خاتمی: از اسلام برداشت های مختلف می توان داشت

زیتون- سید محمد خاتمی، رییس جمهوری سالهای اصلاحات، اصلاح و اصلاحات را حرکتی تدریجی و آرام و ایجاد بهبود نسبی و گام به گام در امور جامعه دانست و گفت:« اصلاح و اصلاحات سرشت تاریخ بشری است یعنی جوهر و گوهر تاریخ بشر، اصلاح و اصلاحات است که پیش فرض هایی دارد.»

او در نخستین جلسه بنیاد باران در سال ۹۵، ابراز امیدواری کرد که سال جدید، سال همدلی بیشتر و رفع کدورت ها و برطرف کردن عوامل زمینه ساز افزایش کدورت ها چه از جانب حکومت و چه از جانب جناح ها و مردم باشد و همچنین سال همبستگی برای پیشرفت کشور و افزایش عزت ملی، تامین مصالح ملی و اهتمام بیشتر به حقوق یکایک افراد مردم باشد.

رییس بنیاد باران یادآور شد:« امیدوارم همه به این درجه از بلوغ برسیم که درک کنیم گذشته فراموش نمی شود اما ماندن در گذشته فاجعه است و باید با نگاه به آینده، سعی کنیم زمینه همبستگی و همدلی در جامعه بیشتر فراهم شود بخصوص احساس می کنم افراد جامعه ما در کوران حوادث به درجه ای از بلوغ رسیده اند که می توانند همدیگر را تحمل کنند.»

محمد خاتمی با اشاره به انتخابات مجلس گفت:« در انتخاباتی که صورت گرفت و مرحله دوم آن نیز انشاءالله برگزار می شود، هیچ کس نباید احساس پیروزی یا شکست کند؛ پیروز ملت، نظام و رهبری بود. انتخابات نزدیک تر شدن دلها به همدیگر و غلبه عقلانیت و تدبیر در جامعه ما بود. باید این را تقویت کنیم.»

وی با اشاره به مشکلات فراوان موجود در کشور، حل این مشکلات را نیازمند کمک همه دانست و از همگان برای حل این مشکلات دعوت کرد که دست به دست هم دهند. خاتمی یادآوری کرد که طی این سالهای گذشته مشخص شده که هیچ جناحی نمی تواند جناح دیگر را از صحنه حذف کند بنابراین منطق، عقلانیت، شرع و عرف حکم می کند که همدیگر را تحمل کنیم و با هم صحبت و گفت وگو کنیم و بر روی مسایل مشترک تاکید داشته باشیم و کینه ها و کینه توزی ها را کنار بگذاریم و همه دست به دست هم دهیم و به سوی مصلحت ملت برویم و جامعه و حکومت به خواست مردم بیشتر توجه داشته باشند.

او در ادامه سخنانش که متن آن در سایت رسمی خاتمی منتشر شده، افزود:« گاهی جامعه خواست هایی دارد که اعلام می کند اما به آنچه می خواهد، نمی رسد و آنچه نمی خواهد را بیان می کند. اینها مسایلی است که باید برای همه ما درس باشد.»

رییس بنیاد باران همچنین ابراز امیدواری کرد که سال جدید، سال همبستگی، همدلی، همکاری، تفاهم و نگاه به آینده و بهره گیری از امکانات داخلی و بین المللی باشد برای اعتلای بیشتر کشور و نیز رشد بیشتر زمینه هایی که باعث تامین مصالح کشور و ملت می شود.

خاتمی در ادامه این نشست با اشاره به ابهام هایی که درباره اصلاحات وجود دارد، به تبیین رویکرد و مبانی اصلاحات پرداخت و گفت:« در جامعه ما برداشت از اصلاح و اصلاح طلبی مختلف است و انگیزه ها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد. ممکن است بعضی گرایش هایی که خواسته آنها -آگاهانه یا ناآگاهانه- در برابر اصل نظام قرار دارد نیز خود را اصلاح طلب تلقی کنند و عملا معنای اصلاح طلبی آنها براندازی باشد چه اعلام کند چه اعلام نکرده باشد. اما یک نوع برداشت از اصلاح طلبی نیز وجود دارد که این اصلاح طلبی، نظام را قبول دارد و در چارچوب نظام حرکت می کند و اگر خواستار اصلاحات است، اصلاح در درون نظام است.»

وی گفت:« خوب است ما که مورد عنایت جامعه هستیم دیدگاه خود را مشخص تر کنیم و معین کنیم که مراد ما از اصلاح و اصلاحات و اصلاح طلبی چیست.» خاتمی به تبیین جوهر اصلاح و اصلاح طلبی پرداخت و آن را گوهری نهفته دانست که در مقاطع مختلف تاریخی باید متناسب با شرایط تاریخی و اوضاع و احوال موجود تعین خاص پیدا کند. رییس بنیاد باران یادآور شد که اگر جوهر و گوهر اصلاحات را درک کنیم، هم نقشه راه ما خواهد بود برای طی عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی و هم ملاک و میزان و معیاری برای ارزیابی از خودمان و دیگران می شود که بدانیم راه و جهت و برداشت و برنامه های ما تا چه حد به این گوهر و جوهر وفادار است.

رییس دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه می خواهد از نوعی اصلاحات صحبت کند که وفادار به نظام و انقلاب است و خود را درون نظام و انقلاب می بیند، در ادامه این پرسش را مطرح کرد که «آیا اصلاحات یک امر عینی واقعی است یا ذهنی است؟ آیا موضوعی در خارج و در متن جامعه به نام اصلاحات وجود دارد که ما برداشت خود را به آن نسبت می دهیم یا امری ذهنی است؟»

خاتمی با اعتقاد به اینکه اصلاحات در متن خارج و عینیت جامعه و تاریخ وجود دارد و مهم این است که آن را بشناسیم و برداشت خود را از آن معین کنیم، گفت:« در اواخر قرن ۱۸ و در غرب مساله لیبرالیسم مطرح می شود و تعریف آن می آید اما این تعریف یک امر ذهنی نیست و یک سلسله حوادث و واقعیت هایی در عرصه فکری و اجتماعی وجود داشته که تحلیلگران این عنوان را برایش به کار برده اند یعنی یک امر ذهنی نیست و اشاره دارد به یک امر واقعی که اگر هست باید شناخته شود و تکلیف خود را نسبت به آن روشن کنیم.»

وی با اشاره به رنسانس افزود:« نوزایش عنوانی است که متفکران بر روی فرآیندی گذاشته اند که طی چندین قرن در عرصه فرهنگ و تاریخ و متن جامعه پیدا شده بود یعنی واقعیتی وجود داشته که اسم آن را رنسانس گذاشته اند و این عنوان صرفا یک امر ذهنی نبود و به نظر من اصلاحات همین شان را دارد.»

رییس بنیاد باران در ادامه توضیح داد:« در متن تاریخ ایران چیزی به نام اصلاحات وجود دارد که ما پس از بررسی، عنوان اصلاح و اصلاح طلبی را برای آن انتخاب می کنیم. اما این امر واقعی، امری انسانی است و امور انسانی نسبی هستند؛ یعنی درست است که در عینیت جامعه یک پدیده یا اموری خارج از ذهن انسان وجود دارد اما چون امر، امر انسانی است، نسبی است و در هر جامعه از حیث منشا و رویکرد و مقصد و متناسب با شرایط تاریخی، این جوهر و گوهر اصلاح، تعین خاص پیدا می کند.»

خاتمی با بیان اینکه عناوین کلی، راهزن هستند و ممکن است موجب سوءتفاهم شوند، افزود:« باید در عین حال که به یک واقعیت خارج از ذهن انسان به نام اصلاح و اصلاحات معتقدیم، در شرایط خاص تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی جامعه، آن تعین خاصی که آن گوهر و جوهر پیدا کرده است را مشخص کنیم.»

وی در ادامه به بررسی تبارشناسی عنوان اصلاحات پرداخت و گفت:« این اصلاحات که در ذهن ماست اولین بار در غرب بیان شد؛ مثل بسیاری از اصطلاحاتی که امروز در حیطه امور انسانی رایج است در غرب تحقق یافت. اصلاح در برابر انقلاب مطرح شد یعنی حرکت های اجتماعی گاه انفجاری و پرشتاب و ناگهانی هستند و در جهت تغییر مبنا و بنیادهای جامعه هستند که آن را انقلاب می دانند و در مقابل آن اصلاح است.»

خاتمی، اصلاح را حرکتی تدریجی و آرام و ایجاد بهبود نسبی و گام به گام در امور جامعه دانست و افزود:« اصلاح یعنی پذیرش وضع موجود و تلاش برای بهبود تدریجی این وضع به صورت مسالمت آمیز. می خواهم از این فراتر بروم و بگویم اصلاح و اصلاحات سرشت تاریخ بشری است یعنی جوهر و گوهر تاریخ بشر، اصلاح و اصلاحات است که پیش فرض هایی دارد.»

رییس دولت اصلاحات یادآور شد:« در صورتی می توانیم بپذیریم که اصلاح سرشت تاریخ بشری است که یک، واقعیتی فراتر از افراد به نام جامعه وجود داشته باشد (اینکه عده ای دور هم جمع می شوند جامعه است یا جامعه واقعیتی است فراتر از افراد؟) دوم اینکه این پدیده جامعه که دارای وجودی غیر از وجود افراد است در بستر زمان در حال حرکت است و ایستا نیست و حرکت در ذات آن است و سوم اینکه حرکت این موجود در بستر زمان، حرکت تکاملی است یعنی به سوی پیشرفت حرکت می کند. اگر این سه اصل را بپذیریم آنگاه اصلاح و اصلاحات در متن تاریخ و سرشت تاریخ وجود دارد. تاریخ برای خود اصالتی دارد نه به معنایی که تاریخی گرایان مطرح می کنند اما به عنوان یک موحد که بنیاد فکری و فلسفی او سنخیتی با آموزه های دینی دارد، می بینیم در بینش دینی توحیدی ما هم تاریخ اصالت دارد و هم حرکت تاریخ تکاملی است یعنی تاریخ به سوی کمال و پیشرفت حرکت می کند و این را تقریبا در تمام ادیان می بینیم که کمال تاریخ بشری در آینده است نه در گذشته چنانچه در میانمسلمانان می بینیم در اصل مهدویت اختلاف نیستبلکه در مصداق و مورد اختلاف نظر وجود دارد.»

وی با تاکید بر اینکه ما به عنوان موحد به حرکت تکاملی تاریخ نگاه می کنیم گفت:« علاوه بر تاثیری که انسان در زندگی و جامعه و تاریخ دارد، یک مشیت و اراده نیرومندتری بر این موجود به نام جامعه حاکم است؛ جامعه ای که در بستر زمان حرکت می کند و این حرکت در بستر زمان همان تاریخ است که مشیت الهی بر آن حاکم است.»

رییس بنیاد باران با بیان اینکه ما حرکت تاریخ را تدریجی و تکاملی می دانیم ادامه داد:« این یعنی اصلاح یعنی تاریخ دائما به سوی صلاح گام بر می دارد و اصلاحات در متن و سرشت تاریخ نهفته است و اراده باری تعالی بر اصلاح گام به گام جامعه بشری تا رسیدن به کمال بشری در حرکت است. به این معنا حتی انقلاب های اصیل نیز مقطعی از این حرکت تدریجی تاریخ هستند. البته ما انقلاب هایی داریم که جامعه را به سمت قهقرا می برد اما این امر عارضی است و جامعه دوباره حرکت به سوی اصلاح تدریجی در امور را آغاز می کند، این اصلاحات روح تاریخ انسانی است.»

خاتمی با بیان این که انسان موحد فراخوانده شده که همگام با اصلاحاتی باشد که به اراده خداوند متعال گام به گام تحقق پیدا می کند، گفت:« آن جامعه چه جامعه ایست و ما در چه مقطع زمانی و در چه حوزه ای از اصلاحات سخن می گوییم؟ ما جامعه ایرانی هستیم با تاریخ و جغرافیای خاص خود و از این جهت با جوامع دیگر متفاوت هستیم. مراد ما از اصلاحات این است که وضع و حال ما در مرحله اخیر تاریخ است یعنی آنچه می گوییم متعلق به دو قرن اخیر است که جامعه وضعیت خاصی داشته است.»
وی با تاکید بر اینکه منظور از اصلاح، اصلاح در عرصه حیات سیاسی است اظهار کرد:« مای ایرانی در این دو قرن اخیر تاریخ در عرصه حیات سیاسی چه وضعی باید داشته باشیم و چه وضعی داریم. اصلاحات کجا معنا پیدا می کند؟ من معتقدم اصلاحات با این دیدگاه و با این جغرافیایی که مشخص شد در زمان و مکان و تاریخ یک پدیده ایست در عینیت زندگی اجتماعی ما. اگر حرکت دویست ساله ایران را در نظر بگیریم، حرکت این جامعه، تکاملی بوده و به سوی هدف مشخص پیش رفته است و در این دهه ها آنچه بارزتر است مساله اصلاحات است. این پدیده در این تاریخ و جغرافیا و برای این جامعه، مقتضای سیر تکامل تاریخی است یعنی به جامعه تحمیل نشده بلکه جامعه در مسیر تکاملی به این رشد رسیده است که این پدیده که ما نامش را «اصلاحات» می گذاریم، تجلی پیدا کرده است.»

وی با بیان اینکه تماس جامعه ایرانی با غرب جدید در پیدایش این پدیده موثر بوده است بیان کرد:« چون تحولی در غرب ایجاد شده است ما در برخورد با آن سوالات جدید، مطالبات جدید و جنبش ها و حرکات جدید در اثر ارتباط جامعه با غرب پدید آمده است.»

رییس بنیاد باران، حضور افراد نخبه را در بارور کردن این پدیده موثر دانست و گفت:« ادعای من این است که وقتی به این تاریخ و جغرافیا و انسان و عرصه حیات سیاسی جامعه نگاه می کنیم یک نوع اجماع و اتفاق نظر و آگاهی در میان نخبگان نسبت به یک پدیده وجود دارد و در عمق وجدان توده این پدیده- گرچه نه با تحلیل اهل نظر- به وجود آمده است و یک گفتمان به وجود آمده است. گفتمانی که حرکت در جامعه ایجاد کرده است.»

خاتمی اصلاحات را نتیجه سه نوع زدگی و سه رویکرد متناظر با این زدگی ها خواند و در تشریح زدگی ها بیان کرد: اول، زدگی از استبداد و دیکتاتوری و خودکامگی که منشا وابستگی و عقب افتادگی هم هست و جامعه نشان داده است که استبداد را نمی خواهد و از استبداد زده شده است. دوم، زدگی از استعمار و وابستگی به بیگانه است و از وابستگی احساس حقارت کرده است و سوم، زدگی و بیزاری از عقب افتادگی است. این یک اجماع عمومی در متن وجدان تاریخی جامعه ما در دو قرن اخیر بوده است.

وی با اشاره به اینکه در برابر این زدگی ها سه رویکرد ایجابی وجود دارد، ادامه داد:« اگر استبداد نه پس آزادی آری؛ یعنی انسان بر سرنوشت خود حاکم باشد. ارباب نداشته باشد. حاکمیت بر سرنوشت خود واستقلال، روی پای خویش ایستادن و خارج شدن از نفوذ بیگانه و پیشرفت. روح حرکت جامعه ایرانی و در مقطع یک و نیم قرن اخیر و در عرصه حیات سیاسی- اجتماعی عبارتست از نفی استبداد، نفی وابستگی و نفی عقب افتادگی. ما خواستار حکومت هایی بودیم که ناشی از اراده مردم و مسوول در برابر مردم باشند و نظامی که وابسته به بیگانه نباشد و نیز زمینه های عقب ماندگی را از بین ببرد و جامعه بتواند از مزایای جامعه پیشرفته برخوردار باشد. این پدیده ای قابل رویت است.»

رییس بنیاد باران در تبارشناسی محتوایی اصلاحات، اصلاحات را خواستار آزادی، استقلال و پیشرفت بودن دانست و ادامه داد: جامعه ایرانی هویتی دینی دارد؛ منظورم این نیست که یکایک افراد جامعه متعهد به مناسک و مراسم دینی هستند بلکه روح فرهنگ جامعه ما، دینی و به طور خاص اسلامی است. در این جامعه انقلابی بزرگ رخ داده است که خواست و مطالبه آن همان خواست دو قرن اخیر جامعه بوده است. انقلاب برای آزادی، برای استقلال و برای پیشرفت است یعنی جانشین شدن مردم به جای حکومت های مستبد، رها شدن از قید استیلا و نفوذ اجانب در این مملکت و زمینه سازی برای پیشرفت در همه عرصه ها. بیانات رهبر بزرگ انقلاب اسلامی نیز فراخواننده مردم به این نقطه است. منتهی این انقلاب سازگار با هویت تاریخی ملت بوده است یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت را بر اساس دین خواسته است و دین را فراخواننده به این سه دیده است.

خاتمی، این انقلاب را به دلیل همسویی با مطالبات مردم یک انقلاب اصیل خواند و بیان کرد:« خواستی که همسو با مطالبات و مشیت و آگاهی و اراده و خواست های جامعه نباشد ریشه نمی گیرد؛ اگر پدید آید دوام نمی آورد. حرکت ماندگار حرکتی است که ریشه در خواست تاریخی جامعه داشته باشد. انقلاب اسلامی این ویژگی را داشته با این خصوصیت ممتاز که همسو با هویت تاریخی ملت ایران بوده است یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت را بر اساس دین خواسته است وهمین است که در جامعه این همه انگیزه ایجاد کرد. وقتی هویت تاریخی انسان با مطالبه تاریخی آن همسوشد این شگفتی پدید می آید. پس حرکت اصلاحیجامعه ما به سوی آزادی، استقلال و پیشرفت بوده است و در انقلاب این حرکت و جنبش همسو با هویت تاریخی جامعه ایران یعنی دین بوده است و از دل این انقلاب، جمهوری اسلامی بیرون آمد.»

وی تاکید کرد که ما اصلاح طلبان پایبند به انقلاب و وفادار به حاصل انقلاب یعنی جمهوری اسلامی باید به عظمت کار توجه داشته باشیم زیرا این جمهوری اسلامی در مقطعی مطرح می شود که پیش و پس از آن، کسانی به نام اسلام خواستار شیوه هایی از نظام و حکومت بودند که هیچ سازگاری با آزادی و استقلال و پیشرفت نداشت و نمونه آن را در بعضی کشورهای منطقه می بینیم.

خاتمی با اشاره به تاریخ انقلاب اسلامی گفت:« کسانی بودند که جمهوری را بدعت می دانستند و می خواستند با امام به عنوان خلیفه مسلمین بیعت کنند اما امام جمهوری اسلامی را بدعت نمی دانست و بر جمهوری تاکید داشت. مطمئن باشید جریاناتی مثل داعش و طالبان از امام و انقلاب اسلامی ناراحتی بیشتری دارند تا از آمریکا و اسراییل.»

خاتمی گفت:« آنچه در اینجا مهم است این است که در ترکیب جمهوری اسلامی کدام اسلام مدنظر است ولیمگر ما چند نوع اسلام داریم؟ حقیقت اسلام یکی است؛ ما در اصول دین و چارچوب اصلی دین که اختلاف نظر نداریم اما در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی کدام برداشت از اسلام است که ترکیب جمهوری اسلامی را یک ترکیب غیرمتناقض می داند؟ در کشور ما کسانی هستند که آدم های تحصیلکرده و با سابقه ای هم هستند اما بدون رودربایستی می گویند جمهوریت و اسلامیت با هم سازگار نیستند و معتقدند امام هم به جمهوریت اعتقادی نداشته اند. این در حالیست که امام بارها و بارها بر جمهوریت تاکید داشتند.»

خاتمی بیان کرد: از اسلام برداشت های مختلف می توان داشت اما منظور ما از اسلام آن اسلامی است که امام و جامعه مراد کردند. اسلامی که با آزادی، استقلال و پیشرفت سازگار باشد. اینها اصل خواست جامعه ماست.

وی انقلاب اسلامی را اوج تجلی حرکت اصلاحی در تاریخ دانست و گفت: خصوصیت انقلاب اسلامی این است از دل آن جمهوری اسلامی بیرون آمد و جمهوری اسلامی یعنی همسو شدن خواست تاریخی جامعه با هویت تاریخی آن. جمهوری مدنظر ما با معیارهای اسلامی و دینی ما سازگار است و اسلام مدنظر امام نیز اسلام سازگار با این معیارهاست.

خاتمی با اشاره به اهمیت اصل ۵۶ قانون اسلامی و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش و تعیین کننده بودن رای مردم بیان کرد:« جمهوری اسلامی روح حرکت انقلاب ما و جنبش دویست ساله ما بوده و این حرکت اصلاحی بوده است و اصلاحات همین نظام و اسلام را می خواهد تا آن نیازهایی که مورد توجه جامعه است، تامین شود.»

وی گفت:« در موقعیتی که از یک سو اسلام های انحرافی، واپس گرا و آدم کش به عنوان اسلام ناب مطرح شده و از طرفی اسلام هراسی موجود، ما به عنوان اصلاحات و پایبندان به انقلاب اسلامی و احترام گذارندگان به رهبری حضرت امام و افتخار کنندگان به جمهوری اسلامی، برای دنیا حرف داریم. اگر این حرف ها برای دنیا زده می شد آیا بسیاری از نهضت هایی که در بهار عربی به وجود آمد و این گفتمان را می شنیدند، در مصر و لیبی و دیگر کشورها گرفتار این مساله می شدند که جوانانانقلابی از ترس آمدن اسلام ارتجاعی و ضدپیشرفت بهکودتای نظامیان راضی شوند؟»

وی اصلاحات را چیزی جز تایید جمهوری اسلامی ندانست و گفت:« جمهوری اسلامی حاصل حرکت اصیل اصلاحی ملت است و به انسان آزاد، برابر و دارای حقوق اساسی اعتقاد دارد و نیز خواستار استقلال کشور و جامعه از هرگونه وابستگی و استیلای بیگانه و نیز فراخواننده به پیشرفت و توسعه پایدار در جامعه است و دلبستگی به اسلامی که نه تنها سازگار با اینهاست بلکه پشتوانه و تضمین کننده پایداری این اصول در جامعه است. این روح کلی اصلاحات مورد نظر است. برنامه ها و اولویت ها باید بر این مبنا تعریف شود که این کار احزاب و گروه هاست و امیدوارم به لطف خداوند سال ۹۵ که آغاز شده است، سال تقویت جمهوری اسلامی و تلاش برای حاکمیت این بینش و باز شدن باب گفت و گو بر این اساس درجامعه ما و تلاش همه برای حرکت به سوی پیشرفتایران، عزت جمهوری اسلامی و استقلال و پیشرفتکشور در همه جهات باشد.»

وی در پایان تاکید کرد:« کار تئوریسن ها و نظریه پردازان دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای تبیین رویکردها و اصول و مبانی و تقویت آن به عنوان گفتمان مورد قبول وظیفه سنگینی است که همه باید تلاش کنند.»

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

    1. حضرت ایت الله العظمی مکارم شیرازی فرمودند که امثال سروش عوام هستند و صلاحیت اظهار نظر در مورد اسلام را ندارند ، ظاهرا دین حنیف را تنها علمای اعلامی همچون معظم له میفهمند و کلاه بقیه مسلمانان از جمله علمای اهل سنت و فقهایی چون مرحوم اقای منتظری پس معرکه است !

  1. “سید محمد خاتمی، رییس جمهوری سالهای اصلاحات، اصلاح و اصلاحات را حرکتی تدریجی و آرام و ایجاد بهبود نسبی و گام به گام در امور جامعه دانست ”
    سخنان متینی است ، اما در جایی که مسئله اختلاف دو طرز تفکر در جامعه باشد ، اما نه در کشور ما که جریانی با شعار دمکراسی و حق حاکمیت ملت قدرت را به دست گرفت و بعد به یادش امد که خداوند شجره طیبه روحانیت را برای قیمومت امت آفریده است و قاعده لطف اقتضا میکند که خداوند در هر زمانی اشخاصی چون مصباح یزدی و محمد یزدی و احمد جنتی را برای چوپانی گله ای که در قران خلیفه خود در روی زمین مینامد ، خلق کند .
    حکایت ما حکایت طرز تفکری نیست که تغییر آن تدریجی باشد و نیازمند زمان . حکایت ما حکایت حفظ قدرت و ثروت به قیمت نابودی یک ملک و ملت است .امام راحل در ۲۲ آبان ۵۷ فرمودند «باید اختیارات دست مردم باشد و هر آدم عاقلى این را قبول دارد که مقدرات هر کس باید در دست خودش باشد».

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی که در باب انتخابات مجلس، خطابه می‌کرد؛ انگاری یک عمد و قصدِ غریبی را در

ادامه »

۱- در کشورهای با حکومت‌های دموکراتیک و قوه قضاییه مستقل یا به طور کلی دولت- ملت‌ها، شهروندان یا به نحو ایجابی به مشارکت سیاسی

ادامه »

سرانجام انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد و نتیجه مشارکت اعلام شده از سوی جمهوری اسلامی عدد ۴۱

ادامه »