان آتش به‌اختیار می‌دهد و مسئولیت آنرا به عهده نمی‌گیرد هیچ پاسخی برای امروزملت و فردای قیامت دارد؟ ماشین سرکوب لاجرم در مقابل اراده مردمان ناراضی زمین‌گیر خواهد شد، همانگونه که در نظامات استبدادی پیشین چنین شده است. اگر مشت آهنین توانایی حفظ حکومت را داشت، نوبت حکمرانی به مستبدان بعدی نمی‌رسید. بدون اصلاحات ساختاری و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم، برون رفت از بحران‌های فعلی مطلقا امکان‌پذیرنخواهد بود.

هرچند دولت‌های مستبد برای توجیه سرکوب و ایجاد ترس از ناامنی در میان مردم، بعضا به تخریب و آتش افروزی‌های سازمان یافته دست می‌زنند، اما این هشدار را نیز باید به ملت به تنگ آمده از تحقیرها یادآوری کرد که پاد زهر استبداد و خشونت، نه خشونت، که استمرار و پافشاری بر حرکت‌های آرام، مسالمت آمیز، گام به گام و مدنی است. تجربه دیگر ملل نشان داده است که امکان موفقیت جنبش‌های خشونت‌پرهیز به‌مراتب بیشتر است و می‌تواند ریزش بیشتری از جبهه مقابل را جذب کند. حال آن‌که تخریب ‌و عکس‌العمل خشن در مقابل سرکوبگران ناامنی را دامن زده و مردم را از مشارکت فعال در اعتراضات باز می‌دارد و حتی برای حفظ امنیت به جبهه سرکوبگران سوق می‌دهد.

ولی مطلقه فقیه، حاکم برسرنوشت ملت ایران مدعی پیروی از سیره اهل بیت پیامبراسلام و برپایی نظام “ولایی” است، اما سرسلسه ولایت، امیرالمومنین(ع)، درقسمت‌هایی ازمنشور حکومتی خویش خطاب به مالک اشتر، هنگامی که او رابرای زمامداری سرزمین مصر می‌فرستاد، چنین فرموده است:

” دل خویش به دلسوزی با ملت، محبت به آنان و لطف بدیشان بپوشان و مبادا در سلطه برآنان چون درنده‌ای وحشی باشی که خوردنشان غنیمت شماری، آنان درهرحال دو گروهند؛ یا برادر دینی تو هستند و یا همنوع تو…. بپرهیز از خون! و ریختن به ناحق آن که هیچ عاملی در کیفر الهی، بدفرجامی، زوال نعمت و برچیده شدن بساط حکومت موثرتر از ریختن خون به ناحق نیست و خداوند سبحان داوری میان بندگان درروز قیامت از خون‌های به ناحق ریخته شده آغاز می‌کند. پس مبادا پایه های تسلط خویش با خونریزی تقویت کنی که چنین شیوه‌ای نه تنها موجب تضعیف و سستی حکومت می‌شود، بلکه زوال و انتقال آن‌را ( به نظامی دیگر)به دنبال می‌آورد…. بی‌گمان برترین روشنی چشم حاکمان باید برپایی عدالت در شهرها و پدیدار شدن دوستی شهروندان (نسبت به حاکمان) باشد که این منظور حاصل نمی‌گردد جز به سلامت سینه‌شان (از کینه و نفرت نسبت به آنان). نیک‌خواهی شهروندان نیز آنگاه پدیدار می‌شود که گِرد زمامداران گیرند و کمتر احساس سنگینی دولت آنان کنند و آرزوی برچیده شدن بساطشان را ترک نمایند”.

با آرزوی آزادی و امنیت و آرامش برای ملت محروم، رنج‌کشیده و ستم دیده ایران و سلام و تسلیت به خانواده‌های قربانی و زندانی داده یا خسارت دیده، و به امید رهایی هرچه زودتر از جهل و جور با تداوم صبر و مقاومت و یاری وعده داده الهی به راست قامتان راه حق.

 

اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی در آمریکا و کانادا

سه شنبه ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹

 

 

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. چطور افراد نهضت آزادی در تهران اعلامیه ای نداده و ارزیابی خود را نگفته، از خارج اظهار نظر میشود؟
    آیا نباید تحقیقی جدی در باره آن بخش آشوبگر بسیار فعال و سازماندهی شده بشود؟ بنطر عجیب می آید.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

بیانیه اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی در آمریکا و کانادا در واکنش به اعتراضات اخیر ایران

جامعه ایران را می توان از نظر سیاسی به سه طیف مخالفان، موافقان و قشر خاکستری تقسیم کرد. باید گفت که مخالفان کسانی هستند که معتقدند جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و باید برود. موافقان

ادامه »

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در

ادامه »